خودم و شما را توصیه می‌کنم به رعایت تقوا، ماه رمضان، وقت استغفار و دعا و انابه است و شب قدر فرصتی برای مغفرت برای طلب مغفرت و عذرخواهی است، ‌حال که خدای منان به ما فرصتی عنایت کرد تا بتوانیم این شبها را درک کنیم و در درون ماه رمضان خاصه لیالی قدر قرار بگیریم جا دارد که به سوی او برگردیم، و به معذرت خواهی برآییم، امروز اگر معذرت خواهی نکنیم، فردا برای ما امکان معذرت خواهی وجود ندارد، فرمود: هذا یوْمُ لا ینْطِقُونَ * وَ لا یؤْذَنُ لَهُمْ فَیعْتَذِرُونَ * وَیلٌ یوْمَئِذٍ لِلْمُکذِّبینَ امروز به ما اجازه‌ی صحبت دادند، امروز به ما فرصت استغفار دادند، امروز به ما اجازه‌ی ورود به محضرش را عنایت کرد، اما فردا یوْمُ لا ینْطِقُونَ، زبانها قفل است الْیوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ قدرت تکلم از ما گرفته می‌شود وَ لا یؤْذَنُ لَهُمْ فَیعْتَذِرُونَ بعضی از محکامات محکامه‌ی غایبانه است، اجازه دفاع به طرف نمی‌دهند، روز قیامت به ما اجازه دفاع نمی‌دهند، امروز به ما اجازه می‌دهند که به محضرش شرفیاب بشویم، پس این فرصت را باید قدر بدانیم، این فرصت از لطف الهی است، و نگاه محبت او را می‌توانیم متوجه خودمان بسازیم البته به شرطی که قران جلو پای ما گذاشت، ‌قرآن فرمود فَاذْکرُونی‏ أَذْکرْکمْ وَ اشْکرُوا لی‏ وَ لا تَکفُرُونِ (بقره/152) به یادمن باشید تا من هم به یاد شما باشم، شکر نعمت من را به جا بیاورید، و کفران نعمت نورزید، امروز جای زاری و تضرع است، ‌امروز جای بلند کردن دست به سمت و سوی ذات اقدس ربوبی است امروز جای ریختن اشک صفا و محبت از دل گرم ماست، وگرنه روزی خواهد رسید که خدای منان به ما بفرماید:
حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفیهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ یجْأَرُونَ (64/مؤمنون) وقتی انهایی که در این چند صباح زندگی،‌ گرفتار کفران نعمت می‌شوند به سرکشی و طغیان بر می‌آیند لحظات مرگ را جلو چشم خودشان دیدند، آنها هم خدا خدا می‌گویند،‌ استالین در لحظه‌ی مرگ درخواست کرد مسلمانان به مساجد بروید درحقّم دعا کنید، مسیحی‌ها به کلیسا بروید درحقم دعا کنید، یهودیا به کنیسه بروید در حقم دعا کنید، اما چه فایده، حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفیهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ یجْأَرُونَ (64 /مؤمنون) اینها هم به ناله بر می‌آیند به ضجه بر می‌آیند،‌خدا خدا می‌گویند اما لا تَجْأَرُوا الْیوْمَ إِنَّکمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ (مؤمنون/65)خدا خدای آن زمان ارزشی ندارد و ما هم به کمک او بر نخواهیم آمد لا تُنْصَرُونَ ، امروز باید فریاد بزنیم امرز باید ناله سر بدهیم، امروز باید دست به دعا بنشینیم، شبهای قدر، برای ما تجدید حیات مجدد ماست و برای بازگشت به خویشتن خودمان و یافتن هویت ما و جبران مافات و آشتی با او، مدتها بیگانه بودیم، اجنبی شدیم، ‌فراری و متواری بودیم، شبهای قدر به او بر می‌گردیم، و با دو سلاح هم به او بر می گردیم، دو سلاحی که پیامبر ما فرمود: من که آمدم این دو سلاح را ‌آوردم قرآن و عترت