امام جمعه کاشان : کربلا قتلگاه عاشقان خدا می باشد / هیچ یک از شهدای قبل و شهدای آینده ، مقام این هفتاد دو شهید را ندارند .
حجت الاسلام سید سعید حسینی در جمع تعدادی از دانشجویان خواهر پیام نور استان اصفهان ضمن تسلیت ایام محرم اظهار داشت : بنا بر تاکید امامین انقلاب به استفاده از آثار شهید مطهری ره ، مطلبی از استاد را عرض می کنم . جلد شش مجله شاهد درباره شهید مطهری می باشد . در ان شماره با خانم شهید مطهری مصاحبه ای نموده است . خانم شهید مطهری می گوید وقتی ، اقای مطهری در ١٢ اردی بهشت ۵٨ شهید شدند ، اولین مرتبه منزل حضرت امام رفتیم ، امام به خانم شهید مطهری فرمودند : شما باید به من تسلیت بگوئید . من عمود خیمه ام را از دست دادم . برای هیچ شهیدی امام این تعبیر را بکار نبردند . لذا امام فرمودند آثار شهید مطهری بدون استثناء آموزنده است برای عارف و عامی ، خصوصا طبقه دانشجو و روشنفکر که امام توصیه فرمودند . حضرت اقا به محققین توصیه می کنند ، روی دوش استاد مطهری ره قرار بگیرند ، یعنی برای هر مطلبی می خواهید تحقیق کنید ، ببینید استاد مطهری برای ان مطلب تحقیق نموده است یا نه وی گفت ، استاد من تعریف نمود که من ، درباره آتش سوزی در کتابخانه های کشورهای اسلامی تحقیق می کردم ، شش ماه تحقیق کردم و کتاب های مختلف را خواندم . روزی در کلاس درس به دانشجویان خودم موضوع تحقیق را گفتم ، و سوال نمودم اگر منبعی سراغ دارید معرفی کنید . یکی از دانشجویان گفت ، کتاب شهید مطهری را خوانده اید . گفتم مگر ایشان درباره این موضوع تحقیق کرده اند ؟ دانشجویی گفت ، در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران این موضوع آمده است ، کتاب را مطالعه نمودم و دیدم تمام زحمات شش ماهه من در کتاب هست . لذا مقام معظم رهبری به محققین می فرماید ، هر کس می خواهد در رابطه با یک موضوع علمی تحقیق کند ، ابتدا سراغ آثار شهید مطهری برود . از صفر شروع نکنید . مقام معظم رهبری می فرمایند ، روی دوش شهید مطهری ره سوار شوید و از انجا به بعد ادامه دهید .
امام جمعه کاشان گفت : استاد در کتاب تعلیم و تربیت می گوید : ما تعلیم و تربیت داریم . تعلیم دو بخش است ، یک بخش اموزش است و بخش دوم ، تفکر عقلانی است . یک وظیفه مربی، معلم و والدین ، اموزش است که مدارس و دانشگاه این اموزش را انجام می دهند . ما باید کاری کنیم که بچه ها قدرت تفکر بچه ها بالا برود و برای این ، هفت راهکار ارائه می دهد .که سه راهکار را ذکر می کنم .
١ _ عقل بچه های ما باید عقلِ غربالگر باشد . وی در توضیح عامل اول « عقلِ غربالگر » گفت ، مستند نقلی این عامل ، ایات ١٧ و ١٨ سوره زمر است « فَبَشِّرْ عِبَادِ ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » بندگان را بشارت بده ، کسانی که حرف را می شنوند و از بهترین ان پیروی می کنند .
