بخشی از خطبه دوم : مورخ ١۴٠۴/١/٢٩
مناسبت مهم بعدی، شهادت امام صادق ع است. لعنت خدا بر ظالمان به اهل بیت از جمله منصور دوانیقی که از سال ١٣۶ تا ١۵٨ هجری قمری حاکم بود، « سال ١۴٨ هجری قمری که شهادت امام صادق ع بود » ، یکی از کارهای منصور این بود که شخصیت علمی امام صادق ع را زیر سوال ببرد. ابن شهر آشوب در جلد سوم صفحه ٣٧٨، می گوید، منصور دوانیقی به ابو حنیفه دستور داد، چهل سوال سخت آماده کن و آنها را از امام سوال کن، تا نتواند جواب دهد و امام نزد دیگران خوار شود، ابوحنیفه می گوید، من سوال ها را طرح کردم، ولی هر سوالی را پرسیدم امام جواب می داد و می فرمود، طبق عقیده شما، جوابش این است، طبق نظر اهل مدینه، جواب این می شود و طبق نظر ما اهل بیت، جواب این است. امام سوالات را با سه نظر جواب می داد. سوال ها که تمام شد، ابوحنیفه گفت « اِن َّ أعلَم النّاس أعلَمَهُم باختلاف النّاس »اعلم مردم کسی است که اختلافات را بهتر بداند، تو اعلم هستی. در کافی « عزیزان، کافی، سه بخش است، اصول کافی، دو جلد است، فروع کافی پنج جلد است و روضه کافی که یک جلد است، روی هم هشت جلد » در روضه الکافی صفحه دوم، آمده است که امام صادق ع، نامه ای خطاب به همه شیعیان دارد که اسماعیل بن جابر می گوید، در آنزمان مسلمانان این نامه را زیر سجاده نماز خود در منزل می گذاشتند، نماز شان که تمام می شد، با دقت آن نامه را مطالعه می کردند. این نامه سه بخش است،
١ _ بیست و شش دستور در موضوع رابطه انسان با خدا، ٢ _ بیست و سه دستور در موضوع رابطه انسان با دیگران ٣ _ سه دستور در موضوع رابطه انسان با خودش.
متن نامه بدین شرح است:
بازخوانی نامه مهم امام صادق علیه السلام
اشاره: مرحوم ثقة الاسلام کلینی، کتاب عظیمالشأن کافی را در سه بخش تألیف کرد: اصول(دو جلد)، فروع(پنج جلد) و روضه(یک جلد). اولین حدیث از کتاب روضه، نقل نامهای طولانی از ناحیه مبارک امام صادق علیه السلام به اصحابشان است. در مورد اهمیت و جایگاه این نامه، راوی(اسماعیل بن جابر) در ابتدای نقل نامه میگوید: «عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِیهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا یضَعُونَهَا فِی مَسَاجِدِ بُیوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِیهَا»(الکافی، ج8، ص2)- اسماعیل بن جابر روایت كرده كه امام صادق علیه السلام نامه ذیل را به اصحاب خود مرقوم داشت و به آنها دستور داد كه آن را به یكدیگر درس بدهند و در آن نگاه كنند و از یاد نبرند و بدان عمل كنند. اصحاب نیز این نامه را در جاى نمازهاى خود در خانههاشان گذارده بودند و چون از نماز فراغت مییافتند در آن مىنگریستند-.
همچنین شخص مبارک امام صادق علیهالسلام در بخشی از این نامه فرمودهاند: «هَذَا أَدَبُنَا أَدَبُ اللَّهِ فَخُذُوا بِهِ وَ تَفَهَّمُوهُ وَ اعْقِلُوهُ وَ لَا تَنْبِذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ مَا وَافَقَ هُدَاکُمْ أَخَذْتُمْ بِهِ وَ مَا وَافَقَ هَوَاکُمْ طَرَحْتُمُوهُ وَ لَمْ تَأْخُذُوا بِهِ»(همان، ص12)-این است روش و ادب ما كه همان روش خدا است، آن را بدست آرید و درك كنید و بفهمید و پشت سر نیندازید، آنچه بر طبق راهنمائى و هدایت شما است آن را دریابید و آنچه موافق خواهش نفسانى شما است آن را بدور افكنید و رفتار نكنید-.
