تاریخ خبر:۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
سلسله مباحث بررسی مبانی فکری شهید مطهری ره _ جلسه سی ام ، حضور در مسجد ٢٨۵ _ ٢١ / ٨ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : مطالعه ، تجربه ، پیروی از حق ، ترک کار بیهوده و تواضع ، عقل را زیاد می نماید
امام جمعه کاشان : یک راه ازدیاد عقل ، مطالعه و علم است ، علی ع می فرماید ، « اَلْعَقْلُ غَريزَةٌ تَزيدُ بِالْعِلْمِ وَالتَّجارِبِ » خرد غريزه اى است كه با دانش و تجربه فزونى يابد . کتاب های مفید را برای فرزندانمان خریداری کنیم .
سلسله مباحث بررسی مبانی فکری شهید مطهری ره _ جلسه سی ام ، حضور در مسجد ٢٨۵ _ ٢١ / ٨ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : مطالعه ، تجربه ، پیروی از حق ، ترک کار بیهوده و تواضع ، عقل را زیاد می نماید
حجت الاسلام سید سعید حسینی در سی امین جلسه گفتگو در رابطه با آثار شهید مطهری ره از کتاب تعلیم و تربیت ، در مسجد باب الحوائج اظهار داشت : کلام استاد در رابطه با مبانی تربیت بود که سه مبانی را گفتیم ، ١ _ خروج از خودخواهی ، ٢ _ عدم نسبیت اخلاق ، اخلاق ثابت است و بعد ٣ _ کرامت نفس . از زیر مجموعه های کرامت نفس « عزت نفس ، علوّ نفس ، قوّت نفس ، نفیس و ارزشمندی نفس ، کرامت نفس ، لَقَد کَرَّمنا بَنی ادم ، غیرت و حرّیت نفس را گفتیم » . در جلسه قبل گفتیم ، استاد مطهری ره با استفاده از نامه ٣١ نهج البلاغه می فرمایند فرزندانمان باید حرّ باشند « لا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللّهُ حُرّاً » بنده ديگران مباش ، در حالى كه خداوند تو را حرّ آفريده است .علامه مطهری ره می فرمایند ، در سازمان ملل ، اعلامیه حقوق بشر وجود دارد ، که فرانسوی ها نوشته اند ، جمله مهم و طلایی ان اعلامیه این است ، خدا انسان ها را آزاد افریده است . تمام دانشمندان غربی فکر کردند و این جمله را گفتند ، در حالی که امیرالمومنین علی ع ١۴٠٠ سال قبل ان را فرموده است . ایت الله مکارم در شرح نهج البلاغه می فرمایند ، این جمله را باید با آب طلا نوشت ، آزادی و ازادگی انسان را با هیچ بهای مادی نمی توان عوض نمود ، حتی انسان باید گاهی اوقات یک محدودیت و مشقت را ، انسان از نظر مادی بپذیرد ، اما در مقابل ، تن به بردگی دیگران ندهد . از قران در رابطه با بردگی دو ایه را عرض کردیم که یک مورد را می گویم ،
١ _ ایات هیجده تا بیست دوم سوره شعراء ، در داستان حضرت موسی و فرعون « قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ، وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ.... فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ، وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ » وقتی حضرت موسی برگشت و فرعون را به دین خدا و توحید دعوت نمود ، فرعون گفت ، ایا من تو را تربیت نکردم در بین خودمان ، در حالی که بچه بودی ، در بین ما ماندی از عمر خودت ،.... و تو از کافرین هستی . من تو را بزرگ و تربیت کرده ام ، علامه در المیزان جلد پانزده صفحه ٢۶۵ درباره « وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ » می فرماید ، فرعون ، بر حضرت موسی منت می گذارد ، من تو را بزرگ کرده ام . خداوند از زبان حضرت موسی جواب می دهد و می فرماید ، تو بر من منت می گذاری که من را بزرگ کرده ای ، اما تو بنی اسرائیل را به بندگی گرفته ای . لذا علامه طباطبایی ره می فرماید ، این که می گویی تو من را بزرگ کرده ای ، بر من منت نیست ، تو مردم مصر را عبد و رقّ و برده خود گرفتی . پس این جا ، در مقابل حرّیتی که خداوند داده است ، فرعون مردم را