/
صفحه اصلی
/
خبرخوان
/
ارتباط با ما
/
¤ ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
تاریخ ارسال:۱۴۰۲ جمعه ۵ خرداد
چاپ خبر
نماز عبادی سیاسی جمعه کاشان به امامت حجت‌الاسلام والمسلمین سید سعید حسینی مورخ پنجم خرداد نماز عبادی سیاسی جمعه کاشان به امامت حجت‌الاسلام والمسلمین سید سعید حسینی مورخ پنجم خرداد
خطبه اول

خطبه دوم

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ

اَلْحَمْدُ وَ الثَّناءُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ الصّلوة وَ السّلام علي خَيرَخَلقه و اَشرفِ بَريّته مُحمّد ابنِ عَبداللّه صَلّي اللّه عليه و آله و سَلّم وَ علي اَهلِ بَيتِه الطيّبين الطاهِرين سِیَّما بَقیّة اللّهِ فی الارضین و لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي‌ أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ  إلَي‌ يَوْمِ الدّين‌

( اُوصیَکُم عِبادَالله وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه ) برادران و خواهران ایمانی، خودم و شما را به رعایت بیشتر تقوای الهی توصیه می کنم، امروز شصتمین خطبه ما در کاشان مُکرّم است. محضر صحیفه سجادیه می رویم و در ششمین جلسه، دعای بیستم صحیفه سجادیه دعای ( مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ ) را خدمت شما عرض می کنم : ( وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي  )
خدایا، بواسطه انچه نزد تو هست یقین مرا تصحیح کن. آنقدر ارزش یقین بالا می باشد که در امالی شیخ صدوق ره از قول پیامبر ص امده که پیامبر ص می فرمایند : بهترین چیزی که در قلب مومن ریخته می شود یقین است. ‌( خیرُ ما اُلْقِ فِی القَلبِ الیَقینُ ).  در بحار الانوار جلد 70 صفحه 176. علی ع می فرماید :  خدایا به ما یقین بده. چه چیزی باعث می شود یقین ما کم شود و یا زیاد شود؟ در غررالحکم از قول علی ع امده: دو چیز یقین انسان را فاسد می کند : 1 _ شک و شبهه، که کار رسانه های خارجی همین است   2 _ غلبه هوی و هوس. ( يُفسِدُ اليَقينَ الشَّكُّ و غَلَبَةُ الهَوى ). تقوایی که هر هفته توصیه می شود برای از بین بردن هوی و هوس است. انسان، مطیع هوی نفس نباشد، مطیع خدا باشد. نگوید، هر که دلم خواست، بگوید هر چه خدا خواست.

عِنْدَكَ يَقِينِي به چه معناست؟ تصحیح یقین یعنی چه؟ اساتید می گویند، بعضی وقت ها به چیزی اعتقاد دارد اما جهل مرکب است . فکر می کند به چیزی که اعتقاد دارد درست است در حای که وقتی شخص عالمی به ما نظر می دهد، تعجب می کند که چندین سال در جهل بودم، نمی دانستم،  یک معنای تصحیح یعنی، خدایا، اگر  یقین من جهل مرکب هست خودت انرا تصحیح کن، بمَا عِنْدَكَ، همان است که در آخر سوره جمعه آمده است. وقتی کاروان تجاری با طبل و دُهل امدند، پیامبر ص در حال بیان خطبه بودند، اکثریت مستعمین رفتند و خداوند انها را توبیخ نمود. فرمود : (  مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ) مَا عِنْدَ اللَّهِ، انچه پیش خداست، از لهو و تجارت بهتر است.مَا عِنْدَ اللَّهِ، اسماء جمال و رحمت خداوند است. همانطور که در کتاب، تحریر و عروه امده است که قبل از تکبیره الاحرام، مستحب است بگوئیم ( يَا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاكَ الْمُسِيئيْ، وَ قَدْ اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ مِنَّا اَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِيءِ، فَتَجَاوَزْ قَبِيحَ مَا عِنْدِي بِجَمِيلِ مَا عِنْدَكَ يَا كَرِيمُ ) اي احسان كننده، بنده بد كردار نزد تو آمده است و تو به نيكو كاران امر كرده اي كه از بد كرداران در گذرند، پس اي خداوند كريم! با زيبايي هاي خود از بدي هاي من در گذر و مرا ببخش.بِجَمِيلِ مَا عِنْدَكَ، همان ( وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي ) است. با جمیل و اسماء رحمتی که نزد توست، یقین مرا از جهل مرکب تصحیح بفرما.

