بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ لَا نُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لَا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِيّاً. اللهم صل علي رسولك و بشيرك و نذيرك و خاتِم سفرائك و افضلِ انبيائك ابي القاسم المصطفي محمد صل الله عليه و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين المكرمين و اللعن الدائم على أعدائهم أجمعين، من الان الى يوم الدين
عباد الله اوصيكم و نفسي بتقوي الله،
خودم و شما را توصيه ميكنم به رعايت تقوا
از آنجا كه به نقل مشهور امروز سالروز شهادت آقا سيد الساجدين زين العابدين عليه الصلوه و السلام هست درخطبهي اول به مقدار فرصت و به اندازهي فهم و آگاهي در پيرامون شرايط اين امام همام عليهالسلام عرائضي داشته باشيم.
امام صادق عليهالسلام فرمود:
اِرْتَدَّ الناسَ بَعْدَ الحُسَینِ عليهالسلام اِلاّ ثَلاثَةٌ، اَبُوخالِدٍ الکابُلى، یَحیىَ بنُ اُم الطَّویِل، وَ جُبَیرَ بنَ مُطْعِم. ثُمَّ اِنَّ النَّاسَ لَحقوا و کَثْروا.
شرايطي كه بر زندگي امام همام سيد الساجدين زين العابدين عليهالسلام حاكم بود، شرايط ويژهاي بود دوران زندگي امامت امام چهارم عليهالسلام، از پر حادثهترين طوفاني ترين، و حماسيترين دوران زندگي امام ما بود.
امام سجاد عليهالسلام در انقلاب عاشورا شركت داشت، و جانگدازترين و دردناكترين صحنهها را از نزديك مشاهده كرد، ناگوارترين دردها بر روحش ميريخت، كه اگر بر استوارترين كوهها اين دردها فرو ميريخت قطعاً كوهها متلاشي ميشدند، در بعد از ظهر عاشورا كه پدر را تنها ميبيند، و آواي «هل من ناصر » پدر را ميشنود، در عين حال كه در تب شديدي قرار داشت و ارتعاش بدن پيدا كرده بود و توان بازگشايي چشم را حتي نداشت از عمهاش زينب تقاضاي شمشير و عصا كرد كه به كمك پدر مظلومش بشتابد، اين صحنهها تلفظ و گفتارش آسان است، اما تحملش بسيار دشوار است، البته به اجازه داده نشد كه براي اين كار اقدام كند چون مسئوليتي فرارتر از اين و سنگينتر از اين كه همان مسئوليت امامت دوران بود بر عهده حضرت گذاشته شد. در هنگامهاي كه مسئوليت بر عهدهي آقا قرار ميگرفت چنان درتب و تاب بود، چنان در التهاب بود كه نميتوانست به راحتي بر روي زمين بنشيند، حتي با نهايت ادب و تواضع كه در برابر پدر داشت ولي نتوانست بلند شود و برابر پدر بنشيند،
سيد الساجدين يعني كي؟ يعني شخصيتي كه فرمود: درعمرم يكبار با مادرم هم غذا نشدم، مادر به اصطلاح شيرياش، نه مادر رحمياش،
وقتي سوال شد چرا؟
فرمود: ميترسيدم لقمه بردارم كه مورد ارادهي مادر من قرارگرفته باشد و به اين اندازه تخلّف را برخودش در برابر مادر روا نميدانست، اين زين العابدين عليهالسلام در درون خيمه در اوج بيماري و در شدت تب ببيند دستي برپيشاني و سرش كشيده ميشود، و صورتش را نوازش ميدهد، پرسيد كي هستي؟
فرمود پدرت حسين بن علي عليهماالسلام، آمدم وديعه امامت را به تو منتقل كنم، نتوانست بلند شود بنشيند برابر پدر، محضر پدر، سوال كرد عمويم عباس از ما احوال نمي پرسد؟ به عيادت ما نميآيد؟
فرمود :به شهادت رسيد،
برادرم اكبر نميآيد؟ پسر عمويم قاسم نميآيد، عون نميآيد، جعفر نميآيد؟
فرمود: يك جمله بگويم ديگر دلم را آتش نزن، همه شهيد شدند، فقط من ماندم و من، منم آمدم وديعه امامت را به تو منتقل كنم، نتوانست بلند شود جلوي پاي پدر، ادب را رعايت كند و بنشيند، در اين شرايط بار امامت را به دوش گرفت.