بنده و عبد قرار داده است . ضمنا در رابطه با بردگی گفتیم ، امام صادق ع می فرماید « مَنْ أَطَاعَ رَجُلاً فِي مَعْصِيَةٍ فَقَدْ عَبَدَهُ » اگر کسی در گناه از کسی اطاعت کند ، او را بندگی کرده است . همچنین گفتیم ، سید بن طاوس در لهوف می فرماید ، وقتی شمر به سمت خیمه حمله کرد ، امام حسین ع فرمود « وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ ، وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ ، إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ » واى بر شما ، اى شیعیان و پيروان آل ابى سفيان ، اگر دين نداريد و از حسابرسى روز قيامت نمىترسيد ، پس در دنياى خود آزاده باشيد ، و اگر خود را عرب مىدانيد به خلق و خوى عربى خويش پايبند باشيد . امام حسین ع از دو قانون استفاده کردند ، ١ _ دین ندارید ، ولی ادم که هستید . جنگ قاعده و قانون دارد . مقام معظم رهبری چند روز قبل برای جنایات اسرائیل در لبنان و غزه به همین مطلب اشاره نمود ، فرمودند ، می خواهید جنگ کنید ، جنگ قانون دارد ، زن و کودک در قوانین جنگی نباید مورد تعرض قرار گیرند . امام حسین ع از قانون همه عقلای دنیا استفاده کردند ، دین ندارید ، انسان هستید ، قانون جنگ را رعایت کنید ، من زنده ام ، چکار به زن و بچه دارید ٢ _ عرب که هستید ، قانون عرب را رعایت کنید ، عرب برا زن و کودک حرمت قائل بود . حمیّت و غیرت عربی کجا رفته است .
حجت الاسلام حسینی گفت : امشب ، مبنای چهارم از مبانی تربیت که رشد عقلانی می باشد را شرح می دهیم .
نکته اول : اعتراف به تعقّل در شیعه : استاد مطهری در بیان تاریخچه رشد عقلانی از احمد امین که مصری و متولد 1886 می باشد و به ضد شیعه بودن معروف است ، شهید مطهری می فرماید ، در نه جلد از کتاب های احمد امین « فجر الاسلام ، یک جلد ، ضَحی الاسلام ، سه جلد ، ظهر الاسلام ، چهار جلد و یوم الاسلام در یک جلد » که بررسی شده ، این مطلب را از کتاب های او متوجه می شویم که در تمام ادوار ، وقتی عقل شیعه را با دیگران مقایسه می کنیم ، متوجه می شویم عقل شیعه استدلالی است . اما تحلیل احمد امین برای عقل شیعه اشتباه است و شهید مطهری می فرماید ، علت این است که اهل بیت بیش از همه به تعقّل سفارش کرده اند .
نکته دوم : استاد می فرمایند ، اصل سفارش به تعقل سفارش قران است . قران در سوره زمر ایه ١٧ می فرماید « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » بشارت می دهد ، کسانی که حرف را می شنوند و بهترین را تبعیت می کنند . علامه در المیزان جلد هفده صفحه ٢۵٠ در رابطه با « يَتَّبِعُونَ الْقَوْلَ » می فرماید ، قول کنار تبعیت امده است ، به قرینه ، یعنی حرفی که ارتباط با عمل کردن است ، حرفی که قرار است عمل کنی ، نه صِرف اطلاعات علمی و نه صِرف حرف زدن . بعد در رابطه با « أَحْسَنَ الْقَوْلَ » تبعیت می کنند از احسن القول ، یعنی حرفی که ما را بهتر از همه به حق برساند . بهترین در رساندن به حق . به جای حق ، امیرالمومنین علی ع را بگذارید « عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ » این صراط مستقیم است . بعد علامه می فرماید ، فعل مضارع است ، یعنی استمرار دارد و این یعنی ، طبیعت این انسان ها ، این عبادالله این گونه شده است که در ذات انها وارد شده است ، در دو راهی ها که یک طرف دستور و قول حق است و طرف دیگر قول و دستور باطل ، انها از حق تبعیت می کنند . استاد مطهری در ادامه می گوید ، اقای احمد امین ، منشاء و سرّ این که عقل شیعه استدلالی تر است ، سفارش اهل بیت است که می فرمایند فرزندان خود را عاقل تربیت کنید ، و چند روایت را در این مورد می اورد .
