خودم و شما را توصیه می‌کنم به رعایت تقوا
از‌ آنجا که هفتم ذی حجه در سال 114 قمری آقا باقرالعلوم علیه صلوات و السلام به وسیله ابراهیم بن ولید به دستور هشام بن عبدالملک در سن 57 سالگی مسموم شد و به شهادت رسید زیبنده است که در خطبه اول به مقدار بضاعت و فرصت به گوشه‌ای از زندگی این امام همام اشاره کنیم، البته اشاره‌ی ما به زندگی این امام بزرگوار نقش علمی او نیست، نقش اقتصادی او نیست، نقش عرفانی او نیست، نقش سیاسی او نیست، نقش اخلاقی او نیست، نقش اعتقادی او نیست، فقط به گوشه‌ای از نقش اجتماعی این امام همام اشاره داشته باشیم، برادران و خواهران توجه داشته باشید در بین همه‌ی اعمال عبادی، حج هم از احکام فراوان و هم از فروعات فقهی بسیار برخوردار است، اما مناسب‌ترین حلقه‌ی اتصال در بین امت اسلامی به حساب میآید، و جامعه‌ی اسلامی و امّت مسلمان در لوای حج پیوستگی بیشتری و وحدت سترگی پیدا می‌کند، با همه‌ی اختلافاتِ مرام و مسلک و قوم و نژاد و با همه‌ی ددمنشی برخی از حاکمانِ جوامع اسلامی، اما کنگره‌ی حج امّت مسلمان را دقیق در صف واحد قرار داد. و چون ایام هم ایام مناسک حج است، باید این نکته را به شما عرض کنیم که
حج ما به برکت امام باقرعلیه السلام است،
حج ما به یمن وجود امام باقر علیه‌السلام است،
اگر ما مبدأ ‌طوافمان و پایان طوافمان،
اگر ما جهت‌گیری بیت الله به سمت چپ بدنمان،
اگر ما مسئله‌ی مقدار اصوات طواف و سعیمان،
اگر ما حدود اربعه‌ی مواقیتمان
و اگر ما مسئله‌ی حد عرفات و مشعر و منای ما،
اگر ما زمان وقوف در این اماکن را داریم به برکت امام باقرعلیه السلام است،
چطور؟ همه‌ی علمای بزرگ اهل سنت می‌گویند ما حج را از زبان امام باقر علیه السلام، از اعمال پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فهمیدیم:
حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا حَاتِمُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا عَنْ أَبِیهِ، قَالَ‏: دَخَلْنَا عَلَى‏ جَابِرِ بْنِ‏ عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ أَخْبِرْنا عَنْ حَجَّةِ رَسُولِ اللَّهِ
علمای اهل سنت سنن ترمذی، سنن دارمی، صحیح مسلم، سنن ابی داوود، سنن ابن ماجد، ‌مُسند احمد بن حنبل، سنن نسائی، سنن الکبری بیهقی، ‌موتع مالک، طبقات الفقهاء واحدی، جامع ترمذی، مستدرک حاکم نیشابوری، البدایة و النهایه ابن کثیر، ‌همه و همه، این حدیث را آوردند.
آقای هشام بن عمار از حاتم بن اسماعیل و حاتم ابن اسماعیل از امام صادق علیه السلام و امام صادق علیه السلام از امام باقر علیه السلام نقل کرد، فرمود: من وارد بر جابربن عبدالله انصاری شدم و به او گفتم: اخبرنا عن حجة رسول الله، حج پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برای من تعریف کن، جابر تعریف کرد، امام باقر را توصیف کرد دنیای اهل سنت حجّی که دارند تمام حرکات و سکنات میقات و مواقف هر چه در حج است، به برکت این بیان امام باقر علیه السلام است، ما چطور؟ در منابع ما کافی، جلد2، ص24 ؛تهذیب الاحکام، ج5، ص‌454؛ من لایحضره، ج2، ص 153، ‌دقیقا همین روایت را آورده‌اند، که حج ما به برکت باقر العلوم علیه السلام است، اگرحج کانون وحدت است،
اگرحج نماد وجلوه امام امت اسلامی است،
اگر حج مواقیت پنجگانه یکنواخت داریم،
اگرحج وقوف در عرفات یکنواخت داریم، ‌
اگرحج وقوف در مشعر یکنواخت داریم،
اگر حج مسئله ی بیتوته یکنواخت درمنا و قربانی دارم، به برکت امام باقر علیه السلام است،
منتهی توجه کنید، از نگاه ما فرموده‌ی امام باقر علیه السلام را هیچ نیازی به انتصاب به جابر نمی‌بینیم، چرا؟ برای اینکه از نگاه ما امامان ما مهبط وحی هستند، همانطور که پیامبر مهبط وحی بود، امامان ما مهبط وحی هستند، از نگاه ما جایگاهی که این بزرگواران دارند این گونه است.