درحالي مسئوليت امامت متوجه آقا شد كه
مدينه مركز ثقل حكومت اسلامي و مهد قرآن مورد بي حرمتي است،
كعبه به منجنيق بسته ميشود،
نهاد امامت درهم كوبيده ميشود.
وحتي شعر
لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء و لا وحى نزل
بر همهي شالودهي دين يكباره آب پاك ريخته شود و يزيد بگويد دين يعني چي؟
قرآن يعني چي ؟ وحي يعني چي؟
در اين شرايط نهاد امامت در كانون وجود او شكل گرفت ولي امامتي كه پيرو فقط سه نفرداره، اَبُوخالِدٍ الکابُلى، یَحیىَ بنُ اُم الطَّویِل، وَ جُبَیرَ بنَ مُطْعِم،
اگر روايات ما را به دقت نگاه كنيم ميبينيم دو بار در صدر اسلام، در تفكر شيعي چنين اتفاق افتاد
يك بار زمان رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و بعد از رحلت او كه آقا امام باقر عليهالسلام فرمود:
مردم بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ارتداد پيدا كردند مگر سه نفر، چهار نفر هم متوجه شدند به اشتباه و لغزش و برگشتند شدند۷ نفر، از امام باقر عليهالسلام سؤال شد كه اين سه نفر كه ثابت و استوار ماندند و نلغزيدندكيا بودند؟
فرمود: عمار بود اباذر بود، مقداد بود، فرمودند عمار كجاست؟ عمار هم لغزيد اما نيفتاد، بعد ۴ نفر برگشتند كيا برگشتند؟
فرمود: آن چهار، ابوسينان بود، عمار بود، ستير بود، ابوعمره بود كه روي هم ۷ نفر كنار علي عليهالسلام ماندند، اين يك صحنه است،
صحنهي دیگر مربوط به دوران امام سجاد است،
اِرْتَدَّ الناسَ بَعْدَ الحُسَینِ عليهالسلام اِلاّ ثَلاثَةٌ، اَبُوخالِدٍ الکابُلى، یَحیىَ بنُ اُم الطَّویِل، وَ جُبَیرَ بنَ مُطْعِم. ثُمَّ اِنَّ النَّاسَ لَحقوا و کَثْروا.
بعدها امام سجاد عليهالسلام توانسته نهاد تشيع را يا تشكل تشيع را سامان بده، و جهت ببخشد،
اما فرق است بين امام سجاد عليهالسلام با اميرالمؤمنين عليهالسلام
كانون تفكر اسلام ناب در زمان اميرالمؤمنين عليهالسلام در هم شكست و در زمان امام سجاد عليهالسلام هم درهم شكست،
ولي بين امام سجاد عليهالسلام و اميرالمؤمنين عليهالسلام دو تفاوت است
۱-سرمايه گذاري كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم براي اميرالمؤمنين عليهالسلام به شكل ويژه انجام داد براي امام سجاد عليهالسلام به شكل ويژه انجام نگرفت، به شكل آب آري، مصداق آيه تطهيرند، مصداق آيه قرآن، اما غير از اين است كه بگويد، من شهر علم هستم علي دروازهاش است، أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا- و صدها حديث از پيامبر عليهالسلام درباره اميرالمؤمنين عليهالسلام ميخواهيم داشته باشيم سرمايه گذاري حلالي انجام گرفت كه بخشي از آن را در دعای ندبه شما زمزمه ميكنيد، اين يك فرق،
يك فرق كه آقا امام مجتبي عليهالسلام كه وقتي به او گفته ميشود السلام عليك يا اميرالمؤمنين فرمود نگوييد، اميرالمؤمنين فقط باباي ما است، نه ما،
يك فرق است كه امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: (نحن العالمون و علي اميرنا) فرق است، فرقي كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بگويد علي عليهالسلام چند تا امتياز دارد كه من هم ندارم، علي امتيازش
داشتن همسري چون زهرا عليها السلام است
پدر عيالي چون من
مادر عيالي چون خديجه عليها السلام
و چندين امتياز ديگر را فرمود من هم از اين امتيازات بي بهرهام،
