تاریخ خبر:۱۴۰۴ جمعه ۱۱ مرداد
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١٠ / ۵ / ١۴٠۴
امام جمعه کاشان : انصاف از نشانه های صالحان است
امام جمعه کاشان : در اختلاف سلایق و مذاهب از خدا بخواهیم ما را به پسندیده ترین، هدایت کند / در زندگی و محل کار منصف باشیم که انصاف از نشانه های صالحان است
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١٠ / ۵ / ١۴٠۴
امام جمعه کاشان : انصاف از نشانه های صالحان است
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
اَلْحَمْدُ وَ الثَّناءُ لِلِّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا اَبی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد ص وَ عَلي اَهلِ بَيتِه الطَيّبين الطّاهِرين سِیَّما بَقیّةِ اللّهِ فی الاَرَضین وَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ إلَي يَوْمِ الدّين
برادران و خواهران، در صد و شصت و پنجمین خطبه در کاشان مُکرّم، دهم مردادماه و هفتم صفر ١۴۴٧ ،خود و شما را به رعایت بیشتر تقوای الهی، که زاد و توشه سفر آخرت ما می باشد سفارش می کنم « اُوصیکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه ». هر چه می توانیم زاد و توشه سفر بی نهایت خودمان را بیشتر کنیم . شما عازم اربعین هستید، برای سفر اربعینی که ده روز می باشد ارز تهیه می کنید و مقدماتی را فراهم می کنید، ولی سفر آخرت ابدی است، ان سفر، نه ده سال، نه ده میلیون و نه ده میلیارد سال، بلکه ابدی است، زاد و توشه ان سفر تقوا می باشد که در این عمر، پنجاه، هشتاد و نود، کمتر و بیشتر فراهم می شود. مصداقاً هر هفته محضر صحیفه سجادیه می رویم و در صد و نهمین جمله ، فراز دیگری از دعای بیستم صحیفه سجادیه دعای ( مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ ) را خدمت شما عرض می کنم « وَ وَفِّقنی إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا » خدایا، به من توفیق بده، وقتی عقاید و مذاهب، با هم متناقض می شوند، من به پسندیده ترین انها موفق شوم. شارح بزرگ صحیفه و ریاض السالکین مرحوم سید علی خان کبیر می گوید، متناقض شدن دو کلام، زمانی است که، هر یکی، دیگری را باطل می کند، این تناقض است و ملل، یعنی مذاهب و آئین ها، بعضی از شارحان نهج البلاغه، توسعه ای از مذهب داده اند، خصوصا این که ما معتقد هستیم مذهب حق یکی است. اگر پسندیده ترین مذهب را بگوئیم، اشکالی بوجود می آید، فرض کنید صد مذهب داریم، آیا، نود و نه مذهب، پسندیده هستند و مذهب صدمین که تشیّع می باشد، پسندیده ترین است؟ مرحوم سید علی خان می گوید، بالاخره مذاهب دیگر، بخشی از حقیقت دارند اما مذهب کامل که خدا ان را پسندیده است تشیّع دوازده امامی می باشد. ولی بعضی از شارحان می گویند، می توانیم، ملل را به سلیقه ها تعبیر کنیم. مثلاً، در انتخابات ریاست جمهوری، شما بین سه یا چهار نفر از کسانی که شرایط انها توسط شورای نگهبان تائید نموده که حد نصاب را دارند، می گوئیم، خدایا، وقتی سلایق با هم مختلف شد، من را به شخصی که از همه مورد پسند بیشتر تو می باشد موفق بفرما. این توصیه به تقوا در خطبه اول می باشد که از خدا در اختلاف، سلایق، مذاهب و ملل، توفیق می خواهیم برای پیدا کردن بهترین، ملل، مذاهب و سلایق
حجت الاسلام حسینی افزود : بحث اصلی و محوری و مستمر ما در خطبه ها ، قران است ، که به ایه صد و چهل و ششم سوره بقره رسیدیم ، « الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ » کسانی که ما به انها کتاب دادیم « یهود و مسیحیت » پیامبر اکرم ص را می شناسند همانگونه که فرزندان خود را می شناسند، بعضی از اهل کتاب، حق را کتمان می کنند، در حالی که علم دارند این حق است.
نکات آیه :
نکته اول : در رابطه با « آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ » است. بعضی از مفسران ما دقت زیبایی نموده و می گویند، بعضی اوقات قران می فرماید« آتَيْنَاهُمُ الْكِتَاب، ما به انها کتاب دادیم» و بعضی اوقات، قران، فعل را مجهول می اورد و می فرماید « اَلَّذینَ اُوتوالکتاب، کتاب به انها داده شد » آیا تعبیر « آتَيْنَاهُمُ الکِتَاب » با « اُتُوالکتاب » فرق دارد؟ مانند این که، شما یک لیوان آب دارید و به همسر محترم خود می دهید، یک بار می گوئید، من به شما لیوان آب را دادم و یک بار می گوئید، لیوان اب به شما داده شد. وقتی می گوئید، لیوان اب به شما داده شد، مشخص نیست لیوان را چه کسی داده است، ولی وقتی می گوئید، من لیوان را دادم، مشخص است. این ایه هم همین گونه است، آتَيْنَاهُمُ الْكِتَاب، یعنی من که خدا هستم با تمام اسماء و صفات خودم، کتاب را به شما دادم، خدا مطرح است. ولی وقتی « اُتُوالکِتاب » بیاید، شاید ملائکه اورده باشند، لذا می فرمایند اهمیت « آتَيْنَاهُمُ الکِتَاب » بیشتر است. در این ایه خدا با نهایت اهمیت، به اهل کتاب تذکر می دهد که ما به شما کتاب دادیم
نکته دوم : در رابطه با« يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ » است. بعضی از مفسران، همانند، مرحوم طبرسی، علامه مجلسی ره و ایت الله جوادی املی در تسنیم، این احتمال را می اورند که، ضمیر « يَعْرِفُونَهُ، می شناسند او را، » به قران بر می گردد و می گویند، یهود و مسیحیت، قران را می شناسند، همانگونه که فرزندان خود را می شناسند.