انهم رأیهم عِلْمٌ‏ وَ حِلْمٌ‏ وَ حَزْمٌ‏ کلامشان کلام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است، منطقشان، منطق پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است، مثل اینکه امروز رهبری معظم انقلاب یک چیزی بخواهند بگوید، بگوییم تا منتسب به امام نکنی قبول نداریم، حرف غلطی است، زیرا او هرچه می‌گوید از امام می‌گوید، اما در نگاه اهل سنت، که این جایگاه را برای امامان معصوم قائل نیستند، ‌به امام باقر علیه السلام حج را که نسبت می‌دهند، می‌گویند چون از جابر نقل کرد و جابر معاشر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود، چرا خود امام باقرعلیه السلام از جابر نقل می‌کند؟ رسم امامان ما نیست که از یک محدث و از یک صحابی نقل کنند، امام باقرعلیه السلام به خاطر این که همه‌ی امت اسلامی به این شیوه‌ی حج پیامبر تن در بدهند، تمکین کنند، تسلیم بشوند، حرف را خودش به جابر نسبت داد، پس حج ما مرهون کی هست؟ حج ما مرهون باقر العلوم است، این یک نکته.
نکته‌ی دوم اجتماعی:
تا زمان عبدالملک مروان پنجمین خلیفه‌ی اموی، سکه‌های رایج در بازار امت اسلامی به وسیله‌ی دولت روم، سکه ضرب می‌شد، ‌آنجا سکه‌های جامعه اسلامی را تولید می‌کردند، منتها فرهنگ بومی را برروی سکه‌های بازار اسلامی حک می‌کردند، چطور امروز فرهنگ غربی بر روی برخی از کالاهای جوامع اسلامی حک می‌شود، آن زمان هم همین شیوه را داشتند به عیادت یک جانباز رفتم، یک ساعت دیواری نصب شده دیدم، ‌دیدم صلیب است، دقیق یک صلیب است، ‌وسط یک ساعت کوچک است، گفتم خودت خریدی، گفت: نه، گفتم از کجا پیدا کردی، گفت کسی به عیادت من آمد هدیه آورد، گفتیم تبلیغ صلیب است،
امروز در بین هیآت که عَلَم‌ها گردانده می‌شود و به حمدالله کاشان از این ضایعه مبرّا است، عَلَم را به شکل صلیب درست کردند، ‌چون ریشه اش در اصفهان است و فرهنگ حاکم بر این عَلَم درست کردن هم ارمنی‌ های مقیم اصفهان بودند، اینها سکه می‌زدند برای بازار اسلامی، ‌اما روی سکه بازار اسلامی فرهنگ مسیحیت حک‌بود، عبدالمک به غیرت افتاد، گفت باید این فرهنگ را از این سکه‌ی بازار اسلامی برداریم، روم تهدید کرد، گفت اگر نمی گذارید ما فرهنگ رومی را روی سکه شما حک کنیم یا برای شما سکه تولید نمی‌کنیم، یا روی سکه ناسزا به پیامبرتان حک می‌کنیم، حاکم اموی در باتلاق فرو رفت، گیرکرد، عرضه نجات نداشت، مجبور شدند دست به دامن باقر العلوم علیه السلام بشوند، اینهایی که می‌گویم از این باب که ما نقش امامانمان را بفهمیم، بدانیم والله سر به بالا بگیریم افتخار کنیم، امام باقرعلیه السلام سکه‌ی نظام اسلامی را ضرب کرد، ضرب زد، با فرهنگ اسلامی و دولت اسلامی و بازار اسلامی و امت مسلمان را از وابستگی به روم نجات داد. حاکمان اموی تشنه‌ی خونشانند، اما عزت اسلامی غیر از دشمنی حاکمان اموی با امامان است مگر بین امیرالمؤمنین علیه السلام و خلیفه‌ی دوم اختلاف وجود نداشت؟ اما خود خلیفه‌ی دوم در این قصه با صراحت اعتراف کرد بیش از 70 مورد گفت اگر علی دست ما را نمی گرفت لولا عَلِىٌ‏ لَّهَلَک‏ عُمَر، من خط راستم، حکومت خط چپ، من خط چپم، دولت خط راست، اینها نباید مانع از مشاوره دادن و کمک دادن ما به دین ما و انقلاب ما و کشور ما باشد، باید درس بگیریم از امام باقر علیه السلام، برای اینکه کشور از وابستگی به روم نجات پیدا کند اولین سکه‌ی اسلامی را باقرالعلوم علیه السلام تولید کرد. این نقش اجتماعی امام(ع) باقر است. یک جمله ای از امام عرض کنم و عرضم را تمام کنم، حضرت فرمود:
یا مَعْشَرَ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمُ السَّلَامُ کونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى إِلَیکمْ یرْجِعُ الْغَالِی وَ بِکمْ یلْحَقُ التَّالِی فرمود، ای ‌شما شیعه ما، واقعا می‌خواهید شیعه باشید، نمی‌توانید باشید بیخود می‌گویید، لقلقه‌ی زبانتان است، میخواهیدشیعه باشید، ‌نمرقه‌ی وسطی باشید، برای چی نمرقه‌ی وسطی، حرف عجیبی است، معمولا درضیافتها به خاطر احترام به مهمان یک بالشت پشت او می‌گذارند یک بالشت زیردستش، که به بالشت زیر دست تکیه بدهد به قول ما لم بدهد راحت باشد، اما باقر علیه السلام فرمود: شیعه‌ای؟ واقعا شیعه‌ای؟ یا به شناسنامه به غلط شیعه یادداشت شد، شیعه ای باید نمرقه باشی، یعنی چی؟ باید تکیه گاه باشی، به قول علامه مجلسی، که هم افراد تندرو افراطی شما را ملاک کار قرار بدهند، و هم افراد کندرو تفریطی به شما تقلید کنند، و شما را تکیه گاه بدانند، شیعه‌ی من افراط و تفریط نمی‌کند، شیعه‌ی من معتدل است، ‌شیعه‌ی من حد وسط است، شیعه من ملاک برای زندگی دیگر بشریت است تا چه برسد مسلمان، در این خود نظام جمهوری اسلامی، والله امروز نمرقه‌ی وسطی برای امت اسلامی است، امامین انقلاب به مأموریت شیعه از سوی امام باقر علیه السلام دارند این کارا را انجا م می‌دهند، طرح گفتمان اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام امریکایی:
1- ابتکار کنفرانس وحدت اسلامی
2- تقویت و گسترش رویکردهای تقریبی
3- ابتکار نام گذاری هفته‌ی وحدت
4- ابتکار مراسم برائت از مشرکین در حج، گرچه امسال پای ما رو از حج قطع کردند
5- دفاع تمام عیار از آرمان فلسطین و قدس
6- مقابله با جریانهای مسلح تکفیری
7- نفی رسمی تشیع انگلیسی و وهابیت امریکایی
اینها نمونه‌هایی از تعادل تفکر شیعی است به خاطر همین والله شیعه در جهان اسلام نرمترین، ملایمترین، معتدل‌ترین و وسطی‌ترین جریانات امت اسلامی است،
انهایی که روح تکفیری دارند،
روح افراطی گری دارند،
روح پرخاشگری دارند،
روح گستاخی و بی ادبی دارند،
روح به کارگیری الفاظ رکیک و زشت و پست و بی ادبانه به دیگران واژه‌ی مشرک به کار می‌برند این‌ها شیعه نیستند. شیعه ملایم است شیعه نرم است و نرمخو است به برکت تبعیت از امامان معصوم نقش باقرالعلوم علیه السلام در این بخش هم نقش محوری و کلیدی است .