آقاي امام احمد حنبل ۸۴۰ و اندی حدیث از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دربارهي اميرالمؤمنين عليهالسلام دركتاب مسندش جمع كرده و چنين سرمايه گذاري براي امام سجاد عليهالسلام نبود، مصداق سفينه نجات قبول، آري مصداق آيه ابرار، اما سرمايه گذاري خاص صورت نگرفت
امتياز دوم كه اميرالمؤمنين عليهالسلام داشت و هيچ كس نداشت چه برسد به زين العابدين عليهالسلام پشتوانه زهراي مرضيه عليهاالسلام بود
اميرالمومنين عليهالسلام درست است مواجه شد با آن ارتداد جامعه اما
زهرا عليهاالسلام ملاك حق است،
معيار حق است،
رضايتش رضاست خداست،
خشمش، خشم خدا است،
چهارده قرن در تاريخ اسلامي عبور ميشود كسي جرأت نمي كند بگويد به زهرسلام الله عليها اهانت شد، ما ميگوييم به زهرا اهانت شد، خودشان ميگويند غلط كردند كه به زهرا عليهاالسلام اهانت كنند، كي ميتوانست به زهرا عليهاالسلام اهانت كند، دیگر متوكلي پيدا شد، يك ناسزايي به زهراي مرضيه عليهاالسلام گفت، پسر متوكل عباسي بابا را كشت، زهرا عليهاالسلام جايگاهش در بين امت اسلامي، جايگاه ويژهاي بود، و لذا اميرالمؤمنين عليهالسلام به زهرا پناه ميبرد،
يك رئيس دانشگاهي را به خاطر خط بازي داشتند عوض ميكردند، در آن جلسه من سخنران بودم، رئيس دانشگاه خانم سيده بود، فاضله وعالمه بود، فوق تخصص يك رشتهي پزشكي بود، ديدم پناه برد به زنش، گفت من مشكل ندارم اين شغل را از ایشان بگيريد، و من همسرم فلاني است علاوه بر آن كه تخصص بالا دارد عقايد فراواني هم دارد من شروع كردم به گريه كردن بعضيها متوجه گريهي من شدند گفتن، گريه ميكني؟ گفتم تازه فهميدم اميرالمؤمنين عليهالسلام چرا به زهرا پناه ميبرد.
وگرنه در خانه را ميكوبند مرد خانه ميرود پشت در،
نه بچهي خانه ميرود پشت در،
نه كنيز خانه ميرود پشت در،
زن خانه پشت درنمي رود
آن هم كدام زن
بانويي كه سيدهي زنان عالم و به تعبير امام صادق عليهالسلام همهي انسانهاي عالم
بانويي كه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بگويد اگر براي هركس اسوه هست، اسوه و الگوي زندگي من و قيام من و نهضت من و كار من زهراي مرضيه عليهاالسلام است، ممكن است شما به من ايراد بگيريد، امام سجاد عليهالسلام هم پشتيبان داشت، قبول داريم كي؟ زينب كبري عليهاالسلام او هم پشتيبان داشت، اما سرمايه گذاري كه براي زهرا عليهاالسلام شده بود، براي زينب عليهاالسلام نشده بود، به زهرا كسي جرأت نمي كرد نامش را بي ادبانه به زبان بياورد، اگر آن هتاكي و آن گستاخي و آن جسارتي كه ما در تاريخ داريم و بعضي از علماي اهل سنت هم دارند ولي تمام اهل سنت عمدهي اهل سنت انكار ميكنند،
ولي به زنيب تازيانه ميزدند،
به زينب ناسزا ميگفتند،
پشتوانه اي كه وقتي سكينه خاتون از كنار بدن بابا ميخواهد عبور كند، گفت بابا اگر نامحرم نبوند، به عمه ام ميگفتم بدن را برهنه كند،
ببيني جايي از بدن عمهام سالم نمانده و فرق ميكند بين زين العابدين عليهالسلام و اميرالمؤمنين عليهالسلام ، بين زينب كبري عليهالسلام و زهراي مرضيه عليهاالسلام، در اين شرايط امام سجاد عليهالسلام مجددا نهاد تشيع را سامان داد به قدري زيبا سامان داد كه در زمان پسرش باقرالعلوم عليهالسلام بيش از ۴۰۰ عالم برجسته را مرحوم شيخ طوسي، از مكتب امام باقر عليهالسلام نام ميبرد، غير از چهار هزار دانشجو در مكتب امام صادق عليهالسلام،
پايه گذارش كي هست؟
شيعه را كي زنده كرد؟