ولی علامه مجلسی ره، علامه طباطبایی و علامه جوادی املی و مرحوم طبرسی احتمال ضمیر به قران بر می گردو را رد می کنند و می فرمایند ، این گونه نیست و ضمیر به پیامبر ص بر می گردد. به کسانی که کتاب دادیم، « يَعْرِفُونَهُ » پیامبر اکرم ص را می شناسند، همانگونه که فرزندان خود را می شناسند. سیاق کلام این گونه است و بحث در رابطه با پیامبر ص است که قبله اش را تغییر داده است، تغییر قبله برای پیامبر ص است، می فرمایند، در بشارت های کتاب ها آمده بود، که یکی از ویژگی های پیامبر خاتم این است که در دو مقطع زمانی، بسوی دو قبله نماز اقامه نموده است، چهارده سال و نیم بسوی بیت المقدس، و بعد از ان بسوی مکه. این نشانه بسیار بارز و مشخص است که بدانید پیامبر خاتم ص حضرت محمد ص است. پس، از تشبیهی که به فرزندان نموده است، علامه ره می فرماید، واضح است که منظور از « يَعْرِفُونَهُ » پیامبر ص است.
نکته سوم : بزرگان ما دقت دیگری کرده اند و می فرمایند، قران می فرماید « يَعْرِفُونَهُ » و نفرمود « یَعلَمونَهُ ». فرق این دو چیست؟ به پیامبر ص شناخت دارند، همانگونه که به فرزندان خود شناخت دارند و می شناسند. در کتاب فروغ لغویه، امده است، وقتی ما می گوئیم به چیزی علم داریم « عَلِمتُ »، این علم می تواند، علم اجمالی یا علم تفصیلی و مفصل باشد. اما وقتی « یَعرِفُ » را بکار می بریم، منظور علم و شناخت تفصیلی و کامل است و جزئیات را هم می دانیم. لذا قران می فرماید، مسیحیان و یهودی ها « يَعْرِفُونَهُ ». یعنی با تمام جزئیات می دانستند که حضرت محمد ص پیامبر است.
نکته چهارم : بعضی کسانی که می دانستند پیامبر ص حق است ایمان آوردند و بعضی ایمان نیاوردند « وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ». در حالی که علم داشتند، حق را کتمان کردند. خواهران و برادران، انصاف قران را توجه کنید، نفرمود، همه انها انکار و کتمان کردند، بلکه می فرماید « وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ ». این برای ما درس است. ما هم در منزل منصف باشیم. اگر خانمی، در منزل، چندین کار را بخوبی و تمیز انجام داده است و یکی، دو تا از کارها نواقضی دارد، ما نگوئیم، همه کارهای شما ناقص است و بگوئیم، در منزل پدر و مادر، درست تربیت نشده ای. در زندگی و در محل کار نسبت به همسر، کارگر و کارمندان خود را انصاف را در کلام و رفتار داشته باشیم. قران در ایه سوره مائده می فرماید، بعضی از یهودی ها و مسیحیان ایمان آوردند« تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ ...» از چشمان انها اشک جاری می شود. درباره بعضی دیگر می فرماید، اصلاً علم انها نرسیده است، قران در آیه هفتاد و هشت سوره بقره می فرماید « وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ » اصلا انها به کتاب علم ندارند. بعضی دیگر صالح هستند، ایه ١١٣ آل عمران « مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ ». بعضی دیگر، کتمان حق دارند، مانند ایه ١۴۵ سوره بقره.
خلاصه خطبه اول :
١ _ در اختلاف سلایق و مذاهب از خدا بخواهیم ما را به پسندیده ترین، هدایت کند
٢ _ در زندگی و محل کار منصف باشیم که انصاف از نشانه های صالحان است
٣ _ عده ای عرفان داشتند، علم تفصیلی و کامل داشتند که پیامبر ص حق است اما ان را قبول نکردند، این ها از باب علوّ، برتری طلبی و هوای نفس، انکار کردند
۴ _ در ذیل « یَعرِفُون » این را اضافه نمایم، روز قیامت پیامبر ص مخاطب خدا قرار می گیرد، قران در آیه ٢۴ سوره مطففین می فرماید « تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ » تو می شناسی، در صورت بعضی از خواهران و برادران ایمانی، شادابی، بهره مندی از نعیم را. حاکم حسکانی از اهل سنت است، در کتاب شواهد التنزیل می گوید، از امام رضا ع روایت داریم که « نَعیم » در ایه یعنی ما اهل بیت. پس محصول و نتیجه تقوا و عمل کردن به قران می شود، ایه ٢۴ سوره مطففین« تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ » ای رسولخدا، تو می شناسی، در صورت کسانی که در گرمترین روزهای سال به نماز جمعه امدند، شادابی و بهجتِ همجواری با محمد و آل محمد را.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ :
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