با توصیه‌ی مجدد به تقوا مناسبتها را یادآوری کنیم:
امروز جمعه 25 ذی حجه آغاز هفته بهزیستی و روز تأمین اجتماعی
شنبه سالروز تأسیس نهاد شورای محترم نگهبان در سال 59 که جزء برکات وجودی امام امت در واقع به عنوان ایجاد یک عامل اطمینان برای فعالیتهای همه‌ی صحنه‌ها، اهم از شورا و مسئله‌ی مجلس و ریاست جمهوری بود، و باز هم شنبه به عنوان 5 ذیحجه سالروز شهادت زائرین خانه‌ی خدا در حرم امن الهی توسط سعودی‌های مزدور و خود فروخته در سال 1407 قمری و 11 مرداد 1366 شمسی،
یکشنبه شهادت آقا باقر العلوم علیه السلام و پذیرش رسمی قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران در 1367 و تأسیس نیروی محترم انتظامی جمهوری اسلامی ایران و برکاتی که این نیرو برای امنیت در مرزها و داخل کشور ما به حمد الله از خود به یادگار گذاشت
دوشنبه روز ترویه، یعنی روز ذخیره‌سازی آب برای حجاج
وسه شنبه روز عرفه و روز نیایش و روز تصویب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره‌ی لزوم پایان جنگ ایران و عراق در سال 66 و سالروز شهادت سفیر اباعبدالله حضرت مسلیم بن عقیل علیه الصلوات و السلام و
چهارشنبه عید سعید قربان اگر شرایط ایجاب کند انشاءالله نماز عید هم اقامه خواهد شد و نیز قیام مردم مسلمان ایران به رهبری آیت الله کاشانی این مجاهد نستوه و به قدرت رسیدن مجدد مصدق در سال 1331 و در واقع روز بزرگداشت آیت الله مجاهد مرحوم سید ابوالقاسم کاشانی است،
برادر عزیزمان، نماینده عزیز ما درمجلس شورای اسلامی افتخار دادند و در جمع شما نمازگزاران به ایشان هم خیر مقدم عرض می‌کنیم،
‌درجمعه‌ی قبل ما چند نکته را یاد آوری کردیم، نکته اول اینکه عرض کردیم امام امت توانست بیشترین نقش مستقیم را در انقلاب اسلامی به مردم بدهد.
نکته دوم این بود که این نقش را فقط برای حدوثی انقلاب به مردم واگذار نکرد بلکه برای بقا و دوام انقلاب این نقش را به مردم سپرد، و نکته‌ی سوم این بود که امام توانسته تقسیمات جهان را بین دو قدرت مادی شرق و غرب به هم بریزد و نکته چهارم این بود که امام جهان را متأثر از ارزشهای معنوی و الهی و مکاتب آسمانی کرد، و نام دین را به معنی وسیع کلمه در جهان کنونی در همه‌ی محافل و همه‌ی مجالس مطرح ساخت و نکته‌ی پنجم امام این دستاورد را به برکت عزم و اراده و ایمان خود و امت شریف به دست اورد.