را، ما هم همین قرآن را به سر می‌گیریم و با زبان و با اشک و آه و ناله و سوز اسامی عترت را به زبان می‌آوریم بک یا الله، بمحمد (ص)، به علی(ع) به فاطمه ،‌این سرمایه را خدا می‌داند دنیا ندارد،‌ مکاتب دیگر ندارند حتی و حتی عزیزانی که به ظاهر در دامن قرآنند ولی مسلح به این دو سلاح نیستند، این شمایید که مسلح به این دو سلاحید این شمایید که این سرمایه را نبی مکرم(ص) گفته من از آنجا آوردم، شب قدر، شب تنزل قرآن و تنزل ولایت و امامت است، موقع رفتن هم فرمود من بر نمی‌گردانم و با خودم نمی برم اِنّی تارِک فِیکُمُ در بین شما جا می‌گذارم، ماترک من برای شما کتاب من است همان کتابی که شب قدر از عرشیان آورده‌ام به فرشیان ابلاغ کرده ام ازملکوتیان آورده‌ام به ناسوتیان عرضه کرده‌ام، ‌شب قدر شب تنزل قرآن است و شب تنزل عترت است، شب قدر، ظرف نزول ثقلین است، اگر قرآن وولایت در شب قدر تزل پیدا نمی کردند والله دست احدی به این دو نمی رسید پیامبر این دو سرمایه راشب قدر برای ما آورد، چگونه آورد.
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیلَةِ الْقَدْرِ * وَ ما أَدْراک ما لَیلَةُ الْقَدْرِ *لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ *تَنَزَّلُ الْمَلائِکةُ وَ الرُّوحُ عرشیان تنزل پیدا کردند آمدند برای ما و برای بشریت و آمد و رفتشان به محضر اکمل انسان، اشرف انسان، ولی امر بقیت الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداه، قرآن می‌گوید: چشم را واکنید ببینید ظرف نزول من و ظرف نزول ولایت کجاست؟ فی‏ بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یذْکرَ فیهَا اسْمُهُ در خانه ها، کدام خانه؟ خانه پیامبر(ص) ، خانه زهرا(ص) ، خانه علی(ع) ، خانه حسن(ع) و خانه حسین(ع) فی‏ بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یذْکرَ فیهَا اسْمُهُ یسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (نور/36)
حاکمان بعد از پیامبر(ص) تمام توان و نیرویشان را به کار گرفتند برای در هم کوبیدن این بیوت برای درهم شکستن این دو سرمایه، ولی سنگ اگر افتاد و در هم شکند ظرف طلا * نشود قدر طلا کم و نرسد فخر به سنگ. آن‌ها سنگ بودند هم سنگدل، هم سخت سر، هم قسی، هم پلید هم خبیث، ‌و هم شجره‌ی خبیثه، که شب قدر برای پاسخگویی به شجره‌ی خبیثه آمده، پیامبر(ص) در خواب می‌بینید گروهی در منبرش و در مسجدش و جایگاهش آمد و رفت می‌کنند اما بسان میمونند، و آنچه که او بافت و مردم را به دروازه توحید وارد ساخت افکار عمومی را به سمت خدا جهت داد، شرک و بت پرستی را از بین مردم برداشت این گروه آنچه که پیامبر(ص) آورد، خواستند از بین ببرند در تلاش بودند هزار ماه، فعالیت کردند تا بتوانند این دو سرمایه را لگد مال کنند، پایمال کنند، چکار کردند، کعبه را به منجنیق بستند، فرزند کعبه را در کربلا کشتند، فقط 17 بار یک نانجیب خبیث متوکل قبر ابا عبدالله (ع) را تخریب کرد، ‌آب از فرات به روی قبر و پیرامون قبرش روانه کرد قبر و اطراف را شخم زد، کشت کرد تا خبری از اهل بیت(ع) نباشد، ‌قرآن را جلو رو قرار دادند، تیرکمان را به دست گرفتند، قرآن را هدف قرار