٢ _ عقل باید بتواند نقّادی کند ، عقل باید نقّاد باشد . نقّادی ، یعنی خالص را از ناخالص جدا کردن ، کلام صحیح را از باطل جدا کردن است . شهید مطهری درباره غربالگری و نقّادی این مثال را می آورد و می گوید . یزید ملعون سه جنایت انجام داد ، سال ۶١ هجری ، ماجرای عاشورا ، سال ۶٢ به مکه حمله کرد خانه کعبه را سوزاند و سال ۶٣ به مدینه حمله کرد و سه روز ، جان و مال و ناموس مردم را برای لشکرش ازاد اعلام کرد « واقعه حَرّه ، تا سال ها بعد از این واقعه ، بحث دوشیزه بودن مطرح نبود ». در اصل واقعه حَرّه هیچ شکی وجود ندارد ، شهید مطهری می گوید ، در کتاب خواندم ، وقتی لشکر یزید به مدینه حمله کردند ، در آن جنایات ، خانمی ، بچه شیرخواره ای داشت و خواستند او را بکشند . زن گفت ، ما را رها کنید ، من و شوهرم در بیعت رضوان ، پیامبر ص را درک کردیم . شهید مطهری می گوید ، با عقل غربالگر و نقّاد ، فکر کنیم که ایا این مطلب درست است ، سال ۶٣ این خانم بچه کوچک داشته باشد ، بیعت رضوان پنج سال قبل از هجرت است ، این خانم هم می گوید در بیعت رضوان بوده ام . این خانم باید حدود هفتاد سال داشته باشد . مگر می شود ، خانمی با این سن ، کودک شیرخواره داشته باشد . یا بعضی از مادحین می گویند ، حضرت رقیه را بدون غسل دفن نمودند ، عقل نقّاد می گوید ، فقط کسی که در میدان جنگ شهید شود غسل ندارد و حضرت رقیه شهید معرکه نبود . لذا این مطلب درست نیست .
٣ _ از استدلال به نتیجه رسیدن . باید عقل فرزندان خود را به گونه ای تربیت کنیم که دارای روح علمی باشند . بعضی برای ادعاهای خود دلایل مختلف می اورند ، اما روح علمی می گوید ، دلایل را می اورم تا نتیجه را ببینم . از دلیل به حق برسید . به تعبیر امام علی ع « إِنَّ الحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجَالِ ؛ اِعرِفِ الحَقَّ ، تَعرِف أهلَهُ » حق با شخصیتها شناخته نمیشود ؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی . این مورد برای فتنه جمل خوب است ، در آیه ٢۵ سوره انفال امده « وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً » منظور از « مِنْكُمْ » طلحه و زبیر هستند . از فتنه ای که فقط به طلحه و زبیر نمی رسد ، همه را فرا می گیرد . در فتنه جمل ، عده ای گفتند ، یک طرف علی ع است و یک طرف اصحاب خاص پیامبر ص مانند زبیر که پیامبر با او لقب « سیف الاسلام » داد ، قرار دارد .لذا امام علی ع « إِنَّ الحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجَالِ ؛ اِعرِفِ الحَقَّ ، تَعرِف أهلَهُ » حق با شخصیتها شناخته نمیشود ؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی . فرض کنید همین ملاک را برای جانشین پیامبر ص ، تشخیص بدهیم ، فرض کنید ، غدیر نبود « در حالی که علامه امینی برای اثبات غدیر در کتاب الغدیر ، بیست سال زحمت کشیدند.، ده هزار کتاب خوانده اند و به صد هزار کتاب مراجعه کرده اند » فرض کنید الغدیر نبود و می خواهیم با این بیان ، « إِنَّ الحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجَالِ ؛ اِعرِفِ الحَقَّ ، تَعرِف أهلَهُ » به علی ع برسیم . ملاک های قران را بررسی می کنیم .
یکی از ملاک های قران جهاد در راه خداوند است « فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا » ، ملاک بعدی علم است . « هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ » ایا کسی که می داند با کسی که نمی داند برابر است . ملاک بعدی تقوا است « إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم » . این ملاک ها را را در افرادی که در مقابل علی ع بودند بررسی می کنیم . یک ضربه او در جنگ خندق ، از عبادت ثقلین بالاتر است « ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین » اما دیگران جزو فراریان جهاد بودند . در ملاک علم ، علی ع می فرماید « سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی » از من بپرسید ، پیش از آنکه مرا از دست بدهید . اما روزی شخصی در مسجد از یکی از ان سه نفر سوال نمود که « ابّ » یعنی چه ؟ او گفت اگر بدون تشدید باشد یعنی پدر ولی با تشدید نمی دانم ، خانمی از پشت پرده گفت ، ادامه ایه را بخوان متوجه می شوی . « وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا ، مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ » و ميوه و چراگاه ، براى برخوردارى شما و چهارپايانتان . « فاكِهَةً » یعنی ميوه و « أَبًّ » یعنی غذای حیوانات ، و خلیفه خودش اقرار نمود . کار به جایی رسیده که من جای پیامبر نشسته ام اما خانمی سوادش از من بیشتر است . درباره تقوا هم ، یک طرف.، قبل از اسلام شرک بوده است و قران می فرماید ، شرک ظلم عظیم است و طرف دیگر ، علی ع می فرماید : سوگند به خدا اگر همهی دنیا را به من دهند تا با اندازهی گرفتن پوست جو از دهان موری خدا را نافرمانی کنم نخواهم کرد . لذا ملاک های قرانی تماما در علی ع تبلور دارد . وقتی امام را با معاویه مقایسه می کردند می فرمودند ، چقدر دنیا پست شده ، که من را با معاویه مقایسه می کنند
امام جمعه کاشان در رابطه با تربیت گفت : استاد مطهری ره در بحث تربیت ، می گویند ، ما قوه و استعداد داریم و ما این استعداد را پرورش دهیم ، به این تربیت می گویند . تربیت ، یعنی ، استعدادهای بچه ها به فعلیت برسد . که بخشی از استعداد مربوط به جسم است و بخشی مربوط به روح است ، پدران و مادران وظیفه دارند ، روح فرزند را تربیت کنند و استعداد او را به فعلیت برساند ، در پرورش جسمی حضرت اقا می فرمایند ، ورزش برای جوان مستحب و برای افراد پیر واجب است . خود اقا ، کوه های اطراف تهران را برای پیاده روی می روند ، قله هاییکه از تهران دور هستند ، نماز صبح را در پائین کوه می خوانند ، و قله های نردیک تهران ، نماز صبح را بالای کوه می خوانند . من از یکی از دوستان امنیتی اقا سوال نمودم ، ایا حضرت اقا می دانست سردار سلیمانی ، ان روز شهید می شود ، گفت نمی دانم ، ولی ما صبح جمعه ان روز باید برای کوه نوردی می رفتیم ، ولی شب حضرت اقا ، برنامه را لغو نمود . ما وظیفه داریم در تابستان کلاس های ورزشی که برای فرزندانمان مناسب است ، استفاده کنیم . شهید مطهری ره می فرماید : چندین استعداد روحی در فرزندان در وجود دارد . ١ _ استعداد حقیقت یابی ، ٢ _ استعداد اخلاقی ٣ _ استعداد دینی ۴ _ استعداد هنری ۵ _ استعداد خلاقیت .
امام جمعه کاشان در شرح استعداد حقیقت یابی گفت : این استعداد در همه افراد وجود دارد ، وی در همین رابطه با اشاره به داستانی گفت : ایت الله مصباح ره در کتاب خودشناسی برای خودسازی می فرماید ، دختر و پسری در امریکا دانشجو بودند ، انها گفتند ، درس ما خوب است اما کمبود معنوی را در درون خود احساس می کنیم ، نزد مشاور رفتند ، مشاور پیشنهاد داد با هم ازدواج کنند و انها ازدواج نمودند ، بعد از حدود سه ماه دیدند این خلاء و احساس کمبود معنوی که دنبالش بودند رفع نشد ، کمبود عاطفه جبران شد ، اما ان کبود معنوی رفع نشد .
با مشورت به سفارت چین رفتند ، به چین مسافرت نمودند تا مرتاض های قدیمی ان کمبود معنوی را حل کنند ، در چین ، ریاضت های سنگینی را تحمل کردند ، اما به ان چیزی که می خواستند نرسیدند ، بعد به تبت و هند رفتند اما فایده ای نداشت . انها تصمیم گرفتند به افغانستان بروند و بعد از طریق ایران به ترکیه و به امریکا بروند . از مرز افغانستان که وارد ایران شدند ، وارد شهر مشهد شدند ، در مشهد متوجه می شوند ، همه مردم بسوی مکانی جذب می شوند . انها هم به سمت ان مکان رفتند ، از یک نفر سوال کردند این جا چه مکانی است ؟ گفتند حرم امام رضا ع ، امام جانشین پیامبر ص است . سوال کردند ، پیامبر شما کیست ؟ گفتند حضرت محمد ص . از دین و کتاب سوالاتی کردند . گفتند از قران یک ایه ای بخوان ، او هم ایه اول سوره جمعه را قرائت نمود « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ » . سوال کردند امام کیست که همه او را زیارت می کنند ؟ گفتند ، این امام شهید شده است اما در فرهنگ ما شهید زنده است . صدای ما را می شنود و می تواند حاجت شما را رفع کند . انها خواستند وارد حرم شوند ، اما نگهبانان ورودی بعلت خارجی بودن از ورود انان جلوگیری کردند ، انها فکر کردند شاید می توانستند در این مکان ، کمبود معنوی خود را بدست بیاورند ولی محروم شدند ، به هتلی که محل اسکان خودشان بود برگشتند ، دستفروشی کنار هتل در حال فروش بود ، دستفروش با لهجه محلی امریکایی با ما صحبت کرد « خدا می خواهد انها هدایت شوند » از انها علت مسافرت به ایران را سوال نمود و انها جواب دادند ، بخاطر معنویت ، به انها گفت ، به همان مکانی که خواستید وارد شوید بر گردید ، گفتند ، خواستیم وارد شویم ولی اجازه ندادند ، دستفروش گفت ، ان موقع خادم و نگهبان اجازه نداشت ، انها برگشتند و این بار بدون این که مانع شوند وارد حرم شدند . وارد صحن شدم و بعد ضریح مطهر ، در انجا حالت مکاشفه ای ایجاد شد ، امام رضا ع با من صحبت کردند « صحبت کردن امام رضا ع با دیگران هم اتفاق افتاده است » به من گفت ، دنبال چه هستید ؟ من سوالات را فراموش کردم و فقط گفتم می خواهم مفهوم « يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ » را متوجه شوم . امام گفت ، به شما نشان خواهم داد . بعد از این گفتگو از بیرون امدم و وارد صحن شدم ، زنده بودن امام برای من حل شد ، وارد صحن که شدم ، ناگهان دیدم ، درب و دیوار و... همه سبحان الله می گویند و بعد بیهوش شدم . لذا در درون همه ما حس حقیقت جویی وجود دارد . ما باید این استعداد را پرورش دهیم .
حجت الاسلام سید سعید حسینی گفت : یکی از راه های پرورش استعداد حقیقت جویی ، ایات قران است ، در قران ، بارها ، لَعلَّکم تَعقِلون ، امده است . از نظم حرکت ستارگان و ماه و زمین می شود . استعداد حقیقت جویی را پرورش داد . وی در رابطه با استعداد دینی گفت : شهید مطهری می فرماید ، استعداد دینی یعنی در وجود همه حالتی وجود دارد که دوست دارند در مقابل خدا حالت خضوع و پرستشی داشته باشند ، سجده کنند . این استعداد را باید پرورش دهیم . خضوع در مقابل خدا ، مقابله با طاغوت هم هست « ان اعبدوا اللَّه و اجتنبوا الطاغوت » بندگی خدا و اجتناب از طاغوت . یک مصداق عبادت خدا ، نماز است . هفتاد دو شهید کربلا انقدر مقام دارند که شخصی بنام اَنس می گوید ، در بازگشت از جنگ صفین ، در سرزمین کربلا ، کامام علی ع را دیدم ، رفت و در بیابانی ، یک ساعت ضجّه و ناله زد . خاک بیابان را روی سر خود می ریخت ، به گونه ای که فکر کردم ان خاک متبّرک است . من جلو رفتم و علت را از امام سوال نمودم . امام علی ع فرمود ، « مَصارِعُ عُشّـاقٍ شُـهَداءِ لايَسْبِقُهُمْ مَنْ كانَ قَبْلَهُمْ وَ لايَلْحَقُهُمْ مَنْ كانَ بَعْدَهُمْ » اَنس ، اینجا محل افتادن و قتلگاه عاشقان خدا می باشد ، هیچ یک از شهدای قبلی مقام این شهدا را ندارند و شهدای آینده ، مقام این هفتاد دو شهید را نخواهند داشت . اَنس می گوید این ها چه کسانی هستند ، امام فرمود ، فرزندم حسین ع و اصحابش . وی گفت : ظهر عاشورا ، یکی از اصحاب ، ظهر را یا اوری می کند ، امام به او می فرماید ، « ذَكَرتَ الصَّلاةَ ، جَعَلَكَ اللَّهُ مِنَ المُصَلّينَ الذّاكِرينَ » نماز را يادآورى كردى خداوند ، تو را از نمازگزارانِ اهل ذكر ، قرار دهد . توجه کنید ، او جزو هفتاد و دو تن است ، اما نماز چه جایگاهی دارد که امام حسین ع دعا می کند او جزو مصلین باشد . این یکی از مصادیق استعداد دینی می باشد .