امام صادق(ع)؛ زیست مومنانه؛ رابطه انسان با خدا
مروری بر محتوای نامه امام صادق(ع)
مفاد این نامه دربردارنده مطالب بسیار سودمندی است که استخراج و دستهبندی آنها میتواند الگویی برای سبک زندگی یک مسلمان در همه ابعاد به ویژه روابط مختلف مسلمانان در همه ادوار تاریخ از جمله دوران معاصر که چگونه دیندارانه زیستن یک پرسش عمومی است در اختیار ما قرار دهد.
با مطالعه متن طولانی نامه، میتوان آن را در عبارات و بندها، گزارهمند کرد و برای پرهیز از طولانیشدن حجم مقاله و نیز با توجه به دسترسبودن متن نامه در کتاب الکافی، از ذکر متن عربی آنها هم اجتناب میشود.
اصلیترین و مهمترین نکات مندرج در این نامه چنین است:
الف. رابطه انسان با خدا
۱- عاقبت نیکو و عافیتخواهی از پروردگار.
۲- اهتمام زیاد به تهلیل (ذکر لااله الا الله) و تسبیح (ذکر سبحان الله) و تقدیس خداوند و خاکساری در برابر ذات اقدس خداوند.
۳- اهتمام زیاد به دعا (دو بار ذکر شده است).
۴- رغبت به آن چه خداوند ما را به آن ترغیب کرده است.
۵- دوری جستن از انس گرفتن به آن چه خداوند حرام کرده است.
۶- پیروی نکردن از هوای و هوس و برداشتهای شخصی در امر دین و پایبندی تمام به حلال و حرامهای الهی.
۷- پیروی از زندگی پیامبر(ص) و پیروی نکردن از هوی و هوس و برداشتهای شخصی در فهم و تفسیر زندگی آن حضرت.
۸- یکبار دست بلند کردن به هنگام آغاز نماز.
۹- اهتمام به ذکر خدا در ساعات مختلف روز و شب.
10- کوشش فراوان برای فرمان بردن از خدا و بندگی او (دو بار ذکر شده است).
۱۱- اهتمام به حفظ آن چه از رسول خدا و ائمه اهل بیت او باقی مانده است.
۱۲- رضایت داشتن از آن چه خدا ساخته و خواسته است.
۱۳- اهتمام به نمازهای روزانه.
۱۴- دوری جستن از بازداشتن (حبس) حقوق الهی.
۱۵- ولایتپذیری خدا و رسول خدا و مؤمنان و تبری جستن از دشمنان آنها.
۱۶- وفای به عهدی که در برابر خداوند بر گردن دارد مانند ولایتپذیری، اقامه نماز، پرداخت زکات و دادن قرض الحسنه.
۱۷- دوری جستن از آن چه خداوند آن را حرام کرده است.
۱۸- توجه به این نکته که اسلام یعنی تسلیم در برابر حق.
۱۹- اطاعت از خدا برای احسان به نفس.
۲۰- دوری جستن از معصیت و گردنفرازی کردن در برابر خداوند (دو بار ذکر شده است).
۲۱- توجه به این که هیچ کس جز خدا غنیکننده انسان نیست.
۲۲- کوشش برای برخورداری از شفاعت شفاعتکنندگان از طریق بهدست آوردن رضای خدا.
۲۳- ترک نکردن فرمان خدا و فرمان هر کس که به پیروی از خدا فرا میخواند.
۲۴- عاقبت نیکو وعافیت خواستن از خدا.
۲۵- درخواست از خداوند برای جای دادن اسلام در سینه خود و سخن گفتن بر اساس حق.
۲۶- توجه کردن به این نکته که شرط محبوب خدا شدن پیروی از فرامین خدا و اولیای اوست.
ب. رابطه انسان با دیگران
۱- حفظ آرامش و وقار و سکینه.
۲- حفظ حیاء و دوری جستن از هر آن چه صالحان پیش از ما از آنها دوری جستهاند.
۳- خوشرفتاری با مخالفان و دوری جستن از شدت بخشیدن به مخالفت با آنها (دو بار ذکر شده است).
۴- برخورد نیکو داشتن با بدرفتاریها برای جلوگیری از نادیده گرفته شدن و زیر پا ماندن حق.
۵- بازداشتن زبان جز از خیر و پرهیز از بدگویی و تهمت و دشمنیورزی.
۶- دوری جستن از آن چه خداوند ما را از آن برحذر داشته است.
۷- سکوت جز در آن چه برای آخرت سودمند باشد.
