سلام عليكم ورحمة الله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‏ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ‏ لَا نُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَتَّخِذُ مِنْ‏ دُونِهِ وَلِيّاً اللهم صل علي رسولك و بشيرك و نذيرك وخاتم سفرائك و افضل اوليائك ابي القاسم المصطفي محمد

صل الله عليه و علي آله الطيبين الطاهرين المنتجبين و اللعن الدائم على أعدائهم أجمعين، من الان الى يوم الدين عباد الله اوصيكم و نفسي به تقوي الله، خودم و شما را توصيه مي‌كنم به رعايت تقوا

در آستانه سال جديديم و روزهاي پاياني سال جاري سالي كه پديده‌ي كرونا آسيب جدي به زندگي و معيشت مردم وارد كرد و منهاي اين پديده هم در جامعه‌ي ما طبقات گوناگون، زندگي مي‌كنند هم قشر به نسبت مرفه و هم قشر بسيار ضعيف، روزي از روزهايي كه پنجشنبه قبل بود به نام روز احسان و نيكوكاري نام‌گذاری كردند، نهاد مباركي را هم امام امت طراحي كرد، پايه‌ريزي كرد به نام نهاد كميته‌ي امداد، با مناسبت‌های گوناگوني كه ما در اختيار داريم هم در پايان سال جاري هستيم و هم در طليعه‌ي نوروز و هم به خاطر فشار معيشتي و اقتصادي در بين مردم و هم به مناسبت تلاش و كوشش فراوان كميته امداد براي حداقل، رفاه نسبي براي زندگي مردم يا توجه به حمايت نسبي به زندگي مردم، خطبه اول را به اين موضوع اختصاص بديم.
افراد مرفه دو نوع تفكر در آن‌ها وجود دارد، يك نوع تفكر اين است كه خيال مي‌كنند مالك مال هستند، مالك ثروت هستند، دارايي‌هايشان مربوط به خودشان است اگر اين تفكر در كسي وجود داشته باشد، مي‌شود تفكر و انديشه قاروني، قارون با همين تفكر آلوده بود، قارون مي‌گفت: (إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدي) اگر من ثروتي پيدا كردم، اين ثروت من چيزي جز بر پايه‌ي دانش من نبود، تلاش كردم، ‌كار كردم، زحمت كشيدم، ‌فكر اقتصادي داشتم، توانستم اين ثروت را به دست بياورم و در نتيجه در پرداخت حقوق تمرّد كرد، قرآن قصه قارون را كه نقل می‌کند، يك گوشمالي هم به او مي‌دهد مي‌فرمايند:
(أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً)
مگر كور است، مگر نفهم است، مگر ديوانه است، مگر نمي‌بيند كه ما قبل از او كساني كه از او قوي‌تر بودند، ثروتمندتر بودند، به هلاكت رسانديم (وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُون‏) ما وقتي مي‌خواهيم مجرمين را كيفر بدهيم از کسی اجازه نمي‌گيريم، يك تفكر اين است، يك تفكر نه تفكر ديني است تفكر الهي است تفكر با باور و قدرت ذات اقدس ربوبي است (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفينَ فيهِ) به خدا و پيامبر ايمان بياوريد و انفاق كنيد، ‌چه انفاق كنيد؟ دارايي‌هايي كه شما امانت داريد (مُسْتَخْلَفينَ فيهِ) مال، مال خداست، مال كسي نيست، امروز به تو اختيار داد كه با اجازه او و با فرامين او و بر طبق دستورات آسماني او در مالت دخل و تصرف كني. اسراف نه، تبذير نه، حيف و ميل نه، ريخت و پاش نه، انفاق آري، ‌قرض آري، چه قدر تعبيرظريف و قشنگي (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفينَ فيهِ) سرمايه‌اي كه در اختيار شما هست، شما به عنوان خليفه‌ي خدا، اين سرمايه را در اختيار داريد، انفاق بكنيد، وظيفه‌ات را انجام داديد، انفاق نكنيد، از شما به ديگري منتقل مي‌شود وزر و وبالش فقط به گردن شما مي‌ماند. كيفر و عذابش فقط براي شما در آينده است. خدا را شكر برخي‌ها توانايي مالي مناسب دارند، عصر ديروز در مازندران، در هتل ميزبان، تعداد خيّرين جمع شدند كه با محوريّت ما يك جلسه‌ي كمك‌رساني داشته باشيم، گفتم خدا را سپاسگزارم در شهري مأموريت پيدا كردم كه اگركسي اهل انفاق نباشد انگشت نماست خدا را شكر مردمِ اينجا مردم اهل انفاق و خدمتند، مردم اينجا خودشان را امانتدار مال خدا مي‌دانند، ‌امام صادق فرمود: (الْمَالَ‏ مَالُ اللَّه‏) مال مال خداست، (الْمَالُ‏ مَالُ‏ اللَّهِ‏ عزّ وجل جَعَلَهُ وَدَائِعَ عِنْدَ خَلْقِهِ) به عنوان امانت در پيش بندگانش قرار مي‌دهد و سخت هم امتحان مي‌گيرد و سخت هم امتحان مي‌گيرد دراين روزهاي پاياني سال كه همه‌ي مردم يك طمع و اميدي دارند به خير و احسان افراد متمكن، سعي كنيم در كنار زندگي مان آن ها را ببينيم، ما تابع آن امامي هستيم كه اگر دو پيراهن برايش تهيه شده يك سه درهمي و يكي دو درهمي، سه درهمي را به قنبر داد، دو درهمي را براي خودش برداشت، در اين روزهاي پاياني سال اگر همسايه مستمند داريد، فاميل مستمند داريد، آن ها رو هم در كنار زندگيمون به نوعي سهيم كنيم.
نبي مكرم اسلامفرمود:
(إِنَ‏ لِلَّهِ‏ عِبَاداً يُحَكِّمُهُمْ‏ فِي جَنَّتِهِ قِيلَ وَ مَنْ هُمْ) فرمود: يكسري بندگاني براي خدا هستند كه دربهشت حكمراني مي‌كنند حاكمند، آمرند، در رأس ديگر بندگان قرار دارند از پيامبر سؤال شد (قِيلَ وَ مَنْ هُمْ قَالَ: مَنْ قَضَى لِمُؤْمِنٍ حَاجَةً بِنِيَّة) حاجت ديگران را برآورده كند، فقط به قصد بهشت نه به قصد دنيا، نه براي انگيزه‌هاي مادي و دنيايي، به قصدخدا، (لَا يُرِيدُ مِنْهُ‏ جَزاءً وَ لا شُكُورا) با اين نيّت، شمايي كه دست به جيب هستيد، ‌دست به خيريد، ‌مؤسسات خيريه اداره مي‌كنيد، ‌مراكز نگهداري افراد مستمند، بي بضاعت، افراد عقب افتاده‌ي هوشي، بچه‌هاي بد سرپرست، مثل مراكز زيبايي كه در اين شهر دارید، خدا مي‌داند قطعات بهشتي را در اختيار شما‌ها قرار داده، يك موسسه هاجر، آن موسسه گلابچي؟ كه گاهي در خلوت خودم فكر مي‌كنم به اين كارهايي كه ديگران دارند انجام مي‌دهند يا از نزديك مي‌بينم، مي‌بينم جرخاك به سري براي من چيز ديگري نيست، جزخسران چيز ديگري نيست، نتوانستيم در كنار زندگيمان دست يك نفر را بگيريم و و به يك ساماني برسانيم، علامه مجلسي يك كتابش بحارالانوار است، كتاب بحارالانوار بر اساس چاپ آخوندي و چاپ بيروت 110 جلد است، يك نمونه كتابش، ‌آنقدرآثار قلمي دارد اين مرد، كه استادم آيت الله سبحاني مي‌فرمود:
