جلسه ی سی ام از سلسله جلسات درس های نهج البلاغه به تدریس حجت الاسلام والمسلمین حسینی نماینده ی ولی فقیه و امام جمعه محترم شهرستان کاشان ، دوشنبه مورخ 7 آبان ماه 1403 در مسجد بقیه الله دانشگاه علوم پزشکی کاشان برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین حسینی امام جمعه و نماینده ی ولی فقیه در شهرستان کاشان در ابتدا ضمن مرور نکات جلسه قبل به بیان ادامه ی تفسیر خطبه اول از نهج البلاغه شریف پرداختند ، ایشان بیان داشت :نکاتی که امروز به آن پرداخته میشود در کلام امیرالمومنین در رابطه با آفرینش حضرت آدم می باشد (ثمّ جمع سبْحانه منْ حزْن الْأرْض و سهْلها و عذْبها و سبخها ترْبةً سنّها بالْماء حتّى خلصتْ و لاطها بالْبلّة حتّى لزبتْ فجبل منْها صورةً ذات أحْناءٍ و وصولٍ و أعْضاءٍ و فصولٍ أجْمدها حتّى اسْتمْسکتْ و أصْلدها حتّى صلْصلتْ لوقْتٍ معْدودٍ و أمدٍ [أجلٍ] معْلومٍ ثمّ نفخ فیها منْ روحه [فتمثّلتْ] فمثلتْ إنْساناً ذا أذْهانٍ یجیلها و فکرٍ یتصرّف بها)
*نکته اول جسم انسان است : ثم به معنای پس ازآفرینش آسمانها ، زمین و فرشتگان است که خدای متعال اراده فرمود که انسان را خلق کند.
نکته دیگری که مطرح است اینکه خداوند متعال خاک جسم انسان را از چه چیزهایی گرفت و حکمت آن چیست ؟
1.از بخشی از زمین سفت (حزن الارض)
2.بخشی از زمین نرم (سهلها)
3.خاکی که آماده است برای رشد گیاه (عذبها)
4.از شوره زار (سبخها)
این خاک را باری تعالی مخلوط کرد با آب تا اینکه گل شد و رطوبتی به آن داد تا چسبناک شود و بعد آن را تصویر سازی کرد که آن تصویر با گل را برای انسان محکم و سخت قرار داد.
برای مدت معلومی آن را خشکاند (تا گل را درست کرد روح را در آن ندمید بلکه مدت معلومی این گل را باقی گذاشت)
و مرحله سوم دمیدن روح الهی بوده است .
حجت الاسلام والمسلمین حسینی افزود : سوالی که مطرح میشود اول اینکه چرا از انواع خاکی که نام برده شد برای خلق انسان استفاده شده است ؟ این را مفسرین اعلام کردند که حکمت آفرینش انسان از ترکیب قسمت های سخت زمین ،قسمت های نرم زمین، خاک شیرین و شوره زار به عبارتی از تمام بخش های روی زمین این بوده تا استعداد های گوناگون و متنوع و تفاوت هایی که مورد نیاز یک جامعه ی بشری است در انسان و در بخش های مختلف وجودی او به وجود بیاید ( داشتن استعداد های متفاوت برای تشکیل یک جامعه )
یک روایت بسیار زیبایی در شرح مرحوم آقای خوئی است (در کتاب منهاج البرائه از کتاب سعدالصعود جناب سید بن طاووس آورده اند ) که : به زمین خطاب شد که خاک مورد نیاز برای خلقت انسان قرار است از کره ی زمین برداشته شود و وقتی به زمین گفتند در آینده این انسان بعضی میشوند خوب و بعضی میشوند عاصی پروردگار ، زمین حاضر نبود که از او خاک را بردارند چون قرار بود عده ای در آینده معصیت کار شوند.زمانی که عزرائیل خاک انسان را از زمین قبض کرد و نزد پروردگار بازگشت خدای متعال فرمود همانطور که الان تو این قبض را از زمین برداشتی در حالی که زمین اکراه داشت من قبض ارواح را هم به تو می سپارم.
*نکته دوم وقت معلوم است (صلصلت لوقت المعدود) ذیل آیه ی اول از سوره دهر مرحوم طبرسی در مجمع البیان روایت آورده است و می فرماید که : انسان شیئی بود اما مذکور نبود به عبارتی روح در آن دمیده نشده بود و پاک بود تا زمانی که خدای متعال در او روح بدمد که این مدت را بعضی روایات میفرمایند 40 سال به این شکل بوده است.در بعضی از روایات نیز داریم آن زمان شیطان هنوز معصیت نکرده بود.(در روایتی از امام باقر (ع) که در این رابطه سوال کردند حضرت فرمودند:آن زمان شیطان محافظ آسمان پنجم بوده است.)
*نکته سوم دمیدن روح الهی است . در ذیل آیه ی شریفه ی لقد کرّمنا بنیٓ ءادم فرمایشی مرحوم علامه در المیزان دارند و میفرمایند: عقل ،آن کرامت ذاتی ما انسانها ست. اما آیت الله جوادی در تسنیم ج 49 میفرمایند: که کرامت ذاتی انسان روح الهی است.
در نتیجه کرامت دو بخش میشود :
*کرامت ذاتی (روح الهی ست که بر همه دمیده شده است)
*کرامت اکتسابی (که با تقوا به دست می آید) همچون شهدا که در سوره یس از قول حبیب نجار ماجرای شهدا بیان شده که در آیه 25 تا 27 از قول شهدا نقل میکند در روز قیامت میگویند کاش قوم ما میدانستند خدا چه غفرانی را شامل حال ما کرده است و ما را از مکرمین قرار داده است( جعلنی من المکرمین) .ازاین مرتبه بالاتر میشوند تمام انبیاء که ما آنرا در دعای ندبه داریم که میفرماید وحی که به انسان نازل میشود باعث کرامت میشود (کرمتهم بوحیک) ، سرآمد انبیا نیز پیامبر اکرم است که در دعای ندبه میخوانیم (اکرم من اعتمدته) و 12 امام بزرگوار ما که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم (بلغ الله بکم اشرف محل المکرمین).