در آستانه‌ي ولادت با سعادت كريمه‌ي خاندان پيامبر، صل الله علیه و آله و سلم، فاطمه‌ي معصومه سلام‌الله علیها كه در روز اول ذی‌القعده هست مواجه هستیم و به دنبال آن با يك فاصله‌ي يك دهه، مواجه با ولادت آقا علي بن موسی‌الرضا عليه آلاف التحيّه والثناء هستيم. با يك ظرافت قشنگ و درخور تحسين، اين دهه را به عنوان دهه‌ي كرامت نام گذاشته‌اند، چرا كه اين بانوي بزرگوار را با لقب كريمه ياد كرده‌اند، اينكه دهه‌ي كرامت نام گرفت، كرامت يعني چه؟ كرامت به معني بخشندگي و سخاوت است، كرامت به معني بزرگي و شرافت است، كرامت به معني گران‌بهایی و نفاست است، كرامت به معني بزرگواري و عزت است.
چهار معنا براي كرامت دركتب لغوي به چشم مي‌آيد و هر چهار معنا هم با اين خاندان دقيقاً منطبق است، اهل سخاوت‌اند، اهل شرافت‌اند، اهل نفاست‌اند و اهل عزت‌اند. فاطمه‌ي معصومه سلام‌الله علیها، به‌ظاهر بانويي است كه در سنين جواني، قبل از ازدواج، دار دنيا را وداع گفت و بايست به حسب ظاهر، يك بانوي معمولي و عرفي باشد، اما مقدماتي كه براي زندگي او فراهم شد ويژگي اين بانو را نسبت به بانوان ديگر بسيار و بسيار بالا قرار داد. اينكه 35 سال قبل از ولادت تشریف‌فرمایی‌اش را امام صادق علیه‌السلام بازگو كند و مقام و منزلتش را 35 سال قبل از ولادت به جامعه‌ي زمان مطرح كند نشان مي‌دهد كه اين بانوي معمولي نيست، اينكه حضرت نبي مكرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم در شب معراج از نقطه‌ي كره‌ي زمين نقطه نوراني ببيند كه نور مي‌تابد و از جبرائيل بپرسد اين كجاست؟ مي‌گويد اين جايي است كه بعدها يك دختري از ذريه‌ي تو در اينجا دفن مي‌شود، و نام آن نقطه هم مي‌شود قم، و ابليس از اين نقطه به دور خواهد بود و اهل اين نقطه بعد از رحلت، اگر در اين زمين دفن بشوند بي محاسبه وارد بهشت خواهند شد، نشان مي‌دهد كه اين خانم يك خانم ويژه‌اي است. يك بانوي معمولي نيست، براي اين كوتاه گويي فقط يك عبارت را از دو امام بزرگوار هم از آقا علي بن موسی‌الرضا علیه‌السلام كه امروز مفتخريم خادم‌ياران در اينجا حضور دارند عزيزاني را كه لباس خدمتگزاري اين بزرگوار را بر تن آراسته‌اند، و افتخار حضور دادند و هم از آقا جوادالائمه علیه‌السلام اين تعبير آمد. علامه مجلسي اعلی‌الله‌مقامه الشريف در بحار ج102 اين عبارت را از اين دو امام آورد، مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ دو تا نكته در همين عبارت كوتاه وجود دارد:
1- مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها نشان مي‌دهد ما دو جور زيارت داريم يك زيارت آميخته با شناخت، با معرفت، با آگاهي. يك زيارت معمولي و عادي و عامي، زيارت بي بي مورد سفارشش نوع اول است، مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها.
حق كلمه‌ي خاندان پيامبر (ص) چه هست ؟
اينكه دختر موسي ابن جعفر است؟ آن‌قدر دختران منتسب به موسي بن جعفر علیه‌السلام وجود دارد، شما در شهري هستيد كه بخش وسيعي از بقاع مباركه منتسب به آقا موسي ابن جعفر علیه‌السلام است، يا بلا واسطه، يا مع الواسطه، اينكه خواهر آقا امام رضا علیه‌السلام است، معرفت اين بي بي اگر بنا باشد به درستي انجام بگيرد به خاطر خواهر بودن امام رضاست؟ يا اينكه عمه‌ي يك امام معصوم جوادالائمه علیه‌السلام هست، ‌اين يك چيز معمولي است، ‌همه مي‌دانند، به قول آن جامعه‌شناس گفت: زهرا(س) نه از آن جهت زهراست كه دختر پيامبر(ص) است، نه از آن جهت زهراست كه همسر حيدر است،‌ نه از آن جهت زهرا ست كه مادر حسنين(ع) است،‌ همه‌ي این‌ها افتخارات است، اما زهرا زهراست، ‌فاطمه فاطمه است، لقب معصومه را امام رضا (ع) به خواهرش داد، چقدر لیاقت و شايستگي اين بانو بالا بود كه از امام معصوم كه سخني به اجحاف و به اغراق نمي‌گويد لقب عصمت داشت، خداي منان هم آن‌قدر بركت به مرقدش، به مضجعش، به بارگاهش، به پيرامونش داد كه بزرگاني به مثل بروجردي‌ها كه به حق مرجع تمام عيار و مطلق بودند، سر بر آستانش مي‌سائيدند، و به مثل امام امت‌ها،‌ كه دنيا به نام امام امت می‌لرزد و مسلمان افتخار مي‌كند سر بر آستانش می‌سائیدند، و به مثل رهبري معظم انقلاب، سر بر آستانش مي‌سايد، مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها.