اگر از روز ورودش كه نوزاد است تا روز خروجش كه بيمار در حال احتضار بود كه 80 و اندي سال داشت هر دقيقه يك صفحه كتاب مي‌نوشت كتاب اضافه مي‌آيد دقيقه كم مي‌آيد، اين بزرگ مرد، وقتي كه مُرد، بعد از دفن و بعد از گذشت چند صباحي در عالم خواب او را ديدند گفتند و ضعت چطور است آنجا گفت الحمدلله، ‌گفتند چه سرمايه‌اي تو را نجات داد، كتاب؟ ‌گفت نه، خيلي كار عظيمي بود‌ه، حق بزرگي بر گردن شيعه و حتي خاندان پيامبر دارد ولي نه، نماز؟ ‌نه، ‌روزه؟ نه، ‌اعمال عبادي؟ نه، گفتند: پس چي؟ چي تو را نجات داد؟ گفت: وقتي مُردميم به حساب ما رسيدند چيزي كه وسيله‌ي نجات من باشد ديدند در اختيار ندارم، خودشان چمدان عمر مرا ورق زدند، ‌پشت و رو كردن، ته و تويش را در آوردند، ‌گفتند يك روزي در اصفهان شما داشتي مي‌رفتي يك آدم بدهكار گرفتار زمين‌گير زمين مانده را طلبكارا نتوانستند طلب را وصول كنند به مشت و لگدگرفته بودند تا لااقل تشفي دل باشد برايشان، تو ديدي و دلت سوخت پیگیری پيجوري كردي، مشكلش را درك كردي مردانه در كنارش قرار گفتي و دِينش را پرداخت كردي و عزتش را حفظ كردي، تو آبرويش را حفظ كردي خدا هم آبرويت را حفظ مي‌كند، تو عزّتش را نگه داشتي، ‌خدا هم عزتت را نگه مي‌دارد. احسان و نيكوكاري، شما فرهنگتون هست، خدا را شكر، اما سعي كنيد انشاءالله اين فرهنگ را بيشتر انجام بدهيد عزيزان كميته امداد امام ما، مفتخرند به كار و فعاليبت در نهادي كه نام نامي امام، حتي بعد از سفر و بعد از عروج روي اين ارگان قرار گرفت. كميته امداد امام، هم برخوردهاي حمايتي دارند، تحويل جهيزيه، هديه ازدواج، ‌كمك به خريد لوازم منزل، پرداخت مستمري و هم كمك براي مسكن افراد و هم كمك به بهداشت و درمان افراد و هم كمك فرهنگي به خانواده‌ها و هم طرح خودكفايي هم در قالب آموزش طرح‌هاي اشتغال و مهارت آموزي و پرداخت تسهيلات و هم در قالب كاريابي و معرفي به مؤسسات و امثال اين و هم احداث صندوق قرض‌الحسنه‌ي امداد ولايت و هم طرح اكرام ايتام، خيلي كارهاي زيبا و مقدس و ارزشمند در لواي نام امام امت، به نَفَسِ پاك امام و به بركت انديشه امام و امروز هم حمايت همه جانبه‌ي رهبري معزز انقلاب دارند انجام مي‌دهند ولي پاسخگو نيست ما روز به روز سقوط معيشت مردم را داريم و ريزش زندگي اقتصادي مردم به زيرخط فقر فراوان داريم، سعي بشود انشاءالله همكاري صورت بگيرد، البته كميته امداد زحماتش درخور تحسين است حدود شش هزار خانوار تحت پوشش هستند، حدود 750 دانش آموز و دانشجو تحت پوششند، حدود 700 نفر بيماران زمين‌گير و صعب‌العلاج تحت حمايتند جاي تشكر دارد اما پاسخگوي نياز نيست، ‌بازياد آوري كنم كه مسئله كمك به افراد مستمند را ابدا از ياد نبريد والله، ما از مالمان جدا مي‌شويم آني كه ازش جدا نمي‌شويم آني است كه امروز با دست خودمان براي آينده‌ي خودمان ذخيره كرديم (ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ...)