بحث محوری ما ایه قران بود و در تفسیر ایه در خطبه های نماز جمعه به ایه 52 سوره بقره رسیدیم : ( ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌ ) جلسه قبل گوساله پرستی قوم حضرت موسی را توضیح دادیم، در این ایه خداوند می فرماید : آنگاه پس از آن (انحراف) از شما درگذشتيم و عفو کردیم  تا شايد شكر (اين نعمت را) به جاى آريد. چند نکته را توضیح می دهم.
نکته اول : این که ایا همه گوساله پرست ها عفو شد یا بعضی از انها، ظاهر ایه انست که همه عفو شدند : عَفَوْنا عَنْكُمْ  اما ایه 152 اعراف می فرماید : (  إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ) قطعاً كسانى كه گوساله را (به پرستش) گرفتند، به زودى خشمى از سوى پروردگارشان و ذلّتى در زندگى دنيا به آنان خواهد رسيد و اين گونه دروغ‌پردازان را كيفر مى‌دهيم. پس با توجه به این ایه عده ای از عفو خدا خارج شدند. این ها چه کسانی هستند؟ خداوند در ایه 93 بقره انها را معرفی می کند ( وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌ ) و (ياد كنيد) آنگاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بر فراز شما بالا برديم (وگفتيم:) دستوراتى كه به شما داده‌ايم، محكم بگيريد و گوش دهيد (و عمل كنيد. امّا آنان) گفتند: شنيديم و نافرمانى كرديم، و به سبب كفرشان به (پرستش) گوساله دل باختند. بگو اگر ادّعاى ايمان داريد، (بدانيد كه) ايمانتان شما را به بد چيزى فرمان مى‌دهد. این ها از دایره عفو خارج شدند. خداوند در سوره طه می فرماید : حضرت موسی به سازنده سامری گفت : ( وَ انْظُرْ إِلى‌ إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً ) و (اكنون) به سوى معبودت كه پيوسته آن‌را پرستش مى‌كردى نگاه كن، ما حتماً آن را مى‌سوزانيم (و) سپس خاكستر و ذرّات آن را به دريا خواهيم پاشيد. مبنای دستور حضرت اقا که فرمودند کالای قاچاق را آتش بزنید همین آیه است. تا کسی بخودش جرات ندهد این تخلف و ضرر اقتصادی را به اقتصاد کشور وارد کند. گوساله ای که از طلا ساخته شده بود خدا نفرمود بین مردم تقسیم کنید، بلکه فرمود آتش بزنید و در دریا بیاندازید. قران درباره سرنوشت سامری می فرماید : ( قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ ) (موسى به سامرى) گفت: پس برو (دور شو)، پس همانا بهره‌ى تو در دنيا اين است كه ( به دردى مبتلا خواهى شد كه دائماً ) مى‌گويى: «به من دست نزنيد» و همانا براى تو (در آخرت) ميعادگاهى است‌كه هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. پس نکته اول این که : همه گوساله پرستان عفو نشدند بلکه طبق ایه 152 اعراف کسانی که با سامری همکاری کرده بودند، کسانی که این شکل را تئوریزه نمودند عفو نشدند.

نکته دوم این ایه این است چه چیزی باعث شد که عده ای از گوساله پرستان عفو شوند :  در تفسیر برهان جلد یک صفحه 98 حدیثی امده که می فرماید، واسطه برای عفو گوساله پرستان، محمد و آل محمد است (  أَنَّهُمْ دَعَوُا اَللَّهَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَلطَّيِّبِينَ، وَ جَدَّدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ  اَلْوَلاَيَةَ  لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ آلِهِمَا اَلطَّاهِرِينَ، فَعِنْدَ ذَلِكَ رَحِمَهُمُ اَللَّهُ وَ عَفَا عَنْهُمْ ) خدا انها را بخشید این تبیین عقلانی هم دارد. در تسنیم امده است، انسان کامل، انسان معصوم، واسطه می شود چون مظهر اسماء خداوند متعال است. کاملا مقبول و معقول است.