شيعه را كي احياءكرد؟
شيعه را كي سامان داد؟
وجود مبارك آقا سيد الساجدين عليهالسلام شهادت اين امام همام را به همه شما و به همه دلدادگان و به بقيه الله الاعظم روحي له الفداة و به رهبري معزز انقلاب تعزيت و تسليت ميگوييم، اميداوريم انشاءالله پيرو درستي برايش باشيم، وقتي امام باقر عليهالسلام دارد بدن بابا را غسل ميدهد، يك مرتبه دست از غسل كشيد و هاي هاي شروع كرد گريه كردن،گفتند چه خبر است براي چي گريه ميكني؟
فرمود : چندتا آثار من در شانه و گردن بابام ديدم،
آثار روي شانه بردن سبدهاي كالا براي فقرا بود،
اما آثارگردن هنوز آثار غل و زنجير اسارت بر گردن باباي من ماند
إِنَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ- كِتَابُ اللَّهِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ *فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (۳)
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله و الصلواة و السلام علي رسول الله حَبِيبِ إِلَهِ الْعَالَمِينَ أَبِي الْقَاسِمِ المصطفي مُحَمَّدِ. ا
اللهم صلي علي اميرالمؤمنين عليهالسلام و صل علي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ و صل علي سبطي الرحمة و امامَيِ الهُدي الحسن و الحسين و صل علي ائمه المسلمين علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفربن محمد و موسي ابن جعفر و علي ابن موسي و محمد ابن علي و علي ابن محمد و الحسن بن علي وحجة ابن الحسن المهدي صلواة الله و سلامه عليهم اجمعين
اللهم انا رضينا بهم ائمه فرضنا لهم انك علي كل شيء قدير
با توصيه مجدد به تقوا مناسبتها را ياد آوري كنيم
امروز علاوه بر شهادت آقا امام چهارم عليهالسلام به روايتي مشهور، سالروز شهادت رئيس علي دلواري در مقابله با استعمار پير و استعمار كفتار انگليس درسال ۱۲۹۴ و روز مبارزه با استعمار انگليس و روز بهورز است و شنبه روز روز تعاون و روز مردم شناسي است،
يكشنبه شهادت حضرت آيت الله قدوسي، دادستان كل انقلاب اسلامي در سال ۱۳۶۰ و همينجور شهادت سرتيپ وحيد دستجردي رئيس كل شهرباني كشور
و چهارشنبه روز ورود كاروان اسارت كربلا به شام درسال ۶۱ و قيام ۱۷ شهريور و كشتار بيرحمانهي مردم مظلوم در ميدان شهداء تهران در سال ۵۷ و
پنجشنبه درگذشت نويسنده متعهد آقاي جلال آل احمد در سال ۱۳۴۸
و امروز روز ارتحال عالم بزرگوار و خدوم حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي اسلامي تبار كه به روح و روانش ما بهترين تحيات و درود رو اهدا ميكنيم به روانش صلواتي ختم بفرماييد.
ما امروز درنقطهاي قرار گرفتهايم كه هم درعرصهي جهاني و هم درعرصهي منطقهاي و هم درعرصهي داخلي آمادگي جدي براي تغيير و تحوّلي در ما وجوددارد،
درعرصه يبين المللي و جهاني بعد از جنگ جهاني دوم تا كنون هيچگاه چنين فرصت تغيير و شكلگيري نوين ديده نشده است،
درعرصه منطقهاي در تقريباً بين ۷۰ – ۸۰ سال اخير هيچگاه چنين موقعيتي وجود نداشت كه ملتها بتوانند اين چنين براي سرنوشت خودشان نقش آفرين باشند،
كشور ما در عين اينكه مورد تهاجم دشمن و مملو از تهديدات بيگانه هست اما فرصت و اقتضائات فراواني در درون خودش دارد كه ميشود سكوي پرش در راستاي گام بلند و گام دوم انقلاب اسلامي باشد.
لذا ما بايد به نوعي عمل كنيم كه چون ام القراي جهان اسلام هستيم عمل ما هم اثر منطقهاي و هم اثر جهاني داشته باشد.