زيارت عارفانه چگونه است؟ ما چطور مي‌توانيم راجع به حق آل الله عرفان پيدا كنيم؟ عرفان برحق اين بزرگواران از مقوله‌ی مشكك است، به مثل تسليم را مي‌ماند،‌ ما اگر تسليم هستیم در برابر دين و خدا و پيامبر(ص) و ائمه‌ي هدای معصومين(ص) و ولايت فقيه از مقوله‌ی تشكيك است، حد اعلي دارد و حد متوسط دارد وحد ادنا دارد،‌ در آن كلام نوراني نبي مكرم اسلام (ص) كه نوع تسليم بودنش را مطرح مي‌كند اينطور عرض مي‌كند:
اللَّهُمَ‏ سَجَدَ لَكَ‏ سَوَادِي‏ وَ خَيَالِي‏ وَ بَيَاضِي،‏ سواد معناي لغويش سياهي است، اما كنايه از عالم بدن و ماده است، كه بدن و ماده گرفتار آلام و مصائب است، دستخوش حوادث و تغييرات است. امروز جواني، فردا پيري، امروز سرحالي فردا ناتواني، امروز نيرومندي، فردا بيماري و كَون و فساد است و محدود به زمان و مكان است امروز داريم معلوم نيست فردا را داشته باشيم، ديروز بودند بعضي ها كه ديگر امروز نيستند، اين بخش به اصطلاح سواد وجودي ماست، و به خاطر همين در روايات به اين بخش از وجودي ما كه به اصطلاح بدن و ماده است مي‌گويند: اظلم العوالم، يعني تاريك‌ترين به اصلاح بخش وجودي، خيال به معني عالم است مثال و ذهن كه پيوسته با صورتها و با شكلها سرو كار دارد و دائره‌ي فعاليتش محدود به شكل و صورت و تصور و تسليم است و اما بياض كه به معناي سفيدي است، كنايه از عالم نفس است، آن قوه‌ي ناطقه و حقيقت وجودي انسان است كه از ماده و طبع مبراست، و از شكل و صورت و حدود ثغور عالم منزه است. پيامبر(ص) در اين جمله مي‌ فرماید: تمام دارو توان وجودي من، از بدنم و از تصور و خيالم، و از قوه‌ي ناطقه‌ام، در برابر تو به حد اعلي تسليم سَجَد،‌ سجود نهايت تضلل در پيشگاه ذات اقدس ربوبي است، ‌به اينجا مي‌سد كه مي‌شود: كالميّت بين يدي الغسال فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ‏ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً خداي منان فرمود به پروردگارت سوگند، مؤمن واقعي نخواهم بود مگر كساني كه در مشاجرات به اختلافات في ما بين حكميت تو را ملاك قرار بدهند و هرگونه كه توحكميت كردي به جان و دل بپذيرند. ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً در دلشان حكميت تو سنگيني نكند، تسليم باشند، و اوج تسليم بودن اين است كه ما هم به زبان و هم به جان اهل درود باشيم بر آل الله و بر شخص پيامبر(ص): إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً (احزاب/56)
اين يك فراز ازكلام امام رضا (ع) و امام جواد(ع) است مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها بخش دوم آن فَلَهُ الْجَنَّةُ، نه يدخله الجنه، ‌يا يدخل الجنه،‌ نه فَلَهُ الْجَنَّةُ، ‌ما بعضي از كارهایمان سبب مي‌شود كه بتوانيم وارد بهشت شويم، خدمت به پدر، خدمت به مادر، ‌خدمت به فقرا، خدمت به يتيم، دستگيري افراد مستمند، دستگيري افراد نيازمند، اما يكسري كارهايي است كه نه ما براي بهشت نيستيم، بهشت براي ماست، بهشت در اختيار ماست، بهشت مال ماست، چطور