کسانی که خودشان بت بودند یا بت سازی را ترویج نمودند در روز قیامت هم سوزانده می شوند و هم هیزم آتش دیگران خواهند بود. خداوند در ایه ده سوره ال عمران می فرماید : ( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ ) همانا كسانى كه كفر ورزيدند، نه اموالشان و نه فرزندانشان در برابر (عذاب) خدا (در قيامت) هيچ به كارشان نمى‌آيد وآنان خود هيزم و سوخت آتش‌اند. و در ایه 11 می فرماید: ( كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ‌ ) خودشان می سوزنند. پس سامری و پیروان او، در دنیا می سوزند و هم در روز قیامت می سوزند و هم هیزم برای سوختن دیگران می شوند. این درس است. کسانی که علیه دین فرقه سازی می کنند  منتظر عذاب های سخت الهی باشند  

امام جمعه کاشان در بیان نکته چهارم گفت : نکته چهارم در رابطه با این ایه ( لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ‌ ) می باشد. خدا شما را بعد از گوساله پرستی عفو نمود تا شاکر شوید. درباره شکر بیشتر دقت کنید. خداوند در سوره سبا ایه 13 به حضرت داود فرمود : ( اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ ) اى خاندان داوود! شكر (اين همه نعمت را) بجا آوريد. امّا اندكى از بندگان من سپاسگزارند . در ذیل این ایه در روایت داریم. حضرت داود عرض نمود چگونه تو را شکر کنم. يَا رَبِّ كَيْفَ أَشْكُرُكَ وَ أَنَا لاَ أَسْتَطِيعُ أَنْ أَشْكُرَكَ إِلاَّ بِنِعْمَةٍ ثَانِيَةٍ مِنْ نِعَمِكَ فَأَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ إِذَا عَرَفْتَ هَذَا فَقَدْ شَكَرْتَنِي. داود عرضه داشت.پروردگارا چگونه ميتوانم سپاسگزارى تو را بنمايم با اينكه قدرت و توانائى من بر سپاسگزارى ممكن نيست مگر بوسيلۀ نعمت ديگرى كه بمن عنايت فرمائى. توفیق شکر را تو باید به من بدهی که الحمد لله و سبحان الله بگویم. خداوند متعال وحى فرمود.اكنون كه چنين معرفتى يافتى و اعتراف دارى كه موفقيت به شكر و سپاس به وسيلۀ نعمت تازه ديگرى بايد باشد شكر و سپاس مرا اداء كردى. لذا بزرگان اخلاق در ذیل این ایات گفته اند کمال شکرگذاری آنست که بگویی خداوندا من نمی توانم شکر تو را بگویم، من عاجزم.

اگر بخواهم تشبیه نزدیکی را بگویم باید به این خاطره از مادر کاشانی اشاره کنم، خانم نورانی مادر شهید و کارمند کمیته امداد حضرت امام ره بعد از قبول قطعنامه 598 توسط امام ره و صدور بیانیه، نامه ای به حضرت امام ره نوشتند و گفتند فکر می کنم قبول قطعنامه بخاطر اقتصاد کشور ضعیف است و هزینه ادامه جنگ را ندارید وی گفت : در کنار نوشتن این نامه، خانم نورانی، دستبند خود را به حضرت امام اهدا می کنند، و امام یک هفته بعد در تاریخ 25 مرداد در جواب نامه خانم نورانی می نویسند، نامه پر از احساس شما را خواندم، از شما و افرادی مانند شما نمی دانم چگونه باید قدرانی کرد، من که در مقابل این همه محبت و صفا غیر از تشکر و دعا کاری نمی توانم انجام بدهم، دستبندت را برایت می فرستم تا از جانب من برای تو هدیه ای باشد و معادل آنرا با نذر همان حقوق شش ماه، من خود به جبهه می فرستم، کمال شکر این است که بگویی من عاجزم و امام به عدم توان شکر در مقابل مادر شهید معترف است

برای انجام شکر باید چکار کنیم و چگونه ‌شکر گذاری کنیم. اولین مرحله شکر آنست که زبان شکرگذار باشد. شیخ عباس قمی در مفاتیح می فرماید : بعد از نمازها شُکرللّه شُکرللّه را بگوئید. حدیث داریم. نوافل،. نواقص نماز را برطرف می کند و اگر با نوافل برطرف نشد، سجده شکر، نواقص و کمبودهای نماز را برطرف می کند. وی گفت : خداوند در سوره اسرا ایه 3 نوح را بنده شاکر خدا معرفی می کند و می فرماید : ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً  : (اى بنى‌اسرائيل!) اى فرزندانِ كسانى كه آنان را همراه نوح، سوار (بر كشتى) كرديم و (نجات داديم!) همانا نوح، بنده‌اى بسيار شكرگزار بود (شما هم مثل او باشيد، تا نجات يابيد). در بحار جلد 83 صفحه 251 روایت امده که حضرت نوح هیچ کاری را بدون نام خدا و شکر خدا انجام نمی داد.  و خداوند او را بخاطر این ویژگی عبد شکور نامید. سعی کنیم زبان ما به تشکر عادت کند