دادند، ‌پاره پاره کردندتا از قرآن و عمل به قرآن خبری نباشد شب قدر آمد که قدر قرآن را و قدر آل الله را برای پیروان امت پیامبر(ص) در بین افکار عمومی احیا کند، ما دو تا قدر داریم، یک قدر نازل بر پیامبر(ص) است و آن نگرانی پیامبر(ص) برای انحرافی که از سوی حاکمان خبیث بعد از او به وجود آمد که قرآن برای تسلی دل پیامبر(ص) خدای منان برای تشفی دل پیامبر(ص) فرمود: من بهت قدر دادم، یک قدر به امّت مسلمان، به طفیل وجود پیامبر(ص)،‌ پیامبر(ص) عرض کرد خدایا من در تاریخ امم قبل خواندم که بعضی از آحاد فلان پیامبر فقط 120 سال در مسند جهاد برای دین بودند، عمر طولانی داشتند، و امت من چنین عمری ندارد و چنین فرصتی ندارد، عمر 60 ساله و 70 ساله أَعْمَارُ أُمَّتِی مَا بَینَ السِّتِّینَ إِلَى السَّبْعِینَ، ومن برای امت خودم به خاطر کوتاهی عمر نگرانم، خدای منان بفرماید: من به طفیل وجودت به امتت شب قدر دادم، که نه برابر هزار ماه است، برتر و بالاتر از هزار ماه است این ماییم که شب قدر باید خودمان را به این شبها برسانیم و تا به برکت این شبها از ظرفیت قرآن و عترت استفاده کنیم، سهم ما را از قرآن و عترت در شبهای قدر برداریم، فرصتمان را طلایی و کیمیایی بدانیم، خدای ناکرده این شبهای بی بدیل و بی نظیر و بی مانند را رایگان و مجانی از دست ندهیم، بتوانیم به درستی استفاده کنیم، شب قدر است برای پیامبر(ص) در راستای خنثی سازی هزار ماه شیطنت و خباثت و لجاجت حاکمان منحرف شب قدر است برای امت پیامبر(ص) که اگر عمر کمی دارند اما یک شبشان بیش از هزار ماه دیگران قابل ارزش است، به امید آنکه بتوانیم شبهای قدر را غنیمت بشماریم و در صدد استفاده بر بیاییم با دو بال، ‌قرآن و عترت، به سمت وادی توحید به پرواز دربیاییم وای بر آنهایی که دچار حماقتند و برای ورود به دروازه‌ی توحید از قرآن استفاده نمی‌کردند، و نمی‌کنند،
فرمود: کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی کی؟ آقا امام رضا(ع) در درخواست هفتاد هزار قلم به دست نیشابوری عاشق و شیدا و تشنه، گفتند قربانت برویم، تو را به حق جدّت حدیث سلسله‌الذهب را برای ما بگو، تا ما یادداشت کنیم، هفتاد هزار قلم به دست، شما یک جمعیت برای یک فضایی تعریف کنید و بعد چگونه ابلاغ این رسالت و رساندن این صدا به این جمعیت را از سوی امام رضا(ع) به راحتی به تصور بر بیایید حضرت توانست حدیث سلسله الذهب را بگوید، کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی کی گفته؟ من از پدرم موسی ابن جعفر(ع) او از پدرش امام صادق(ع) او از پدرش امام باقر(ع) او از پدرش امام سجاد(ع) او از پدرش امام حسین(ع) و از عمویش امام حسن(ع) و از جدش امیرالمؤمنین(ع) امیر المؤمنین(ع) فرمود من از پیامبر(ص) شنیدم کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی یک دو قدم جلو تر رفت به قول علما برای اوقع فی النفس شدن برگشت گفت مردم، مردم نیشابور گوش کنید این حدیث که گفتم بشرطها بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها رفتن به سمت توحید جز از طریق قرآن و عترت راه دیگری نیست خوشا به حال آنهایی که متمسک به این دو سرمایه‌اند و کسی که متمسک به این دو سرمایه باشد لَنْ‏ تَضِلُّوا أَبَداً فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ دنیای ما این دو است امید است آخرت ما هم با این دو تا در کنار حوض به صاحب این دو سرمایه نبی کرم اسلام محمد بن عبدالله(ع) ورود پیدا کنیم،

