حضور در مساجد ، ٢۶۶ _ سلسله مباحث شرح صحیفه سجادیه : شنبه شب ها _ مسجد شامخی _ جلسه نهم : ٣١ / ۶ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : مومن از انس با خدا و معرفت نسبت بخدا لذت می برد
حجت الاسلام سید سعید حسینی در نهمین جلسه مباحث شرح صحیفه سجادیه اظهار داشت : در جلسه قبل گفتیم ، امام سجاد ع به خدا می فرماید ، از تو تشکر می کنیم که شکر نعمت را به ما یاد دادی ، اگر ما نعمت های خدا را شکر نمی کردیم و شاکر نبودیم ، اگر این اتفاق می افتاد از انسانیت خارج می شدیم و جزو حیوان بودیم ، بلکه از حیوان هم بدتر می شدیم . بعد در رابطه با « أَسْبَغَ » و فراوانی نعمت گفتیم که این عبارت امام سجاد ع با ایه بیست سوره لقمان بسیار شبیه است « ... وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً » خدا نعمت های ظاهری و باطنی خود راکامل کرد و توسعه داد . نعمت ظاهری و باطنی چیست ؟ علامه در جلد شانزده المیزان صفحه ٢٢٩ ذیل این ایه می فرماید ، دو احتمال وجود دارد و باید با توجه به هر دو احتمال نعمت ظاهری و باطنی را معنا کنیم . باید ببینیم ، آیا خطاب آیه به مشرکین است یا به عموم مردم « مشرکین و مومنین » ؟ اگر خطاب آیه به مشرکین باشد ، خدا می فرماید ، من به تو نعمت ظاهری دادم و منظور از این نعمت های ظاهری « حواس ظاهری ، چشم ، گوش ، حس و..، اعضاء بدن ، سلامتی ، طیبات رزق...» می باشد . و نعمت باطنی برای مشرک ، آنست که غایب از حس ما می باشد ، مانند عقل ، شعور ، اراده ... اما اگر خطاب ایه به عموم مردم باشد که ما مومنین هم جزو این هستیم ، منظور از نعمت های ظاهری همان هست که برای مشرکین گفتیم بعلاوه نعمتِ دین . و نعمت باطنی ، مقامات معنوی است . شما در اثر عمل کردن به دین ، صفای باطنی پیدا می کنیم ، دعا می کنید و خدا به دعای شما توجه می کند . ضمنا بیان شد ، امام باقر ع در روایتی می فرماید ، نعمت ظاهری یعنی پیامبر ص و انچه پیامبر ص اورده است ، پیامبر ص خدا شناسی و توحید را آورده است و نعمت باطنی ولایت ما اهل بیت است . امام کاظم ع هم در روایتی می فرماید ، نعمت ظاهری یعنی امامِ ظاهر ، امامی که مردم انها را می دیدند و نعمت باطن ، امام زمان ع است
حجت الاسلام حسینی گفت : امشب این عبارات دعا اول صحیفه را شرح می دهیم ، « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ » خدایا ممنون هستیم که خودت را به معرفی کردی ، و به ما الهام کردی تشکر از خودت را . این دو جمله محور بحث امشب است . برادران و خواهران به ما یاد داده اند که تشکر نعمت سه گونه است ١ _ شکر زبانی. همین که می گوئیم « اَلْحَمْدُ لِلَّهِ » « یا اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ مُستَحَقُّه » و یا اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العالمین . سیره پیامبر ص این بود که صبح ها و شب ها سیصد و شصت بار اَلْحَمْدُ لِلَّهِ می گفت ، ولی از ما شش بار را خواسته اند ٢ _ شکر قلبی . یعنی در قلب از خدا برای نعمتی که به ما داده تشکر کنیم . در باطن شاکر خدا باشیم . ایت الله بهجت ره فرمودند ، شخصی بر من وارد شد ، چهره شخص بسیار با ابهّت و محکمی بود ولی باطن او سر به زیر و متواضع بود ، این همان شکر قلبی است . تواضع درونی دارد . ٣ _ شکر عملی . خداوند زبان ، چشم و گوش و سایر اعضاء را به ما داده است ، دانشمندان می گویند در بدن ما هفت میلیارد میلیارد اتم وجود دارد . شکر عملی این است که بدن و جسم را در مسیری که خدا فرموده است استفاده کنم . تمام کارهایی که ما با نیّت خدایی انجام می دهیم می تواند مصداقی عبادت باشد ، هر شغلی دارید ، می تواند مصداق عبادت باشد .
وی در رابطه با معرفت به خدا گفت : یک مرحله ساده معرفت بخدا را همه ما داریم . من در شب های ده فجر در مسجدی که در قم بودم ، از افراد مختلف دعوت می کردم تا دستاوردهای انقلاب اسلامی را برای مردم بیان کنند ، یک شب دستاوردهای معنوی ، دستاوردهای اقتصادی ، علمی و.. . یک شب دستاوردهای صدور انقلاب بود . سخنران که طلبه ای بود برای دستاوردهای صدور انقلاب گفت ، ایام محرم برای تبلیغ به تایلند رفته بودم ، سوار خودرو شدم که به محل تبلیغ بروم ، متاسفانه بوی مشروب از دهان راننده استشمام می شد ، علاوه بر مشروب خوری راننده ، زیر آئینه ماشین مجسمه ای از قورباغه بود و وقتی روحانی از راننده علت نصب قورباغه را سوال می کند و می گوید من قورباغه را می پرستم .