امام جمعه کاشان دومین مرحله شکر را قلبی دانست و بیان داشت : شکر قلبی یعنی این که : کسی که نعمتی را به ما داده است ما در دل نسبت به او خاضع و خاشع باشیم. چه خداوند باشد، چه معلم و چه پدر و مادر باشند. وی سومین مرحله شکر را عملی دانست. شکر عملی یعنی اعضایی که خدا به ما داده است مانند چشم،. گوش  و دست در راه اطاعت خدا مصرف کنیم. نه در راه دشمنی و معصیت خدا. در سفره خداوند، دشمن خدا را مهمان نکنیم. چشم،. حرام نبیند، گوش حرام نشنود و زبان حرام نگوید.

طبق ایه 158 بقره اگر شاکر باشیم خداوند از ما تشکر می کند. ( فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ‌ ) خداوند تشکر کننده است  یا در ایه 23 سوره شوری می فرماید ( إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ) خداوند تشکر کننده فراوان است. بدانیم شکر به خود ما بر می گردد. خداوند در سوره نمل ایه 40 می فرماید : ( وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ) هر كس شكر كند، قطعاً به سود خويش شكر ورزيده است. خداوند چگونه تشکر می کند؟ در بحار الانوار جلد 67 صفحه 249 از قول حضرت فاطمه س می اورد : اگر کسی ع عبادت خالصی را به خداوند تقدیم کند. خداوند تشکر می کند و بهترین مصلحت را برای او تقدیر می کند. ( مَنْ أصْعَدَ إلی اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، أهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ ) هرکس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت‌ها و برکات خود را برای او تقدیر می نماید. دانش آموز نمی داند چه رشته ای را در دبیرستان انتخاب کند ، حوزه علمیه برود، نمی دانید چه شغلی را انتخاب کند،. دختر نمی داند کدام خواستگار را انتخاب نماید، خدا  بهترین مصلحت را برای او انتخاب می کند به شرط عبادت خالص.« مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ »همچنین خداوند در سوره ابراهیم ایه 7 می فرماید : ( لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ) اگر شاکر باشید، خداوند روح انیان شاکر را وسعت می بخشد. حضرت علی ع وقتی خطبه متقین را برای همّ ام خواند و او بیهوش شد. حضرت فرمود، موعظه نسبت به انسان مومن اینگونه است. شخصی به علی ع گفت، شما چرا بیهوش نشدید، حضرت جواب داد، ظرفیت روحی افراد با هم متفاوت است. برای این که روح شما بزرگ شود شاکر بودن است. ( لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ) ضمنا، اگر انسان موحد در مراحل اولیه باشد فقط از خدا تشکر می کند و واسطه ها را فراموش می کند. اما یک موحّد جامع نگر، هم خدا و هم مخلوق را می بیند و شرک آلود هم تشکر نمی کند نه کثرت مخلوق او را از خداوند واحد غافل می کند و نه خداوند واحد، او را از مخلوق محجوب و غافل می کند و این سیره را از پیامبر ص یاد گرفته ایم. هم از خدا و هم از همسر خود که در خانه زحمت می کشد تشکر می کنیم.

هم از خدا و هم از معلم خود، هم از رهبر عزیزمان ، هم از شهدا و آزادگان و جانبازان، اگر من امروز خطبه شصت ام خود را می خوانم بخاطر زحمات مجاهدان الی الله، جانبازان و ازادگان است. نباید فراموش کنیم. طبق ادب علوی، باید از خدا و نیز واسطه های نعمت و شکر، تشکر کنیم.