ما در سياست خارجي تا حد زيادي رعايت حكمت را مصلحت را، قدرت را داشتيم و بسيارهم زيبا عمل كرديم، به عنوان مثال: اگر مقايسه كنيم بين سياست خارجي امريكا نسبت به افغانستان، و بين سياست خارجي جمهوري اسلامي نسبت به اين كشور ميفهميم سياست خارجي ما چقدر از مصلحت و حكمت و قدرت برخورداربود ؟
۲۰ سال امريكا بر افغانستان حاكميت داشت و با سه هدف لشكر كشي انجام داد و وارد افغانستان شد
۱-مبارزه با تروريزم
۲- مبارزه با مواد مخدر
۳- ايجاد يك حكومت مردمي تمام عيار
اما بعد از۲۰ سال افغانستان چه تحولي با حاكميت آمريكا ديد؟
درهيچ زمينه موفق نبودند
۲۰ سال يك كشور مظلوم، يك جمعيّت ۳۳ ميليوني را غارت كردند، كشتند، آسيب رساندند و هيچ خدمتي به اين مردم انجام ندادند.
امريكا در طي اين ۲۰ سال چنان عمل كرد كه امروز دارد اخراج ميشود،
رسانههاي ما به اشتباه ميگويند خروج امريكا از افغانستان، بايد بگويند اخراج! امريكا از افغانستان،
كه تنفر از امريكا سراسر وجود مردم را گرفته
۲۵۰ هزار افغاني را درطي اين ۲۰ سال كشتند
۱ ميليون افغاني را زخمي كردند
حدود ۲۵۰۰۰ از خودشان كشته دادند
حدود ۸۰۰ كشته هم اروپا روي دست اروپاييها در افغانستان ماند
آمريكا در تمام مدتي كه در افغانستان بود ۴ -۵ تا ميليون افغاني را دردرون كشور آواره كرد
و حدود ۳۵/۳ تا ۴ ميليون افغاني را در برون كشور افغانستان آواره كرد، چقدرهزينه كرد؟
خودشان اعلام كردند، حدود ۸۵ ميليارد دلار اسلحه را اين روزها در افغانستان جا گذاشتند، البته قطعا پشت اين صحنه اغراض شيطاني وجود دارد، چون درحالي دارند اخراج ميشوند كه اين اسلحهها را براي طالبان جا گذاشتند، بهانه كردند برخي خراب است و بعضي هم اسلحهي سالم و بر ميگردند آن خرابها را هم قطعا تعمير خواهند كرد ولي ۸۵ميليارد دلار اسلحه را فقط در آنجا جا گذاشتند،
چقدر هزينه كردند؟ الله اعلم،
ولي امروز دركابل سه پرچم برافراشته است، پرچم ايران، پرچم چين و پرچم روسيه، ولي پرچم آمريكا به زير كشيده شد
اما سياست خارجي ما نسبت به افغانستان بر ۵ اصل استوار بود
۱- مرز مشترك ما با افغانستان حدود ۹۰۰ كيلو متر است بايد امنيتش برقرار باشد و هست
۲- بايد شيعيان افغاني و هزاره در امنيت كامل باشند و در انجام مراسم و مناسك آزادي كامل داشته باشند كه سال جاري ايام محرم براي شيعيان افغانستان دراين شرايط بحراني افغانستان، جزء بهترين زمان برپايي مراسم سوگواري سالار شهيدان ممكن است طالبان مشاركت در قدرت را از شيعيان برنتابد ولي حق مزاحمت با شيعيان را هم ندارد،
3- همهي اقوام افغاني بايد در حاكميت و دولت افغانستاني مشاركت داشته باشند
4- پرچم مبارزه با آمريكاييها بايد برافراشته باشد و جبههي مقاومت تضعيف نشود و افغانستان پستوي خلوت صهيونيزم قرار نگيرد، جزء تعهدات است.