برگه عيشي به گورخويش فرست
عمــر بــرف است و آفتـاب تموز
پس نيايد ز پس تو پيش فرست
اندکی مــاند و خواجــه غَرّه هـنوز

اللهم صلي علي اميرالمؤمنينو صل علي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وصل علي سبتي الرحمه و و امام هدي علي الحسن و الحسين وصل علي ائمه المسلمين علي بن حسين و محمد بن علي و جعفربن محمد و موسي ابن جعفر و علي ابن موسي و محمد ابن علي و علي ابن محمد والحسن بن علي وحجت ابن الحسن قائم المهدي صلوات الله و سلامه عليه علیهم اجمعین اللهم انا رضینا بهم انك علي كل شيء قدير
و توصيه‌ي مجدد به تقوا و با تشكر از فرمايشات شهردار عزيزمون در جمع شما نمازگزاران جمعه، مناسبت‌ها را ياد آوري كنيم، جمعه روز درختكاري، ‌و آغاز هفته منابع طبيعي است، شنبه هم سالروز رحلت حكيم الهي آخوند ملا حسين قلي همداني در سال 1272 كه هنوز نَفَسِ پاكش در همدان كانون خير و بركت است. يك شنبه سالروز شهادت سردار بزرگ سرلشكر پاسدار حاج محمد ابراهيم همّت است و يكشنبه براي ما بسيار حائز اهميّت بود چون در راستاي تداوم عمليات خيبر است، دوشنبه فتح قلعه خيبر به دست اميرالمؤمنين در سال 7 قمري و رحلت علامه شهير سيد محمّد مهدي بحر العلوم درسال 1212 قمري و وفات دانشمند كبير ابونصر فارابي و كه تعبيرمي شد از او به معلم ثاني در سال 339 قمري و سالروز تأسيس كانون‌هاي فرهنگي و هنري مساجدكشور از سوي امام امت، سه شنبه سالروز شهادت مولا و آقايمان آقا امام كاظم (و چهارشنبه سالروز وفات ابوطالب به نقلي پدر اميراامؤمنين و كفيل و متكفل نبيّ مكرم اسلام ) و كليد دار خانه كعبه و روز راهيان نور، ‌و روز بمباران توكيو توسط آمريكاي جنايتكار در سال 1945، پنجشنبه هم سالروز بعثت نبي مكرم اسلام حضرت محمّد مصطفي صلوات الله و سلامه عليه. موضوع خطبه دوم ما تا آنجايي كه فرصت به ما اجازه بدهد راجع به گام دوم انقلاب عزيز ماست كه از رهنمودهاي كم نظير رهبري معزز انقلاب است، امام صادق فرمود: (الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ‏ الْعَمَل‏) اساس انقلاب مهم است حفظ انقلاب، تداوم انقلاب، ‌صيانت از انقلاب مهمتر از اصل انقلاب است، حاجي شدن سخت است، ولي حاجي ماندن سخت‌تر است، آخوند شدن سخت است ولي آخوند ماندن سخت‌تر، انقلابي شدن سخت است ولي سخت‌تر انقلابي ماندن است. يكي از مهمترين آفت‌هاي همه‌ي انقلابها ارتجاع است، ارتجاع يعني چي؟ و دركجا پديد مي‌آيد؟ اگر مردمي كه انقلاب و در مسير دستيابي به اهداف بلند انقلاب كه با شتاب در حال حركت‌اند در جاهايي سست بشوند و بعد متوقف بشوند و بعد سير قهقرايي انجام بدهند و برگردند مي‌شود ارتجاع، شايعه‌ي دشمن اين بود كه پيامبر (در جنگ احد به شهادت رسيد، ‌سر دادند سراسر ميدان احد، ‌قُتل محمد، ‌قُتل محمد قُتل محمد، قُتل محمد، ‌مسلمانها فرار كردند، ‌فقط دو نفر ماندند از انصار ابودجانه، از مهاجر اميرالمؤمنين ، قرآن كريم در مقام توبيخ مسلمانها بر آمد، نگفت دستتان درد نكند پيامبر را در مكه گواه مثبت داديد، سيزده سال پیرو و مطیع احكامش بوديد در مدينه هم سه سال درخدمتش بوديد و از او و آرمانش دفاع كرديد تا به اينجا نه، هيچ تعريف نكرد، ملامت هم كرد، مذمت هم