خدایا، ما را شاکر زبانی، قلبی و عملی نسبت به نعمت ها قرار بده

بِسم اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ : قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ، اللَّهُ الصَّمَدُ ، لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ

 

 

 خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد و الثناء لله رب العالمين و الصلوات و السلام علي خير خلقه و اشرف بريّته محمد ابن عبدالله صلی الله علیه وآله و سلم، و صل علي اميرالمؤمنين علي ابن ابي طالب و صل علي الصديقه الطاهره فاطمه الزكيه سيده نساء‌العالمين، و صل علي الحسن و الحسين سيدي شباب اهل الجنّه و صل علي علي ابن الحسين زين‌العابدين و محمد بن علي الباقر و جعفر بن محمد الصادق و موسي ابن جعفر الكاظم و عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى و محمد ابن علي الجواد، و علي ابن محمد الهادي و الحسن ابن علي الزكي العسكري، و الحجت ابن الحسن المهدي القائمَ المنتظر، بِهِمْ نتَوَلَّى و من اعدائهم نتبرء الی الله
اوصيکم عباداللّه و نفسي بتقوي الله
توصیه مصداقی بنده به تقوی، نهج‌البلاغه است که به حکمت هفدهم رسیدیم.
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌‌فرمایند: « وَ قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ، فَاحْذَرْهُ»
اى پسر آدم، اگر ديدى كه خداى سبحان، نعمتش را پى درپى به تو ارزانى مى دارد و تو نافرمانيش مى كنى، از كيفر او بترس.
ابن ابی‌الحدید معتزلی در شرح این حکمت می‌گوید: این کلام ما را می‌ترساند. نعمت که به شما می‌رسد یک لحظه فکر کن من در حالت اطاعت خداوند هستم یا در حال معصیت؛ اگر در حال اطاعت هستم این نعمت واقعاً نعمت است؛ اما اگر در حال معصیت هستم و خداوند پشت سر هم برای من نعمت می‌آورد این در واقع نعمت نیست؛ بلکه این سنت استدراج خداوند متعال است «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ» بعضی جوان‌ها می‌گویند: فلان کشور اروپایی که نماز نمی‌خوانند، زکات نمی‌دهند چرا آنجا باران می‌آید؟ یک پاسخش همین است که سنت استدراج است اگر مکلفی عالم است به قبح قبیح بعد می‌بیند متوالیاً نعمت دارد برایش می‌بارد و این اصرار بر گناه می‌کند این ترادف نعمت خودش یک متنبه است و این نعمت نیست.
آیه الله مکارم می‌فرماید: آن‌های که در طغیان و سرکشی نسبت به خدا به حد علا رسیده باشند نعم الهی برای آن ها پی‌درپی می‌رسد تا به نهایت برسد که برنگردند تا عذاب سخت بیاید.
نماز یکشنبه ذی‌القعده نمازی فوق‌العاده ساده و پرثواب است لااقل 10 ثواب آشیخ عباس قمی برایش نوشته یکی این هست که خداوند خود شخص و والدینش را می‌آمرزد یکی دیگرش این هست که آدم با ایمان از دنیا می‌رود یکی دیگرش این هست که دشمنان از آدم راضی می‌شود یکی دیگرش این هست که موقع جان‌دادن ملک‌الموت در قبض روح با انسان مدارا می‌کند. دو نماز دو رکعتی است اگر شد قبلش غسل انجام دهیم رکعت اول حمد بعد سه توحید بعد معوّذتین یعنی ناس و فلق رکعات بعدی هم عین همین بعد از دو تا دو رکعت 70 تا استغفار و یک دانه «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» بعد یک ذکر یک خطی دارد یا غفار...
این نماز را یکشنبه‌ها در باقی‌مانده ما ذی‌القعده بخوانیم.
مناسبت‌ها:
1. میلاد با سعادت امام رضا علیه‌السلام