۸- شکیبایی ورزیدن در برابر مشکلاتی که دشمنان در برابر پایبندی به حق ایجاد میکنند.
۹- خوشرفتاری با مردم.
۱۰- پرهیز از دشنام دادن به دشنام دهندگان به خدا و اولیاء خدا.
۱۱- مهرورزی به مستمندان و دوری جستن از خوار شمردن و تکبر ورزیدن به آنها.
۱۲- دوری جستن از فخرفروشی و خودبزرگبینی.
۱۳- دوری جستن از بغی و تعدی به حقوق دیگران.
۱۴- دوری جستن از حسد.
۱۵- کمک به مسلمانان مظلوم.
۱۶- کمک به همدیگر.
۱۷- دوری جستن در حد توان از بدگوئی علیه صالحان نزد پیشوای جامعه اسلامی و در تنگنا قرار دادن امام.
۱۸- دوری جستن از در تنگنا قرار دادن برادران مسلمان.
۱۹- دقت در مرزبندیهای اعتقادی و اجتماعی و دقت در این که انسان در شمار اهل باطل قرار نگیرد.
۲۰- پرهیز از قرار دادن خدا و امام و دین در معرض دشمنیهای اهل باطل.
۲۱- قرار دادن حب و بغضها بر اساس معیارهای خداپسندانه.
۲۲- عادت دادن نفس به بلاء و مصیبت در دنیا و تدبر در مصائب پیامبران که قرآن آنها را ذکر کرده است.
۲۳- پیروی کردن از هدایت و وقار و آرامش و حلم و خشوع و تقوا و راستگویی و وفای به عهد صالحان.
ج. رابطه انسان با خود
۱- حفظ حیاء و دوری جستن از هر آن چه صالحان پیش از ما از آنها دوری جستهاند.
۲- پرواپیشگی و رعایت تقوی، دوری جستن از آن چه خداوند ما را از آن برحذر داشته است.
۳- نیکی کردن به جسم و جان خود.
۴- اطاعت از خدا برای احسان به نفس.
جمعبندی: از نظر امام صادق علیهالسلام رابطه مطلوب پیروان آن حضرت با خدای متعال باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:
1) توجه مدام به جایگاه و مقام و منزلت خداوندی.
2) اهتمام به اوامر الهی و دوری جستن از آن چه خداوند آن را ناپسند میداند به دور از برداشتهای شخصی.
3) رضایت داشتن به تقدیر الهی.
4) معیار قرار دادن پیامبر(ع) و اهل بیت او(ع).
5) مداومت بر ذکر خدا، دعا و عبادات.
6) زنده و آشکار نگاه داشتن نشانههای دین خدا.
و درباره روابط اجتماعی مسلمانان با یکدیگر که از مهمترین روابطی است که یک انسان با آن سر و کار دارد، بررسی مؤلفههای برداشت شده از نامه، نشاندهنده آن است که در نگاهی کلی امام صادق علیهالسلام رابطه مطلوب شیعیان خود با دیگر شهروندان را تابع ویژگیهای زیر میدانند:
۱- دوری جستن از آن چه خداوند ما را از آن برحذر داشته است.
۲- رعایت همه موازین اخلاقی در برخوردهای اجتماعی مانند حیاء، وقار، خوشرفتاری، و دوری جستن از دشمنی نورزیدن، دشنام، فخرفروشی، حسد، بدگویی و تهمت.
۳- دقت در مرزبندیهای اعتقادی و اجتماعی و کوشش برای قرار داشتن در صف انسانهای صالح و معیار قرار دادن رفتار صالحان.
۴- داشتن روحیه کمک به یکدیگر به ویژه نسبت به مستمندان.
۵- شکیبایی ورزیدن در برابر مشکلات رفتار حقمدارانه.
همچنین در باره رابطه انسان با نفس خود، خلاصه توصیه امام صادق علیهالسلام به پیروان خود، رعایت تقوی و نیکی و احسان کردن به جسم و جان خود است. در پایان، این الگوی روابط در جهانی که خلأهای معرفتی و عاطفی متأثر از سیطره مدرنیته روز به روز آشکارتر شده و همه انسانهای فرهیخته بهدنبال الگویی جایگزین هستند، اگر به خوبی و به درستی به مردم جهان معرفی شود، از ظرفیت و جاذبه کافی برای جلب همگان برخوردار است. حقیقتا این نامه نیازمند توجه و تبیین بیشتر است.#