كرد، ‌فرمود (وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ) تنها امتياز پيامبر اين بود كه قبل از او هم پيامبراني مشابه او با رسالت تقريبا مشابهش امدند أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ اگر بميرد اگر كشته بشود شما چكار مي‌كنيد انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ آلوده مي‌شويد به ارتجاع، ‌بر مي‌گرديد، شايع اين است كه پيامبر كشته شد صحنه اُحد را ترك كرديد و فرار به سوي مدينه و رفتن تو خانه و خزيدن به دخمه‌ها؟ ملامت كرد، نگفت پيامبر زنده است، شايعه است. گول نخوريد، فريبتان دارند مي‌دهند، هوشمند باشيد سَيّاس باشيد با بصيرت باشيد، نه، فرمود وظيفه‌تان را بايد بدانيد، حتي بعد از قتل يا موت پيامبر، يك اصل است، ‌ارتجاع يعني بازگشت، همه انقلاب‌هاي بزرگ دنيا، مثل انقلاب كبير فرانسه، كه در سال 1789 با صدها هزار كشته به ثمر نشسته بود، انقلاب رسيه كه در سال 1917 با حدود 15 ميليون كشته به ثمر نشست، انقلاب تركيه عليه امپراطوري عثماني كه پس از چندين دوره جنگها و مبارزات خونين در سال 1923 به بار نشست، انقلاب هند به رهبري گاندي، عليه استعمارانگليس، كه فقط و فقط در يك تظاهرات در باغ چرمیان بالا دو هزار هندي با مسلسل سربازان انگليسي مقابل چشم مردم در خون غلتيدند و مُردند، دو هزار نفر در يك باغ و بعد اين انقلاب در سال 1947 به بار نشست و به استقلال هند منجر شد.
انقلاب‌هايي به مثل انقلاب ايتاليا، ‌انقلاب مصر انقلاب عراق، ‌انقلاب چين، انقلاب كوبا و امثال اين، آخر چه شد؟ تا همين عراق، انقلاب عراق چگونه؟ انقلاب مصرچي شده؟ مگر همين انقلاب مصر نبود كه در ميدان نماز جماعت برپا مي‌شد و رهبري انقلاب را به كجا بردند؟ چجوري درگوشه يك زندان خزاندند؟ ميشه ارتجاع، انقلاب اسلامي ما چهار دهه را پشت سر گذاشت، همچنان مقاوم، شعارهاي انقلاب را در اختيار گرفت و به تعبير مقام معظم رهبري هيچ رخنه‌اي در شعارهاي انقلاب ما به وجود نيامد، اول هم مبارزه با استكبار بود الان هم هست، اول هم نه غربي نه شرقي جمهوري اسلامي بود الان هم هست، ‌اول هم مبارزه با ظلم و ظالم بود الان هم هست، (تكبير) اول هم امام امت فرمود اگر رابطه بناست رابطه ميش و گرگ باشد ما زير بار آمريكا نمي‌رويم، الان هم رهبري معظم انقلاب مي‌فرمايند اگر تفكر بخواهد تفكر نخوت، تكبر، بزرگ بيني باشد ما زير بار مذاكره هم نمي‌رويم (تكبير).
ما در درون مملكت مشكلات اقتصادي داريم، مشكلات فرهنگي داريم، تحريم‌ها هم اثرگذار است، سوء مديريت هم بيشترين اثر منفي را دارد قبول داريم، اما شعارهاي انقلابي ما در طي 40 و اندي سال با عبور از چهار دهه ابدا تكان نخورد اما اگرخداي ناكرده، ارتجاعي بخواهد به وجود بيايد، قطعا چيز خطرناكي است، ارتجاع معنايش چيست؟ معنايش اين است كه آدمهاي انقلابي سابق سر كار هستند اما خط و راه را عوض كردند، فرقشون با قبلي‌ها قبل از انقلاب با عناصرزمان پهلوي فقط اين است كه مهره‌ها عوض شده ما در دولت موقت ديديم اين را، ما در دولت بني صدر ديديم، فقط مهره‌ها عوض شده بود، خط همان خط بود، فكر همان فكر بود، آن ها مي‌خواستند مذاكره با آمريكا داشته باشند، آن ها مي‌خواستند انقلاب را به سازش وا بدارند. اينجاست كه قران مي‌گويد: بايد فكر انقلابي در مردم زنده بماند (وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرينَ) توقف ممنوع، خودشيفتگي ممنوع، غفلت ممنوع، لذت‌جويي ممنوع، امتياز‌طلبي ممنوع، فخر و كبر فروشي، ممنوع، اشرافي‌گري ممنوع، اسراف و مصرف زدگي ممنوع، مانور تجمل تجمل در زندگي مديران جامعه ممنوع، جبران كمبودها و حرمان گذشته ممنوع، ما باید در گام دوم انقلاب، به بازنگري نيروهاي انقلابي خودمان و خودمون بپردازيم، شعارهاي انقلاب و اهداف متعاليه‌ي انقلاب تكان نخورد اما تحقق آنها فرايند طولاني د ارد، ونياز به صبر است وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، مهم اين است كه ما راهمان را تشخيص بدهيم گفتند آقا اباعبدالله ما از اين مسير حجاز به عراق فراوان آمد و رفت كرديم نخيلات نديديم برابر چشممان باغ وسيعي به چشم مکی ـیئ، فرمود نخيلات نيست، دشمنان ما هستند كه به استقبال ما آمدند براي محاصره‌ي ما آمدند، براي جلوگيري ما آمدند سراغ ما را گرفتند، نيزه‌ها را بلند كردند شمشيرها را بر افراشتند، پسرشجاع و جوانش كه اشبح الناس خلقا و خلقا و منطقا به رسول اللهبود آمد گفت بابا ما حقيم يا باطل؟ فرمود حقيم، عرض كرد اگر حقيم، والله دنيا عليه ما بسيج بشود ما خَم به ابرو نمي‌آ‌وريم ما روز ولادت اين جوان را مي‌گوييم روز جوان، سالروز تولد سالارشهيدان عشق را و حماسه و ايثار را مي‌گوييم روز پاسدار، ما در انقلابمان شعار مي‌داديم نهضت ما حسينيه، رهبر ما خمينيه، نكنه خداي ناكرده ما گرفتار سستي و ضعف بشويم و گرفتار وهن بشويم، فرمود: ‏
وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا به پيامبر اكرم عرض شد: يا رسول الله فمن وهن، وهنوا يعني چي؟ فرمود: (حُبّ‏ الدنيا و كراهية الموت‏) وهن يعني سست شدن، كي آدم سست مي‌شود؟ فرمود به دو چيز: علاقه‌مندي به دنيا و گريز از مرگ، آن زمان كه بر و بچه‌ها‌ي شما در قالب بسيجي، همين شهيد همت‌ها، همين شهيد خرازي‌ها، كه اين ايام منتسب به شهادتشون هست، چيزي اينها را نمي‌توانست بترساند چون دلدادگي به دنيا نداشتند، براي شهيدي من منبر رفته بودم، تك پسر خانواده بود، ‌يك مقدار منبر حال و هوي ديگري به وجود آورده بود جمعيّت گريه كردند، ما هم گريه كرديم، ‌پدر شهيد گفت حالا كه اين مجلس اينجوري شده، نوراني شد، اجازه بدهيد من خاطره برات بگويم، گفتم بفرما: نماينده ولي فقيه استان هم بود، گفت فلاني من 16 هكتار زمين شاليزاري داشتم، اين تك پسر من بود مرتب مي‌رفت جبهه به من گفتند آقا مگه اين 16 هكتارزمين مگه مال بچه نيست بعد از مرگ تو، گفتم چرا. گفت اگه سفارشاتي داري انجام بده اگه نداري به نامش كن زمين گيرش كن، گفت من به بچه ام گفتم بريم براي ثبت گفت چكار؟ گفتمزمين را مي‌خواهم به نام تو كنم، گفت براي چي، گفتم زنده اي گفت مادرم زنده است، گفتم مي‌خواهم به نام تو كنم كه بعدا ماليات تعلق نگيرد، برديم تا ثبت 16 هكتارزمين را به نامش كرديم، ديديم باز هم زمين‌گير نشد ميره جبهه، دوستان به ما گفتند تك پسرت را نگه داشته باش، ‌گفتم چكار كنم، گفتن براش زن بگير، گفتيم پسر آرزوي ما اين كه تو داماد بشوي ما لباس عروسيت را بپوشيم، گفت امر شماست، ازدواج كرد 4 الي 5 روز بيشتر نماند با ز رفت جبهه، ديديم نشد، گفتم چكار كنم، گفتن تشويقش كن بچه‌دار بشود، بچه ديگه قطعا زمين‌گيرش مي‌كند، گفت بچه هم به دنيا آمد و يك بار از جبهه آمد و زن و بچه را ديد و ما را ديد و خواست برود بچه مريض احوال بود گفتيم پسر، گفت بله گفتم بمان براي درمان بچه و بعد برو، گفت بابا تو مي‌تواني براي درمانش اقدام كني ولي تو نمي‌تواني در سنگرشلمچه بخوابي، ‌اجازه بده من برم، هرچه اصرار كرديم زير بار نرفت سوارميني بوس شد 16 تا ميني بوس زنجيره اي پشت سر هم حركت كردند به سمت تهران براي جبهه، گفت ما يك بنز 190 كرايه كرديم، خانمش و برادر خانمش را با بچه فرستاديم برود تهران براي درمان، خانمش با برادرخانمش در تهران پارس ديدند اين 16 تا ميني بوس قطار پشت سرهم براي سوخت‌گيري ايستادند، زن فهميد شوهرش داخل يكي از اين ميني بوس‌هاست بچه بيمارش را بغل كرد و آمد پشت شيشيه ميني بوس‌ها شوهر را مي‌ديد، ‌شوهر متوجه شد، پريد از ميني بوس آمد پايين، بچه را بغل گرفت بوس داد از خانم عذرخواهي كرد سوار ماشين شد و رفت و دیگر جسدش برگشت بچه‌هاي ما اينجوري بودند فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ نكنه خداي ناكرده گرفتار وهن بشويم قيل يا رسول الله و ما الوهن؟ وهن چيست؟ فرمود «حبّ‏ الدنيا و كراهية الموت‏» گرفتار نشيم اسير نشيم، زمين گير نشيم،
به روز مرو به روز قيامت قوي كه هست اين است به قول صائب تبريزي كه روي مردم دنيا دوباره بايد ديد
والله يك روزي چشم ما وا مي‌شود به آن شهدا بايد پاسخگوي آن عزيزان باشيم و امروز هم بايد پاسخگوي خانواده‌هاي شهدا باشيم، پاسخگوي جانبازاني باشيم كه بخشي از بدنشان ماند، بخشي از سلامتيشان را دادند بايد پاسخگوي اينها باشيم، ‌نكنه خداي ناكرده با بعضي از نواقص و نارسايي‌هايي كه به وسيله بعضي از مديران به وجود مياد يا به وسيله تحريم به وجود مي‌آيد، يا به وسيله شرايط عمومي مثل كرونا و امثال اينها به وجود مي‌آيد ما انقلابمان را معامله كنيم، بعضي چرت و پرتهايي مي‌گويند، مي‌گويند در انتخابات مثلاً چنين و چنان، نه والله مردم به انقلابشان علاقه‌مندند، مردم به رهبري علاقه مندند، مردم به كشورشان علاقه‌مندند، مردم نمي‌خواهند كشورشان دشمن شاد بشود، مردم نمي‌خو اهند لبخند تمسخر بر لب دشمنشان بنشيند. ما مجددا ميثاق مي‌بنديم با شهدا، با خانواده ‌هاي شهدامون، با جانبازان عزيزمون در رأس، با رهبري معظم انقلاب كه تا پاي جان روي انقلابمان با وفا بمانيم (تكبير)
خدايا ما را در مسير انقلابمان ثابت قدم حفظ بفرما
مهم مان رو دينمان و كشور و انقلابمان قرار بده
مهم مان رو دنياي ما و هوا و هوسمان قرار مده
خدايا تقواي ما را بيشتر بفرما
خداوندا به ما فرهنگ همزيستي مسالمت آميز و وحدت في ما بين كرامت بفرما،
تنش های اجتماعي ما را برطرف فرما
محبت و علاقمندي و دلدادگي به هم را بيشتر بگردان
فقر و فاقر را ريشه كن فرما
بيماران شفا عنايت فرما
گرفتاران، وگرفتاري را رو برطرف فرما
خداوندا ما را مورد رضايت ولي امر و شهداء‌گرانقدر ما و امام راحل ما و رهبري معظم انقلاب‌مان قرار بده
حُسن عاقبت به همه‌ي ما مرحمت بفرما