این هفته میلاد با سعادت امام رضا علیه‌السلام هست که به همین مناسبت خادمان امام رضا علیه‌السلام جلسه نمازجمعه ما را با قدوم خودشان منور کردند و همین‌طور از صحبت‌های خادم امام رضا در کاشان استفاده کردیم توضیحات خوبی دادند که خدمت رضوی انواع و اقسامی دارد خادمی توسعه ‌یافته است همه می‌توانند کارهای به عنوان خادمی امام رضا علیه السلام انجام دهند
کسانی که در بحث تمدن کار کردند می‌گویند:
 تمدن اصیل اسلامی چهار نقطه عطف دارد 1- 10 سال جامعه نبوی در مدینه 2- چهار سال و نیم حکومت علوی در کوفه 3- نهضت امام حسین علیه‌السلام 4- حجرت رضوی حجرت امام رضا به خراسان
حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: هفتمین بنی‌عباس اعلم آن‌ها هست؛ یعنی مأمون
خیلی فکر کرد که چه‌کار کند تا شیعه را زمین بزند بافکر و تدبیر خودش امام رضا علیه‌السلام را به خراسان کشاند؛ اما قران می‌فرماید: «هُمُ الْمَكِيدُونَ» خودشان مکر زده شدند با آمدن امام رضا علیه‌السلام اتفاق عجیبی افتاد مدارس علمیه در ایران توسعه پیدا کرد تشیع کما و کیفا زیاد شد و ایران تبدیل شد به شیعه خانه اهل بیت «يُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ سُلطانَهُ» مأمون فکر می‌کرد با آوردن امام رضا علیه‎السلام دیگر تشیع را نبود کرد؛ اما کید زده شد با آمدن امام رضا علیه‌السلام یک شیعه خانه‌ای درست شد در ایران که جهان را برای مصلح کل آماده می‌کند با آمدن امام رضا علیه‌السلام معارف شیعه چقدر رشد کرد در یک بحث مهمی اهل‌سنت شدند دو فرقه شدند یک عده می‌گویند: جبر یک عده می‌گویند: تفویض شیعه معتقد است نه این و نه آن امام رضا علیه‌السلام این مطلبی که یک کتاب هست با دو، سه جمله تبیین کردند یک نمونه‌اش در نزهه الناظر مرحوم حلوانی که از علمای قران 5 هست آمده ایشان می‌فرماید:
«أنّ بَعضَ الناسِ سألَ الرِّضا عليه السلام فَقالَ: يابنَ رَسولِ اللّهِ، أتَقولُ: إنَّ اللّهَ تَعالى فَوَّضَ إلى عِبادِهِ أفعالَهُم؟ فَقالَ عليه السلام: هُم أضعَفُ مِن ذلِكَ وأقلُّ. قالَ: فأجبَرَهُم؟ فَقالَ: هُوَ أعدلُ مِن ذلِكَ وأجَلُّ. قالَ: فَكَيفَ تَقولُ؟ قالَ عليه السلام: أقولُ: أَمَرَهُم ونَهاهُم، وأقدَرَهُم عَلى ما أمَرَهُم بِهِ ونَهاهُم عَنهُ، وخَيَّرَهُم، فَقالَ عَزَّ مِن قائِلِ: «وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ» وقالَ سُبحانَهُ: «فَمَن شَآءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شَآءَ فَلْيَكْفُرْ»
 شخصی پیش امام رضا علیه‌السلام آمد؛ گفت: آیا شما معتقدید که خداوند افعال را به بندگان خودش تفویض کرده و خداوند کنار رفته و هیچ‌کاره هست؟ حضرت فرمود: مخلوق ضعیف‌تر و کوچک‌تر از این هست که خدای متعال را بیکار کند سؤال کرد: آیا مجبور هستند؟ حضرت فرمود: خدا عادل‌تر از این هست کسی را بخواهد بر گناه مجبور کند
پرسید پس چه هست نه اولی و نه دومی؟ حضرت فرمود: خداوند واجبات و محرمات خودش را بیان کرده و قدرت اجراى امر و نهيش را به آنان داده و ايشان را مختار كرده است و خداى عزيز چنين فرمود: «و بگو عمل كنيد كه به زودى خداوند و پيامبرش عمل شما را مى بيند» و خداى سبحان چنين فرمود: «هركس خواهد ايمان آورد و هر كس خواهد كفر ورزد.»
2.فتح خرمشهر