نه در لوای ساز و برگ نظامی، و نه در لوای زر و زور و تزویر وچون با عزم و اراده و ایمان به خدا و تکیه و باور به مردم توانست این دستاورد را داشته باشد، توانسته خون را بر شمشیر پیروز کند و قرن بیستم به نام او قلمداد می‌شود، قرن بیستم یعنی عصر خمینی (ره) چون در این ستیز بی امان با استبداد داخلی و با استعمار خارجی بدون وصل به هیچ قدرتهای حاکم در زمان توانسته به جنگ بپردازد، تبر به دست گرفت و بر فرق همه‌ی قدرتهای و بتها کوبید، او بود که فرمود امریکا از انگلیس بدتر است، انگلیس از امریکا بدتر و شوروی از هر دو بدترو همه از هم پلیدتر، ‌اما امروز سرو کار با این خبیثها است، با آمریکاست، به قدرتی وصل نبود جز قدرت الهی، نه اینکه به ‌آمریکا وصل شود با شوری جنگ کند یا با شوروی وصل باشد با آمریکا جنگ کند، همه‌ی قدرتهای جهانی را نشانه گرفت، چه قدرتهای داخلی وچه خارجی، چه استبداد و چه استعمار، ‌همین بزرگوار بود که نسبت به استبداد داخلی فرمود: فقط خدا می‌داند که سلطنت ایران از آغاز پیدایش خود چه جنایتها کرده است، جنایات پادشاهان، تاریخ ما را سیاه کرده است، ‌اصول اسلامی با سلطنت مخالف است، کاخ‌های استبدادی شاهنشاهی ایران را ویران کنیم، سلطنت یکی از شرم آورترین وپست ترین ارتجاعها است، ‌اقای شاه، با پذیرش کاپیتولاسیون خودت را از یک سگ امریکایی هم پست ترکردی، پس به قدرتی وصل نبود، جز قدرت خدا، ‌به هیچ کس باور نداشت، جزبه مردمش، به هیچ کجا تکیه نداشت، جز توکل به خدا، این‌ها را می‌گوییم که این سرمایه‌ها را بفهمیم که چه داریم، که درگام دوم انقلاب چگونه باید متکی به خودمان باشیم، امام با این سرمایه توانست اصل آزادی را از سلطه و تصرف و نفوذ قدرت‌های بزرگ برای ایران و ایرانیان به ارمغان بیاورد، امام توانست اصل استقلال را و اصل عدالت اجتماعی را به مردم هدیه کند، امام توانست حرکت به سمت جامعه‌ای مبتنی بر پایه‌های ارزش انسانی را پیش بگیرد، اینجا بود که عناصر گمراهی و ستم و شیاطین بزرگ و کوچک و چپ وراست مدرنیته تظاهر به نشنیدن صدای امام کردند، و یا تلاش گسترده برای خفه کردن این صدا را انجام دادند تا بتوانند از کارایی و قدرت تأثیر بر روی ملتها جلوگیری کنند، امام صدور انقلاب را شعار قرار داده بود و آنها ممانعت از نفوذانقلاب را، دشمنی‌ها شروع شد،
از جمله این دشمنی‌ها جنگ تحمیلی بود،
‌از جمله‌ی این دشمنی‌ها محاصره اقتصادی بود،
ازجمله این دشمنی‌ها تلاش‌های ضد امنیتی در داخل صفوف اقشار مختلف ملت بود، یک قطعه گوشت شهید دستغیب پرتاب شد به پشت بام خانه، بدن تشییع شد دفن شد، زن همسایه فردا بیاید بگوید آقا اجازه می‌دهید پشت بام خانه‌ی شهید را ببینیم، برای چی، دیشب شهید را زیارت کردم، گفت قطعه‌ای از بدنم پشت بام است، رفتند نگاه کردند دیدند تکه‌ای گوشت از بدن شهید دستغیب پرتاب شده پشت بام، ‌مسجد علی ابن ابیطالب ایام فاطمیه در مراسم سوگواری دختر گرامی پیامبر منفجر شد، من درمسجد جامع در حال اقامه نماز مغرب و عشاء بودم به من امام جماعت زنگ زد به داد ما برس، سریع رفتم از کف تا گنبد 15 متر فاصله است والله قطعات گوشت ابدان شهداء را من زیرگنبد یعنی با 