بعد دیدم راننده به لباس من نگاه می کند ، به مترجم می گوید از راننده سوال کن ، این لباس را می شناسی و راننده می گوید ، من این لباس را دوست دارم زیرا این لباس امام خمینی است . و دوست دارم زیرا توی دهان امریکا زد . شخص مشروب خوار عدالت را دوست دارد . برادران و خواهران ، با تمام وجود شاکر باشیم که خدای ما ، الله است . خالق آسمان ها و زمین . وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ . چهار میلیارد از هشت میلیارد جمعیت جهان خدای واحد احد را نمی پرستند . چین ، شوروی ، کمونیست ها و بلوک شرق خدا را نمی پرستند . امام ره در نامه به گورباچف نوشت ، می خواهم تو را با خدا آشنا کنم . می خواهم به تو بگویم ، بعد از مردن ، جهان دیگری وجود دارد . اگر می خواهی که برای تو ثابت شود که خدا و آخرتی هست ، بیا و کتاب های ملاصدرا و ابن سینا را در فلسفه بخوان « آنزمان عده ای اشکال کردند که چرا نگفتی بیا حدیث و قران بخوان ، » کسی که خدا را قبول ندارد و نمی شناسد ، اول باید خدا برایش اثبات شود و بعد قران و حدیث . از چهار میلیارد که خدا را می پرستند ، دو میلیارد مسیحی و یهودی هستند که برای خدا شریک قائل هستند « وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسيحُ ابْنُ اللهِ » يهود گفتند : عزير پسر خداست و نصارى گفتند ، مسيح پسر خداست . دو میلیارد مسلمان هستند که می گویند الله ، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد . این شکر دارد .
وی افزود : نکته دقیقی که وجود دارد این است که ذات خدا را هیچ کس حتی اشرف مخلوقات ، پیامبر ص را نمی تواند بشناسد . آیت الله جوادی آملی شرحی بر نهج البلاغه دارد بنام ، سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی . در خطبه اول نهج البلاغه امام علی ع می فرماید « الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ » همت های بلند ، اندیشه های غوّاص و ژرف اندیش ، به عمق دریای صفات الهی نمی رسند . ایت الله جوادی درباره سرّ ان می فرمایند ، چون خداوند نامحدود است ، پیامبر ص ، درست است اشرف مخلوقات است ، ولی ممکن الوجود است و محدود و محدود نمی تواند بر نامحدود احاطه پیدا کند ، وی در رابطه با تصور ذهنی از نامحدود با ذکر مثالی از آیت الله مصباح ره گفت : ایت الله برای جهان اخرت که نامحدود است در مثالی گفت ، دانش آموزی را در نظر بگیرید که تازه نوشتن عدد را یاد گرفته است ، به او بگویند بنویس ٩ ، از صبح تا شب ٩ بنویسد ، یک سال ، صد سال بنویسد ٩ ، بعد بگویند این ٩ ها ، با تفضّل خدا عمر شما می باشد ، عدد خیلی بزرگ است محدود است . خدا نا محدود است . لذا ایت الله جوادی می فرماید درست است قران در آیه نه و ده سوره نجم می فرماید ، در شب معراج پیامبر ص به اندازه کمان یا نزدیک تر از دو کمان در قرب معنوی به خدا نزدیک شد « ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى » ولی پیامبر ص ، انسان کامل هم ، که در مرحله « ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى » قرار دارد ، باز فاصله او با خداوند که هستی اش نامحدود است ، باز فاصله از همان « دَنا فَتَدَلَّى » با خدا نامحدود است ، چون اگر بگوئیم فاصله محدود است ، خدا را محدود کرده ایم . اما معنای آن این نیست که نمی شود معرفت پیدا کرد . پیامبر ص فرمود « مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ » چون خداوند محدود است ، حق معرفت را پیدا نکردم ، اما شناخت و شهودی که پیامبر ص از خدا دارد اصلا با ما قابل مقایسه نیست . لذا بزرگان در ذیل آیه ١١٠ سوره طه می فرمایند « يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا » خدا به آینده و گذشته علم دارد ، اما علم ما به خدا احاطه نداریم . ذیل این ایه علامه در المیزان می فرماید ، علم خدا به ما احاطه دارد ، اما ما انسان ها ، انبیاء و ملائکه به ذات خدا احاطه نداریم . مرحوم سید علی خان در ریاض السالکین هم ذیل این آیه می فرماید ، عقل هم نمی تواند به ذات خدا برسد . در این جمله ملائکه مقرب، جبرائیل و عزرائیل و تمام انبیاء و سیصد و سیزده پیامبر مرسل و اشرف مخلوقات مساوی هستند ، اما باز این درجه بندی دارد . شناخت حضرت ادم کجا و شناخت پیامبر ص کجا .