یک آزاده عزیزی برای من نقل کرد که یک جوان چهارده، پانزده‌ساله وقتی اسیر شد خیلی برایش سخت بود گفت: من انتظار همه چیز داشتم؛ ولی انتظار اسارت را نداشتم خیلی برای من سخت بود در سلول‌های عراق یک شب خواب دیدم حضرت امام‌زمان علیه‌السلام را که ایشان آمدند به همان اردوگاه امام‌زمان دست مبارکشان را روی دست دیگرشان گذاشتند فرموند: پسرم دنیا همیشه این طور نیست که این دست روی این دست باشد بعضی وقت‌ها برعکس می‌شود همیشه شما در این وضعیت عسر و سختی نیستید و شما از این وضعیت نجات پیدا می‌کنید و یک نشانه بشارتش این هست که در فلان روز که منظورشان 3 خرداد باشد خرمشهر آزاد می‌شود این نوجوان آزاده به دوستش گفت دوستش به دوستش و همینطور در اردوگاه پیچید منافقین فهمیدند به عراقی‌ها خبر دادند که ایران می‌خواهد یک عملیات انجام دهد 3 خرداد هم فتح خرمشهر است نیروهایتان را بیاورید در مقابل خرمشهر بچینید 60 هزار نیرو صدام در مقابل خرمشهر آورد عملیات در چهار مرحله انجام شد مرحله اول 3 خرداد نبود در مقابل خرمشهر هم نبود مقابل بصره بود تعدادی از گردن‌های ایران تا لب مرز آمدند اتاق جنگ صدام گفت: شاید فریب باشد می‌خواهد من را انجا مشغول کنند؛ اما کار اصلی‌ خرمشهر پاین باشد. باز مدد غیبی را ببینید این را سردارها برای ما تعریف کردند که 2 تا از گردان‌های سپاه اسلام بدون این که با فرماندهی هماهنگ کنند گفتند: ما می‌خواهیم ادامه بدهیم جلوتر رفتند سمت بصره اینجا بود که اتاق فکر عراق مطمئن شد ایران می‌خواهد بصره را بگیرد تا قرارگاه بگوید: برگردید کی به شما گفته این قدر جلو برید؟ دیگر عراق 60 هزار نیرویش را مقابل بصره برده بود اگر آن 60 هزار نفر در کنار 60 هزار نفر خرمشهر قرار می‌گرفت 120 هزار نفر نیرو در مقابل نیروی اندک ما قرار می‌گرفت ممکن بود این نتیجه به دست نیاید این امداد غیبی بود که آن دو گردان جلو بروند تا اتاق جنگ عراق فریب بخورد. این خدا هست. این هست که امام فرمودند: خدا خرمشهر را آزاد کرد.
3. هفته مجلس
یک جمله رهبر معظم که برای همه مسئولان و خود ما مورد توجه قرار بگیرد حضرت آقا فرمودند: یکی از امتیازات مجلس یازدهم را این می‌دانم که اصرار هم دارم بگویم این هست که ساده‌زیست هستند تا آنجایی که به من گزارش شده بسیاری از افراد این مجلس رفتارشان اشرافی معابانه نیست نگاهشان از موضع بالا نیست به مردم بی‌اعتنا نیستند یا این خصلت کم هست فرمودند: این را می‌گویم که ادامه بدهید ان شا الله خود من و همه مسئولان شهرستانی هم به دستور رهبر معظم تواضع نسبت به مردم، نشست‌وبرخاست با مردم، شنیدن حرف مردم را در دستور کار خودمان قرار بدهیم.
4. امر به معروف و نهی از منکر در منطقه کاشان
امر به معروف و نهی از منکر جلوه‌های مختلفی دارد یک‌وقت خانمی به من اطلاع داد که من باردار هستم دکتر رفتم به من گفت: فلان‌جا بروید سونوگرافی کنید وقتی سونوگرافی رفتم آن خانم متصدی به من گفت: این کارتت را اینجا نکش برو بیرون به این حساب بریز. یک عدد بزرگی هم برای او نوشته بودند که من به متصدی‌ها گفتم: پیگیری کنید گاهی وقت‌ها گزارش می‌دهند فلان کوچه، فلان خیابان، زباله‌ها جمع نمی‌شود ما شنبه همین هفته به اتفاق شهردار، رئیس شورای شهر، برخی از اعضای شورای شهر سرزده واقعاً سرزده به آن محله رفتیم طوری که وقتی آن جا رفتیم اصلاً نمی‌دانستند ما به آن جا داریم می‌رویم دیدیم بخشی از گزارش‌های مردمی درست هست و شهردار و معاونشان گفتند: قرارداد این پیمانکار خاطی را لغو می‌کنیم.