با توصیه مجدد به تقوا مناسبتها را یاد آوری کنیم امروز جمعه ده اردیبهشت و هفده رمضان المبارک سالروز وقوع غزوه بدر اولین جنگ بین اسلام و کفر تحت فرماندهی شخص نبی مکرم اسلام(ص) درسال دوم هجری است، ‌که شهدای بدر ده و سیزده تا شهیدی که در بدر در دامن اسلام نشسته‌اند جزء نمونه ترین شهداء اسلامی‌اند،
‌شنبه 11 اردیبهشت و 18 رمضان روز جهانی کارگر و شب قدر،
یکشنبه 12 اردیبهشت و 19 رمضان، روز معلم به مناسبت سالروز شهادت عالم مجاهد آگاه و اندیشمند بزرگ عالم اسلامی و کم نظیر این نظام الهی، ‌علامه مجاهد شهید مطهری، و روز ضربت خوردن مولای متقیان(ع) به دست اشقی الاشقیا عبدالرحمن بن ملجم مرادی در سال 40 قمری،‌
دوشنبه 13 اردیبهشت و 20 رمضان روز جهانی مطبوعات و شب قدر
و سه شنبه 14 اردیبهشت و 21 رمضان، سالروز شهادت مولای متقیان امیرمؤمنان علی ابن ابی طالب علیه الصلات و السلام،
چهارشنبه 15 اردیبهشت و 22 رمضان سالروز بزرگداشت دانشمند شهیر شیعه مرحوم شیخ صدوق و شب قدر، سه شب قدری که برای ما محتمل هست در درون این هفته جلو روی ما قرار دارد این هفته در واقع قلب رمضان و گوهر این ماه شریف است سعی شود انشاءالله بیشتر از گذشته مورد استفاده قرار بدهیم،
خوب این روزها شور و هیجانی برای نام گذاری شوراهاست و مسئله جرح و تعدیل و تأیید و رد کاندیداها استقبال خوبی به عمل آمد از همه مستقبلین چه عزیزانی که در میدان انتخابات با تعیین صلاحیت می‌مانند و چه عزیزانی که در میدان انتخابات به خاطر رد صلاحیت خارج می شوند از همه و همه صمیمانه تشکر می‌کنیم در هر حال خودشان را برای خدمت به ین نظام و مردم عرضه می‌کنند همین که به میدان می‌آیند و خود را برای خدمت عرضه می‌کنند نشانه‌ی دلدادگی به این نظام و علاقه‌مندی برای خدمت‌گزاری است، ما کار به رد و قبول نداریم، کار به مسئله حق و اصلاح نداریم آن در جای دیگری انجام می‌پذیرد، آنچه که وظیفه‌ی بنده به عنوان یک طلبه در این پیام جمعه باید به عرض برسانم نکاتی است که مد نظر است:
1- گره گشایی از مشکلات مردم و تأمین نیازهای اساسی مردم در مصوبات و مقررات باید در دستور کار عزیزان شورایی که تعیین صلاحیت شدند و رأی مردم را به خودشان اختصاص دادند باید باشد، ‌چرا؟ برای اینکه مردم این عزیزان را به عنوان مشاور امین انتخاب می‌کنند که تا در روستاها و شهرها بتوانند نیازمندی‌های اساسی مردم را مد نظر قرار دهند اتلاف وقت نشود، نیازهای غیر ضروری حلقوم نیازهای ضروری نفشرد به گونه‌ای باشند که بتوانند از مشکلات مردم گره‌گشایی کنند این یک نکته
نکته‌ی دوم: از اختیارات عزیزان شورای شهر انتخاب شهردار است، ‌سعی کنند انتخاب شهردار را بر اساس کار آمدی و لیاقت‌های فنی و تجربی و علمی انتخاب کنند نه بر اساس وابستگی به جریانها و گروههای سیاسی که قطعاً اگر انتخاب بر مبنای جریانهای سیاسی و گروهی و قبیله‌ای و قومی و وابستگی باشد آفت بزرگی است. اما اگر بر مبنای لیاقت، قابلیت، کاردانی، تجربه، دلسوزی، دین‌داری، تقوا مداری و مردم سالاری دینی باشد قطعاً نعمت بزرگی خواهد بود،‌