روایت اول : در اصول کافی جلد یک صفحه بیست و پنج ، در روایتی از علی ع اورده « خُذُوا الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» حكمت و حرف حکیمانه را ولو از مشرك ، یهودی ، مسیحی هم باشد بگيرید . شبیه این را هم داریم ، که می فرماید ، وَلُو اهل النفاق .
نکته سوم : استاد مطهری می فرماید ، فرانسیس بیکن می گوید ، علماء و دانشمندان سه دسته اند :
دسته اول ، بعضی ها مانند مورچه هستند ، مورچه هر چه دانه جمع می کند ، داخل لانه خود می اورد و انبار می کند . بعضی از علماء از علم بیرون می گیرند و از خودشان هیچ ندارند ، فقط نقل است
دسته دوم ، مانند کرم ابریشم هستند ، بر عکس است ، به بیرون کار ندارد ، لعاب دهان خود را می گیرد و دور خود می تابد ، نهایتاً خفه می شود ، بعضی علماء از علم دیگران استفاده نمی کنند
دسته سوم مانند زنبور عسل هستند . از هر دو استفاده می کند ، از بیرون گل می اورد و در درون روی ان کار می کند . این دسته از علماء هم از درونش می جوشد و هم از علم دیگران هم استفاده می کند .
امیرالمومنین علی ع می فرماید ، « الْعِلْمُ عِلْمَانِ : مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ ؛ وَلاَ يَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ ، إِذَا لَمْ يَكُنِ الْمَطْبُوعُ » علم دو دسته است ، علم مسموع ، که از بیرون می گیریم و علم مطبوع ، که از درون ما می جوشد . و عالم باید این گونه باشد .
نکته چهارم : شهید مطهری در رابطه با این که ، چکار کنیم عقل ما زیاد شود می فرماید ،
یک راه ازدیاد عقل ، مطالعه و علم است ، علی ع می فرماید ، « اَلْعَقْلُ غَريزَةٌ تَزيدُ بِالْعِلْمِ وَالتَّجارِبِ » خرد غريزه اى است كه با دانش و تجربه فزونى يابد . کتاب های مفید را برای فرزندانمان خریداری کنیم .
راه دوم ازدیاد عقل تجربه است ، امیرالمومنین می فرماید « العَقلُ حِفظُ التَّجارِبِ ، و خَيرُ ما جَرَّبتَ ما وَعَظَكَ » خرد ، نگه داشتن تجربه هاست و بهترين تجربه ات آن تجربه اى است كه تو را اندرز دهد . از تجربه افراد مسن استفاده کنید ، پرستار با تجربه مفیدتر است . وی گفت ، امروز با دوستان بنیاد شهید به دیدار همسر شهیدی رفتیم ، خانم و اقا پاسدار بودند ، روز پانزدهم ازدواج به جبهه رفتند ، من بهیار بودم و روبروی بیمارستان اهواز پیاده شدم و او رفت ، وقتی او رفت ، من داخل بیمارستان شدم و متوجه شدم این بیمارستان مردانه است ، به اندیمشک امدم ، چون با چادر فعالیت می کردم ، به من گفتند ، از کجا امده ای ، گفتم از کاشان ، انزمان دکتری که با او بودم و از تبریز بود ، وقتی دید من با چادر هستم به من گفت ، از شهر قران و نهج البلاغه امده ای ، شما مردم کاشان به این نام شهرت دارید ، این جریان از سال ۶٣ است . در بهداری بخاطر تجربه ای که در کاشان داشتم ، من را دستیار خودش کرد
سومین راه ترک کارهای بیهوده است ، امام علی ع می فرماید : بِتَركِ ما لا يَعنيكَ يَتِمُّ لَكَ العَقلُ » با فرو گذاشتن كارهاى بيهوده ، خردت كامل مى گردد .
