حجت الاسلام سید سعید حسینی در دوره تخصصی معارف نماز، ویژه مدیران مدارس، دبیران و ائمه جماعات در رابطه با نحوه ارائه معارف دینی به نسل جوان اظهار داشت: در ارائه مطالب، باید بصورت مرحله ای مطالب را ارائه نمائیم

گام اول: انتخاب موضوع،

گام دوم:بعد از انتخاب موضوع « فرض کنید می خواهید بحث دروغ را صحبت کنید » آیه ای از قران متناسب با موضوع انتخاب می کنید، مثلاً برای موضوع دروغ ایه « وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا » را انتخاب می کنید. چه کسی ظالم تر از کسی است که بر خدا دروغ ببندد.

گام سوم: برای این که مطالب دقیق تر و واضح تر به مخاطب منتقل شود، نیاز به شرح آیه وجود دارد. در این ایه و موضوع، دروغ به خدا نسبت داده شده است، لذا نیاز به داستان و یا تطبیق تاریخی است که ملموس شود که این اتفاق افتاده و ثمره آن، انقلاب اسلامی ما شده است. از قضایا صدر اسلام کمک می گیریم. بعد از جستجو، به این روایت می رسیم که پیامبر ص می فرمایند، نبوت و امامت در یک خانه جمع نمی شود. این حدیث را به پیامبر ص نسبت داده اند. نمی شود در یک خانه هم پیامبر ص باشد و هم. جانشین پیامبر. نتیجه این حدیث، این شد، که حضرت علی کنار گذاشته شد. می خواهیم این حدیث را بررسی کنیم که دروغی را بخدا و پیامبر ص نسبت دادند و انحرافی را در تاریخ بوجود آوردند. ابتدا باید جعلی بودن حدیث را اثبات کنیم. راه اثبات دروغ و جعلی بودن، دستور پیامبر ص است که فرمود، احادیث را با قران بسنجید، اگر خلاف قران بود، آن را به دیوار بزنید. حضرت ابراهیم و اسمعیل هر دو پیامبر خدا هستند. سیر صعودی حضرت ابراهیم هم این گونه بوده  است « ابتدا عبد بوده، نبی، رسول، خلیل الله و در نهایت مقام امامت » قران در ایه ١٢۴ سوره بقره می فرماید « وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا  » در قران، حضرت ابراهیم هم نبی است و هم امام و حضرت اسمعیل هم پیامبر است و دریک شخص و خانه هم امامت و هم نبوت جمع شده است

گام چهارم: تاریخ را هم نگاه می کنیم، خلیفه اول، دو سال، خلیفه دوم، حدود ده سال و خلیفه سوم، دوازده و نیم سال خلافت کردند، شورای شش نفره ای برای تعیین خلیفه، شامل « عثمان، علی ع، طلحه، زبیر، عبدالرحمن عوف و سعد بن ابی وقاص » تشکیل دادند. قرار گرفتن این شش نفر به گونه ای بود که عثمان رای آورد، از امام علی ع سوال کردند شما می دانستید چه کسی رای می آورد، چرا شرکت کردید « ضمناً گفته بودند اگر در شمارش، دو نفر مساوی رای داشتند کسی برتر است که رای عبدالرحمن عوف به آن شخص باشد » ، امام فرمودند، حکمت شرکت من در این شورا این بود که، حدود دوازده سال قبل، حدیثی را بیان کردند و بر اساس همان حدیث، من را کنار زدند، من در این شورا شرکت کردم تا بگویم، آن حدیث جعلی است. حضور من، اثبات جعلی بودن آن حدیث است، زیرا، اگر آن حدیث راست بود، پس چرا شما، نام من را در شورا قرار دادید، همین که نام من را آوردید، مشخص است آن حدیث جعلی بوده است.

گام پنجم: بعد از این که محور موضوع را بر اساس ایه ای از قران گفتیم و مسائل تاریخی را هم بیان کردیم، پیوندی به مسائل امروز می زنیم. آمریکا، حدود بیست سال قبل، به افغانستان حمله کردند، مجوز بوش برای این حمله، این بود که برج های دوقلو توسط القاعده منفجر شده و القاعده در افغانستان است، پس باید به افغانستان حمله کنیم. محققان آمریکایی بعد از تحقیق اعلام کردند، ما زیر برج های دوقلو آثاری از مواد منفجره ای که بصورت ترتیبی در این صد طبقه با فواصل زمانی کسری از ثانیه منفجر می شود، با برخورد هواپیما به برج، امکان ندارد یک دفعه، صد طبقه فرو بریزد. بلکه موادی در طبقات کار گذاشته شده و با ساعت زمانی « کسری از ثانیه » که مشخص کردند منفجر شود. ضمنا صهیونیست ها، به یهودی هایی که در آن ساختمان کار می کردند، گفته بودند که در این تاریخ در محل کار حاضر نشوید. پس بر اساس یک دروغ، به افغانستان حمله کردند.