نکته‌ی سوم: سعی بشود مردم را ولی نعمت بدانید بزرگترین مردی که انقلاب ما مرهون وجودش است امام امت می‌فرمود به من اگر خادم بگویید خوشحال‌تر از اینم که به من رهبر بگویید، ما مردم را ولی نعمتمان بدانیم والله مردم ولی نعمت ما هستند، کدام مردم؟ دیشب توفیق داشتیم در آران و بیدگل به زیارت دو جانباز 70 درصد به بالا و هر دو نابینای مطلق، ‌که پسر جوان 19 ساله وقتی چشم را در جبهه از دست می‌دهد یک جوان برومند زیبای رزمنده‌ی دلاور بی چشم بر می‌گرد دیگه باباست که او را در حمام می‌برد، شستشو می‌دهد باباست که او را تر و خشک می‌کند، ما مدیون اینهاییم، ما مدیون بر و بچه‌های شهدا هستیم، که چهار روزه و پنج روزه وده روزه، نطفه شان منعقد شد بابا به جبهه رفت و بعد از ولادت چیزی از بابا ندیدند جز عکس، ما مدیون اینهاییم، ما مدیون اینهایی هستیم که موقع افطار کنار سفره چیزی که نصیبشان است عکس بابایشان است نه خود بابا، همسرانی که بار سنگین مدیریت خانه را به دوش گرفتند، خانواده‌های با پد و با مادر کمیتشان لنگ است زانویشان به درد آمده، کمرشان شکست، یک خانم چند تا بچه‌ی شهید بخواهد مدیریت کند و بعد هم به تحصیلات عالیه برسند ما مدیون اینهاییم، امام به اجحاف و به اغراق و به تعارف نفرمود، خانواده های مکرم شهدا ولی نعمت ما هستند، ما تکریم و حفظ کرامت انسانی را در بین ارباب رجوع و مواجهه ارباب رجوع با خودمان سعی کنیم داشته باشیم، ‌شورا باید این گونه با مردم مواجه بشود،
نکته‌ی چهارم: عزیزان شورا وظیفه‌مندند که از نزاعهای سیاسی و تنش زا اجتناب کنند تمام تلاش و توانشان را در راستای خدمت بی منت به مردم مبذول بدارند فکر سیاسی در هرکه هست باشد بنده پشت تریبونم قطعا برای خودم یک فکری دارم اما این فکر من به درد خودم می‌خورد، ‌با تشخیص من، ‌با تحقیق من، با شناخت من، من باید وظیفه‌مندم با مردم مواجه بشوم اینکه به مردم ارائه‌ی خدمت بدهیم به بضاعتمان به فرصتمان، به موقعیتمان، به امکاناتمان آن هم خدمت بی‌منت، والله مردم بر ما منت دارند، ما چه منتی بر مردم داریم، این مردمی که دستشان در جبهه مانده بیدست برگشتند،‌ پایشان در جبهه مانده بی‌پا برگشتند، چشمشان در جبهه مانده بی چشم برگشتند، بخشی از سلامت بدنشان در جبهه مانده، با بدن علیل برگشتند، این مردم، ‌این مردمی که در نهایت تنگدستی باز هم هر کجا ببینند خدمت به انقلاب قابل انجام است، انجام می‌دهند به خدا در راهپیمایی انفرادی را من می‌دیدم که کفش پایشان پاه پاره بود با همان کفش پاره پاره مشتها گره کرده برای اینکه دشمن را به تماشا وا ندارند به خوشحالی وا ندارند امسال وقتی بنا شد 22 بهمن راهپیمایی رسمی و عرفی و عمومی انجام نپذیرد درغالب موتور سوار یا حداکثر 4 تا اتومبیل سوار چقدر مردم آمدند در کنارخیابانها در میادین برای تجلیل از سالروز پیروزی انقلابشان، ما به این مردم وظیفه‌مندیم خدمت بی‌منت داشته باشیم و خودمان را رعیت مردم بدانیم