حجت الاسلام حسینی گفت : ما می توانیم به مراحلی برسیم . امام حسن عسکری ع در روایتی می فرماید ، درست است که به ذات الهی و صفات الهی احاطه نداریم اما به محدوه ای می توانیم وصول کنیم ، الوُصولَ إلَى اللّه ِ ، اینجا منظور از الله ، ذات خدا نیست ، امام ره در کتاب شرح دعای سحر می فرماید ، اینجا ، الله ، جامع اسماء الله است و می توانیم به این علمی پیدا کنیم .
امام عسکری ع می فرماید ، « إنَّ الوُصولَ إلَى اللّه ِ عَزَّوجلَّ سَفَرٌ لا يُدرَكُ إلّا بامتِطاءِ اللَّيلِ » رسيدن به خداوند عز و جل سفرى است كه جز با نشستن بر مركب نماز شب ، پيموده نشود . با نماز شب به مقامات می توانیم برسیم. سالک الی الله و عارف اگر مراقبت خود را بیشتر کند ، لذت انس با خدا را می چشد .ایت ارله ری شهری ره در کتاب زمزم عرفان از قول فرزند ایت الله بهجت ره ، می گوید ، گاهی اوقات ایت الله بهجت ره ، می خواستیم از ابوی مطلبی استفاده کنیم ، در حالت عادی ابوی صحبت نمی کرد ، اما در ایام خاص مانند هفده ربیع و مبعث و غدیر ، نوری بر دل ایشان می تابید ، در حال وضو خوشحال و بشّاش بود ، در آن زمان سوالی می کردم و ایشان جواب می داد ، مومن از انس با خدا و معرفت نسبت بخدا لذت می برد . لذا امام سجاد ع می فرماید برای این حالت « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، از خدا تشکر کنیم .
وی گفت : در بعضی از روایات داریم ، لذت از عبادت از چشم پوشی از گناه بدست می اید . امیرالمومنین علی ع می فرماید « مَا المُجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللّه ِ بِأَعظَمَ أجرا مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ . لَكادَ العَفيفُ أن يَكونَ مَلَكا مِنَ المَلائِكَةكِ » مجاهد شهيد در راه خداوند ( عزیزان مجاهد ما را در لبنان شهید کردند ، خدا لعنت کند اسرائیل و آمریکا را ، چقدر جنایت می کنند ، به تعبیر حضرت اقا ، علنی و با بی حیایی جلو چشم هشت میلیارد مردم دنیا جنایت و عمل تروریستی را انجام می دهند ، زن و بکه و بی گناا. ا می کشند ) مجاهد شهید فی سبیل الله با اجرتر نيست از كسى كه بتواند پاك دامنى پيشه سازد، گناهی را می تواند انجام دهد و انجام ندهد . پاك دامن ، نزديك است فرشته اى از فرشتگان باشد . نمونه ای را خدمت شما عرض می کنم . در کتاب کیمیای محبت از رجبعلی خیاط ، امده که رشد او از ترک گناه شروع شد . می گوید ، دختری از فامیل برای گناه خودش را به من عرضه کرد ، رجبعلی می گوید ، من را بسیار امتحان کرده ای ، این بار من تو را امتحان می کنم ، گفتم ، گناه اماده است و می توانم انجام دهم ، ولی بخاطر تو این گناه را ترک می کنم و تو رجبعلی را برای خودت خالص کن . این را گفتم و از منزل فرار کردم . بعد از عبور از کوچه ، باطن افراد را می دیدم . چند انسان را دیدم . در بعضی از روایات امده ، اگر صحنه ای از گناه جلو چشم ما بیاید « حتی در تلفن همراه » عادت بدهیم خود را که چشم ما صحنه های گناه را نبیند ، نفس خود را مهار کنیم . اگر گناه اماده بود و ما چشم خود را بخاطر خدا بستیم ، لذت ایمان را می چشیم .
امام جمعه کاشان با ذکر خاطره ای گفت : دو کتاب برای شهید احمد نیّری نوشته اند ، عارفانه و دستی که از سینه جدا نشد . با دوستان مدرسه به اردو رفتند معلم پرورشی گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیاور . بعد جایی رو نشان داد گفت انجا رودخانه است . راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم ، بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم ، همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها در رودخانه چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند . شیطان می گفت نگاه کن کسی اینجا نیست ، خدا می گفت ، نگاه نکن ، من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم : خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم ، بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم . اشک همین طور از چشمانم جاری بود . حالم خیلی منقلب بود . از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم : « یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم . از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد . همه میگفتند : « سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح » پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح ، وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم ، دیدم بچهها متوجه نشدند . این نمونه ایست یرای این که ، بر اثر ترک گناه خدا به انسان معرفت می دهد
در پایان جلسه از نوجوان مسجد تقدیر بعمل آمد