چهارمین راه ازدیاد عقل ، پیروی از حق است ، امام حسین ع در حضور معاویه بحث عقل مطرح شد ، امام فرمود « لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ » عقل ، جز با پيروى از حق ، كامل نمى شود .
پنجمین راه تواضع است : مَن تَواضَعَ للّه ِ رَفَعَهُ اللّه . تواضع انسان ، این کُدها را هیچ روان شناسی نمی تواند بگوید ،
نکته پنجم : چطور متوجه بشویم که یک فرد ، انسان عاقلی است ؟ راه تشخیص عاقل بودن یک شخص چیست ؟ علامت عاقل این است که ،
الف : التَّجافِي عَنْ دارِ الْغُرُورِ ، عاقل به دنیا دل نمی بندد . وی در این رابطه با ذکر خاطره ای گفت ، خبرنگاری گفت ، برای ملاقات سید حسن نصرالله به لبنان رفتم ، چهار ماشین عوض نمودم تا نزد ایشان رسیدم ، به سید حسن نصرالله گفتم ، ایشان گفت ، سی سال است این گونه زندگی می کنم ، خانواده ام هم همین طور است . هر لحظه احتمال خطر است و گاهی یک شب ، سه محل را عوض می کنم ، به او گفتم ، از این زندگی خسته نمی شوی ، فرمود ، اصلا به دنیا توجه ندارم . این کمال عقل است .
ب : علامت دوم عاقل حلم است « الحِلمُ عِندَ الغَضَبِ » از دست پسر و یا دخترت ناراحت می شوی ، این برای مومن است ولی نسبت به امریکا باید غضب داشت ، باید مرگ بر امریکا گفت
ج : علامت سوم عاقل ، امام علی ع می فرماید ، « مَن كَمُلَ عَقلُهُ استَهانَ بِالشَّهَواتِ » كسى كه خردش كامل باشد ، شهوت ها را خوار و پست بشمارد .
نکته ششم : استاد مطهری ره در مجموعه آثار جلد بیست و دو صفحه ٧٠۴ تا ٧٢۲ می فرماید ، مسیحیت تحریف شده می گوید ، اگر می خواهی به خدا ایمان بیاوری ، ایمان یعنی اصلا نباید فکر کنی ، تسلیم . وقتی کشیش یا پاپ می گوید خدا هست ، باید قبول کنی ، ایمان را برابر با تسلیم می داند ، بدون فکر . ممکن است جوانی بگوید ، در اسلام هم امده است . امام حسین ع در قتلگاه می فرماید « إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ » می گوئیم ، با هم فرق دارد ، ما در مورد خدا نمی گوئیم ، اثبات خدا ، با فکر نه ، می گوئیم ، اثبات اصل خدا ، نبوت ، معاد با عقل است ، وقتی این ها را پذیرفتیم و بعد قران بیاید و محتوا را بیاورد . بعد در جزئیات « از ابتدا قران تا اخر قران » تسلیم هستیم . نه از ابتدا بگوئیم ، چون خدا در قران است ، پس بگوئی خدا هست ، بقول ایت الله مصباح ره ، ما هیچ خط قرمزی نداریم ، هر سوالی هست باید پرسید . این از مسیحیت . استاد مطهری می فرماید ، بزرگترین عالم ضد عقل در اهل سنت ابن تیمیه است که نابغه فکری است اما فکر او عمق ندارد چون اهل تعقل نیست . کسانی که الان پیرو ابن تیمیه هستند ، وهابیت در عربستان هستند . عقل را کنار گذاشته اند . اقای مطهری می فرماید ، شیعه هم عده ای مانند این ها داشت که به انها اخباری می گویند ، که می گفتند در قران تدبّر نکنید ، تفسیر المیزان ، تسنیم و.. نداریم . اگر ذیل ایات روایت داریم ، بگیرید ، تفسیر نداریم ، فقط تفسیر روایی ، اگر کسی بگوید ، روایت ضعیف ، حسن، موثق و صحیح داریم ، این را قبول ندارند . قائل به تقسیم بندی روایت نیستند ، این ها اجتهاد را قبول ندارند . در مقابل این ها مجتهدین قیام کردند و الان اجتهاد برقرار است .