گاهی وقت‌ها به من گزارش می‌دهند در فلان اتوبوس یک خواهر محجبه نسبت به یک کاشف حجاب نهی از منکر کرده همه توجه کنند اینجا جمهوری اسلامی ایران است اینجا کاشان مکرم است ناهی از منکر باید تجلیل شود کسی که منکر را انجام می‌دهد باید تقبیح شود به من گزارش دادند در آن اتوبوس عده‌ای آمدند از آن کاشف حمایت کردند و نسبت به این خانم بی‌احترامی شد که امروز بعد از نماز عصر متصدی اتوبوس‌رانی به عنوان تجلیل از آن خانم آمر به معروف و ناهی از منکر بعد نماز عصر می‌آیند استاد بزرگوار نهج‌البلاغه و ترجمه قران حاج‌آقای بهرام‌پور هم که لطف کردند در نمازجمعه حاضر هستند آن هدیه ان شا الله توسط استاد بهرام‌پور داده خواهد شد.
5. دیدار رهبر معظم با کارمندان وزارت خارجه
آقا فرمودند: من مصلحت را انعطاف معنی می‌کنم منتهی یک عده قبلاً بد فهمیدن چه داخل کشور خودی‌ها و چه دشمنان رهبر معظم انقلاب این کلمه "نرمش قهرمانه" را اولین‌بار در ترجمه کتاب صلح امام حسن شیخ راضی آل یاسین (کتاب بسیار خوبی هست همه این کتاب را بخوانند رهبر معظم در آنجا می‌گوید: من خودم می‌خواستم یک کتاب در رابطه با صلح امام حسن بنویسم دیدیم این کتاب خیلی خوب نوشته شده همین کتاب را ترجمه کردم) بکار بردند.
در مجامع عمومی هم در سال 1375 بکار بردند زمانی که دادگاهی به نام میکونوس تشکیل شد و سران جمهوری اسلامی را محکوم کرد به‌خاطر یک اتفاقی که اصلاً جمهوری اسلامی در آن دخیل نبود رهبر معظم انقلاب در آن موجهه وقتی سفرای جمهوری اسلامی به دیدن ایشان آمدند فرمودند: در دیپلماسی و در سخنرانی نه در اینجا و نه در آنجا نباید فحش بدهیم من به دیگران توصیه می‌کنم می‌گویم: شما تیزتر از شمشیر نرم‌تر از حریر سخت‌تر از سنگ و پولاد باشید واقعاً دیپلماسی میدان نرمش‌های قهرمانانه است.
امسال توضیح بیشتری دادند فرمودند: این همان تقیه در بحث امامت هست شما دارید می‌روید به یک صخره برخورد می‌کنید نمی‌توانید صخره را بردارید یک راهی از کنار صخره انتخاب می‌کنید و به مسیرتان ادامه می‌دهید یا تعبیر کشتی‌گیری را در سال 1393 بیان کردند فرمودند: نرمش قهرمانانه مثل کشتی است هدف یک کشتی‌گیر این است که طرف مقابل خودش را شکست بدهد با یک انعطاف و باقدرت پشت حریف را به خاک بنشاند.
 حالا خود رهبر معظم در جریان آن دادگاه میکونوس که کشورهای اروپایی سفرای خودشان را از ایران بیرون بردند در سخنرانی علنی فرمودند: مگر کسی اهمیت می‌دهد به اینها که چه می‌گویند دستگاه دیپلماسی ما بحمدالله مواضع خوبی گرفته از این به بعد هم همین‌طور در مرحله اول تا مدتی نباید به سفیر آلمان اجازه بدهید برگردد بقیه هم که رفتند خودشان برگردند چون دیدند رفتنشان هیچ اهمیتی نداشت اروپا خیال نکند ما به آنها احتیاج داریم اگر چهارتا کالای لوکس و تجملاتی از فلان کشور نیاید چه اهمیتی دارد این چند کشور اروپایی خیال می‌کنند صاحب دنیا هستند سفیر المان حق ندارد با بقیه سفرا بیاید.
 این عزتی بود که رهبر معظم در مقابله اروپایی متحد نشان‌دادن و کشور ما را به لطف خدا هدایت کردند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿١﴾
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿٣﴾

 

برچسب ها
کاشان - خیابان شهید بهشتی - کوچه جمال آباد - دفتر نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه کاشان - کدپستی: ۸۷۱۴۶۷۸۳۸۹
تلفن: ۵۵۷۸۱۸۱ - ۵۵۷۸۸۸۸ - ۵۵۷۲۲۴۴ (۰۳۱)
نمابر: ۵۵۷۸۱۸۲ (۰۳۱)
© کلیه حقوق مادی و معنوی برای پایگاه اطلاع رسانی سفیر ولایت محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.