15 متر فاصله دیدم، کم جنایت نکردند، کم خیانت نکردند، چه مزدوران داخلی و چه ستمگران خارجی، آن وقت سعی کردند انقلاب اسلامی را در افکار عمومی بی ثبات نشان بدهند، عربده قدرت سر دهند و به نوعی به قشرهای جامعه بر خورد اغواگری و فریبکاری داشتند، مسعود رجوی سرکرده‌ی منافقین گفته بود نزدیکترین نقطه‌ی مرزی به تهران کرمانشاه است، از آن به بعد بر اساس تقسیمات انجام شده 48 ساعت دیگرما به تهران خواهیم رسید آن 48ساعته هنوز هم تحق پید نکرده است. صدام تکریتی، رئیس جمهور سابق عراق گفت ظرف یک هفته تهران را فتح خواهیم کرد، ظرف یک هفته، ‌و این جنگ به پایان نخواهد رسید مگر اینکه رژیم حاکم بر ایران، به طورکلی منهدم شود، وقتی این آرزوش عملی نشد و گفت اگر توانستید خرمشهر را پس بگیرید، یا به تعبیر خودشان شهر محمره‌، اگرپس گرفتید من بدون مقاومت کلید بغداد را در اختیار شما می‌گذارم، خرمشهر هم پس گرفته شد، ‌قریب به 20 هزار اسیر هم از آنها گرفته شد، ‌مردیکه به حرفش عمل نکرد کلید بغداد را تحویل نداد، چی شد؟ ته دل ما خالی نشود با تبلیغات مسموم دشمنان، والله شما قدرتید، شما شکوه و جلال و عظمتید، شما نماد استقلال به معنی واقعی کلمه در طول قرون متأخر این جهان هستید کشورهای دیگه وابسته‌اند، یا به این قدرت یا به آن قدرت، یک نهیب به اینها زده شود، سوراخ موش را با قیمت گران می‌خرند، شماییدکه مردانه ایستادید، شمایید که در وسط میدان با قدرت هرچه تمامتر فریاد می‌زنید به تأسی از امام امت آمریکا هیچ غلط نمی تواند بکند.جان بلتون مشاور سابق امنیت ملی ترامپ گفت حکومت خمینی در سال 1979 به وجود آمد و چهل سالگی خود را هرگز نخواهد دید، سال آینده قبل از شروع سال 2019 میلادی ما در تهران کریسمس را جشن خواهیم گرفت، اغوا افکار عمومی، چی شده؟ این عربده‌ها چی شده؟ یادم هست بعضی از این نمازگزارها، به ما می گفتند حاج آقا می‌گفتیم بله، گفت تو را خدا به این مردم بگوئید که این مرگ بر صدام را سر ندهند چون هر چه مامی گوئیم مرگبر صدام، این گردن کلفت‌تر دارد می‌شود، زمانی که طناب دورگردنش تاب خورد، اندام پشمالو رفته به بالای چوبه گفتیم حالا این نفرین‌ها اثر کرده، یا نکرد؟ ما نمی‌دانستیم اینها هست پشت پرده، حالا ما عالم حساب دارد، کتاب دارد، نظم دارد، ترتیب دارد، خداجای حق نشسته، و این جمله زینب کبری است در کاخ یزید، گفت یزیدعربده بکش، هر چه دلت می‌خواهد با چوب دستی به این لب و دندان بزن، البته اگر پیش بچه‌ها نزنی بهتر است، ولی می‌خواهی بزنی بزن، ‌ولی والله عذاب خدا درکمین است، و مهلت‌ها را سبک نشمارید، خدا مهلت می‌دهد اما آثار عمل را از بین نمی برد، امروز جمهوری اسلامی با اقتدار هرچه تمامتر دارد می‌درخشد، رئیس جمهور فعلی با تبریک با رئیس جمهور منتخب مثل دو برادر کنار هم ولی هنوز یارو درصدد القاء مسئله‌ی باطل بودن انتخابات است، می‌گوید تقلب شد، طبل تقلب را در آمریکا هنوز که هنوز است، ترامپ دارد می‌کوبد، اونهایی را می‌خواستند عید کریسمس را در تهران به پا کنند،
گر نگهدار من آن است که من می‌دانم
شیشه را در بغل سنگ نگه خواهد داشت
فقط باید خودمان ایمانمان را قوی‌تر کنیم