خادم مردم بدانیم، نکته‌ی پنجم: حفظ روحیه‌ی امید و نشاط اجتماعی در میان مردم با رعایت اصل عدالت با هدف ایجاد امنیت اجتماعی، نکند خدای ناکرده خودمان را ببینیم مردم را نبینیم، شهر کاشان با همه‌ی امتیازات، با همه‌ی خوبی‌ها، با همه والایی‌ها با همه‌ی برجستگی‌ها شهر فقیری است در راستای فضای سبز سرانه‌ی مردم، شهر نیاز دارد به نشاط، ‌نیاز دارد به شادابی، نیاز دارد به سرسبزی، نیاز دارد به نهال کاری، ‌نیاز دارد به پارک، نیاز دارد به مراکز تفریحی و تفرجی، و مراکز ورزش عمومی، ورود شهر افتخار آمیز است باید از مسئولین تشکر بشود اما، میانی شهر چقدرمردم سرانه فضای سبز،‌ دارند، قطعا باید شوراها به این فکر باشند، باید، شهردار را به این فکر وا بدارند که سرانه‌ی فضای سبز برای مردم روبه افزایش باشد پیر مرد خانه اوقات فراغت را کجا می‌خواهد سپری کند؟ پیرخانم خانه اوقات دلتنگی را کجا می‌خواهد جبران کند، چقدر ما پارک محله داریم؟ چقدر ما محیط سرسبز و نهال کاری داریم؟ چقدر ما در شهر فضای ورزشی داریم، فضای ورزشی ویژه بانوان، عزیزانی را دیشب افتخار داشتیم میزبانشان بودیم، عزیزان بهزیستی، ورزشکارانی که برای این شهر افتخار آفریدند اما با نابینایی ‌و نداشتن چشم،‌ همین جا در همین فضا همین دیشب خواسته‌ای که از بنده داشتند مطالبه‌ای که داشتند گفتند ما در این شهر یک سالن ورزشی برای افرادی به مثل ما یعنی نابینایان نداریم، شهری که همه چیزش خدا را شکر جای خودش است دهها واحد تولیدی فرش دهها واحد تولیدی قوی، مردم به حمد الله خوش فکر، طراح، اما امکانات خدمات عمومی در شهر خیلی چشم‌گیر نیست، ما به شورایی نیازمندیم که به این مسائل در شهر بپردازند، نکته‌ی دیگر اولویت بندی امور: مانند ترافیک، مانند الودگی هوا، مانند ساخت و ساز غیر اصولی، مانند گرانی مسکن، مانند حیف و میل شدن اراضی، مانند دیوان سالاری، ‌مانند بروکراسی،‌ مانند ایجاد پیچ و خم مارپیچ اداری برای ارباب رجوع، ما به شوراهایی نیازمندیم که به این امور توجه کنند شورا روی چشم ما جا دارد اصل اسلامی است، سوره به نام شورا داریم، آیه برای شورا داریم، شخص پیامبر هم همینکه یک مقدار آمار مسلمین بالارفته تشکیل شورا داد، و شاورهم فی الامر، امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
شاوِرْ فی اُمورِک الذینَ یخشَونَ اللّهَ تَرشُدْ سعی کنید ا فرادی را انتخاب کنید که خدا ترس باشد، تا بستررشد شما را پیشرفت شما را، ترقی شما را توسعه‌ی شما را، عدالت اجتماعی شما را، امنیت شما را تأمین کنند، پیامبر(ص) فرمود: مُشاوَرَةُ العاقِلِ الناصِحِ رُشدٌ اگر افراد عاقل خیرخواه اعضا شورا بشوند بستر رشد فراهم می‌شود و یمنٌ برکت است و تَوفیقٌ مِنَ اللّه، توفیق الهی است من رأیم برود در صندوق برای یک عزیزی که هم عاقل است و هم ناصح و خیرخواه، فرمود این رأیی که می‌دهید توفیق الهی است فإذا أشارَ عَلَیک الناصِحُ العاقِلُ فإیاک و الخِلافَ ؛ فإنّ فی ذلک العَطَبَ، ‌امیدواریم انشاءالله شورای خوبی شکل پیدا کند از همه‌ی شوراها در ادوار مختلف و از عزیزان امروز ما هم که نیروهای کارآمد و ارزشی اند صمیمانه تشکر می‌کنیم .