5- جنگ داخلي براي ما پذيرفته نيست چون ما به تمدن و تاريخ افغانستان احترام ميگذاريم و طالبان را تحريف نميكنيم ولي طالبان را هم تقديس نمي كنيم
و برخي از تغيير رفتارها امروز نگاه ميكنيم اما هرگز مباني طالبان تغيير پيدا نكرد، مباني طالبان را ما قبول نداريم
ما درسياست خارجي به نسبت موفق بوديم نه به نسبت بلكه خوب هم در بعضي از جاها، موفق بوديم،
اما در سياست داخلي كشور ما دچار تناقضات سنگيني!، به گونهاي در پيشبرد اهداف انقلاب، با چالش مواجهيم مثلا در همين ماجراي اخير خوزستان، كه امروز نقل محافل ايران است
مردم ما ميگويند درخوزستان نفت هست، فقر هم هست
مي گويند درخورستان رودخانه هست، آب نيست
مي گويند درخورستان زمين هاي حاصلخيز كم نظير هست، اما كشاورزي وجود ندارد
مي گويند كارخانهها هست ولي كار نيست
بين تهران و كرج هرچه ميبيني واحدهاي توليدي از گذشته جديد، ولي كاري به چشم نميآيد
اينها تناقضات است چرا؟ فرصت نيست كه چراها گفته شود با صراحت بايد بگوييم دركنار همهي افتخاراتي كه درطي ۴۲ سال به وسيلهي فرزندان غيور اين مملكت خلق شد، اما تناقضات و اشكالات جدي هم در كشور ما وجود دارد، حالا كه انتخابات جديد صورت گرفت بحمدالله اعتماد دوبارهاي شكل پيدا كرد و يكپارچگي فعلي به وجود آمد اين يك اتفاق مباركي است كه با اين اتفاق مبارك ديگر
كم كاري
وقت كشي،
ديوان سالاري،
بازيهاي بروكراسي اداري توجيه پذير نيست،
امروز يك مجاهدت خدا مدارانه برگرفته از اعتقاد به مباني انقلاب اسلامي ضرورت دارد تا ضعفهاي قبلي جبران شود، مردم هم به فرمودهي رهبري معزز انقلاب بايد شيوه مطالبهگري در جهت انقلابي بودن جامعه و انديشه ورزي و تِز آتش به اختيار را در راستاي جريان انقلاب بايد داشته باشند، چون حضرات با شعارهاي خدمت بر روي كار آمدند و جامعه حق داردكه مطالبات را روي آن شعارها هم داشته باشد تا شاهد يك تحول نوين و ساختار فعال جديد در جايگزيني ساختار فرسودهي قبلي باشد،
هم بايد وزراي اقتصاد به خط شوند
هم بايد نيروهاي فرهنگي به خط شوند
هم بايد زير ساختهاي فضاي مجازي ترميم شود
و هم بايد وزراي آموزش و پروش، علوم و علوم پزشكي فعال شوند تا اميدهاي مردم به يأس تبديل نشود
بايد كشاورزي رونق بگيرد
بايد دامداريها احيا شوند
بايد از صنعت پشتيباني شود
بايد اين كار را دولت انجام دهد فشار را از شانههاي بخش خصوصي بكاهد و بر شانههاي شركتهاي دولتي بيفزايد شركتهاي دولتي ما ۳% ماليات را عهده دارند ولي ۷۰% منابع را در اختيار دارند، بار ميافتد روي شانه بخش خصوصي، بخش خصوصي چه گناهي كرده كه هم در عزايي بايد ذبح شود و هم در عروسي بايد ذبح شود!
توقع از دولت جديد اين است كه بار سنگين را از شانهي بخشهاي خصوصي بكاد و بر شانه بخش های دولتي و شركتهاي دولتي بيفزايد بعضي از واحدهاي توليدي بخش مربوط به دولت، بخش عظيم اعتبارات بانكي جزء پس اندازهاي به اصطلاح واحدهاي فولاد و امثال اينها است،
بايد يك جابه جايي در حمل بارسنگين اجتماعي به وجود بيايد و اين اراده در دولت جديد به حمدالله وجود دارد و ما منتظريم كه هرچه سريعتي لذت تحول را و لذت جايگزيني به اصطلاح سيستم جديد را بر جاي سيستم فرسودهي قبلي مردم ما بچشند .
إِنَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ- كِتَابُ اللَّهِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ *اللَّهُ الصَّمَدُ *لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ * وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ)
اَللَّهُمَّ انْصُرْ اْلإِسْلَامَ وَالْمُسْلِمِيْنَ و انصر من نصر الدين
وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَ المؤمنين
اللهم ايد حماة الدين لا سيما زعيمنا و قائدنا الامام خامنهاي