گام ششم: بیان وظیفه ما نسبت به موضوع: ما باید حدیث امام سجاد ع را عمل کنیم که فرمود « اَلنَّجاةُ في الصِّدقِ »برادران و خواهران، همیشه این حدیث را به یاد داشته باشیم. و برای آنهایی که می خواهند مطالب بیشتری بدانند،« چون ظرفیت ایمانی افراد مختلف است » مطالب بیشتر و داستان هایی را نقل کنیم. حکمت وضو را بگوئیم،پیامبر ص می فرماید، حکمت مسح سر این است، از افکار گناه هم توبه می کنم و برای این موضوع خاطره شیخ عبدالنبی اراکی استناد کنیم. وی در بیان این خاطره گفت،
 بعد از فوت ایت الله آسید ابوالحسن اصفهانی، ایت الله عبدالنبی اراکی که موفق به دیدار امام زمان شده بود، نزد ایت الله لنگرودی رفته و خاطره ای از اسید ابوالحسن اصفهانی تعریف می نماید .

وی می گوید : زمانی در نجف، عارف ِ اهل بیتی، وجود داشت و گفت هر کس حاجتی دارد، این توانایی را دارم که با یک ذکر حاجت او را برآورده می کنم.

وی افزود : ایت الله اراکی نزد او رفته و می گوید ذکری را اشنا هستی که من خدمت امام عصر عجل الله تعالی فرجه شرفیاب شوم و او می گوید چنین ذکری را دارد که تجربه شده است. ذکر را به او گفت و بیان کرد در یک بیابان ذکر را بگو و وقتی تمام شد اولین نفر را که دیدی او امام زمان است. ایت الله اراکی می گوید به بیابان رفتم و ذکر را گفتم ناگهان شخصی امد و گفت با من کاری داشتی، به ایشان گفتم نه،  من منتظر بزرگی هستم، برای بار دوم و سوم تکرار نمود و من همان جواب را دادم و او رفت، تا او رفت ناگهان به ذهنم امد که ان شخص گفت اولین نفری که دیدی امام زمان است، دنبال او دویدم ، او را می دیدم ولی به او نمی رسیدم. در اصطلاح او  طی الارض داشت.

امام جمعه کاشان گفت : ایت الله اراکی می گوید از دور دیدم، ان شخص وارد خیمه ای شد، بعد از کمی استراحت دوباره حرکت کردم و به خیمه رسیدم، صدا کردم، خادمی بیرون آمد، گفتم با سیدی که وارد شد کار دارم، گفت صبر کن تا اجازه بگیرم،. رفت و برگشت و من وارد خیمه شدم،. امام زمان روی تخت چوبی نشسته بودند،. سلام کردم، از قبل چند سوال علمی و فقهی، مانند نماز، روزه، نماز مسافر و حج داشتم ولی هر چه فکر کردم، سوال ها در ان لحظه یادم نیامد، لحظاتی به صورت مبارک امام نگاه نمودم و اجازه خروج گرفتم، بیرون که امدم، سوالات یادم آمد، برگشتم تا جواب سوالات را بپرسم اما خادم گفت، اقا تشریف ندارند و من گفتم دروغ می گویی، خادم گفت، میدانی این جا کجاست، من اگر دروغ بگویم، خادم این آستان نمی شوم. من اگر فکر گناه و دروغ در ذهنم هم بیاید، حق ندارم اینجا باشم. خادم گفت،. می توانی سوالات را از نائب امام بپرسی، اجازه گرفتم و وارد خیمه شدم،. نگاه کردم روی همان تخت، ایت الله اسید ابوالحسن اصفهانی نشسته است. بعد از سلام، سوالاتم را پرسیدم، گفت جواب سوال اول در کتاب جواهر، جلد دوم صفحه ۵۵  جواب سوال دوم در وسائل الشیعه، روایت ١١ ، سوال سوم در ریاض، و بعد خداحافظی نمودم،

حجت الاسلام حسینی افزود : ایت الله اراکی می گوید، جواب سوالات را که گرفتم بیرون از خیمه، شک کردم که این شخص اسید ابوالحسن بود یا شبیه او، تصمیم گرفتم به نجف بیایم و سوالات را از او بپرسم، به منزل او در نجف رفتم و همان سوالات را نمودم و همان جواب ها را شنیدم، تشکر نمودم، خواستم برگردم آسید ابوالحسن گفت، ما را امتحان نمودی، ولی درخواست دارم تا زنده ام این جریان را برای کسی تعریف نکنی. ضمنا در آخر جلسات هم، مطالب را مرور کنید.