شما مي‌گوييد، ‌عالم همه چيز و زمان مال بقيه الله است، او صاحب زمان است ما محكوم به زمانيم ولي او صاحب زمان است، بعضي ها به جايي مي‌رسند كه بهشت براي آنهاست، تعبيري كه پيامبر(ص) در خطاب به مولا اميرالمؤمنين علی(ص) دارد فرمود: يا علي الْجَنَّةُ تَشْتَاقُ‏ إِلَيْكَ وَ إِلَى عَمَّارٍ وَ إِلَى سَلْمَانَ وَ أَبِي ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادِ. بهشت مشتاق شماست، بهشت چشم انتظار شماست، بهشت در آرزوي شماست، بهشت براي شماست نه شما براي بهشت، زيارت حضرت معصومه(س) از آن نوع كارهايي است كه بهشت را براي تو مي‌آورد، نه تو را براي بهشت. فَلَهُ الْجَنَّةُ جنت براي اوست، بايد قدر اين مقامات را اين جايگاه ها را بشناسيم و بدانیم،‌ البته مقام بالايي هم دارد، به گونه‌اي كه شما در زيارتش به محضرش عرض مي‌كنيد، ‌اشفعي لي في الجنه، براي من شفاعت كن تا با شفاعت تو وارد بهشت شوم بعضي‌ها گفتند كلمه‌ي في،‌ در اينجا معناي ديگري دارد،‌ حتي در بهشت براي به دست آوردن اماكن و جايگاههاي بالاتر و بهتر به جنات عدن شفاعت كن.
آدم گاهي در يك مجلس بزرگي جايگاه پيدا مي‌كند اما آن جايگاه بالاي بالا را به دست نمي‌آورد، يك وقتي نه زمينه فراهم مي‌كند مي‌آيد دست تو را برمي‌دارد مي‌برد صدرمجلس، ‌مقام معظم رهبري در اصفهان درجايگاه مشغول سخنراني بود مرحوم آيت الله حائري شيرازي با برادرش وارد شد درجمع مردم نشست، همه نشستن ما هم نشستيم، ‌آقا به محافظين دستور داد بريد آقاي حائري بگوييد بيايد اينجا،‌ بيايين اينجا گاهي دردرون بهشتي‌ها ولي جايت را تغيير مي‌دهند، جاي بهتري به تو مي‌دهد جاي بالاتري بهت مي‌دهند، ‌او اين مقام را دارد كه ما ازش درخواست مي‌كنيم اشفعي لي في الجنة در درون بهشت، نه اشفعي للجنه،‌ شفاعت كن تا وارد بهشت شويم، شفاعت كن در درون بهشت جايگاه بهتري به دست بياوريم، اين مقام اين بانوست، ولادت اين بانو را به به پيشگاه بقيه الله الاعظم و رهبري معزز انقلاب و شما مردم ولايتمدار و ولايت دوست و شما مردم دلداده و كانون آل الله تبريك مي‌گوييم و دهه‌ي كرامت را به همه شما تبريك عرض می كنيم اميدواريم انشاءالله از عنايات خاص بقيه الله آقا علي ابن موسی‌الرضا (ع) و بي بي كريمه خاندان پيامبر فاطمه‌ي معصومه(س) همه‌ ی ما انشاءالله بهره‌مند و برخورددار باشيم.
با توصيه‌ي مجدد به تقوا مناسبتها را يادآوري مي‌كنيم:
شنبه 22 خرداد ماه 1 ذی‌القعده ولادت حضرت فاطمه‌ي معصومه (س) و آغاز دهه‌ي كرامت و آغاز هفته‌ي حج.
سه شنبه 25 خرداد4 ذی‌القعده، روز گل و گياه.
و چهارشنبه 26 خرداد و 5 ذی‌القعده وفات سيد بن طاووس عالم محدث عاليقدر شيعه در سال 664 .
و در همچنين روزي، حدود 56 سال قبل يك حادثه‌ي دلخراشي صورت گرفت و آن اينكه به حكم فرمايشي سيستم قضايي دستگاه منحوس پهلوي، چهار عزيز به نامهاي اماني، بخارائي، صفار هرندي و نيك نژاد از پيشگامان نهضت امام امت بودند، به جوخه دار رژيم منحوس پهلوي سپرده شدند و به شهادت رسيدند. امام امت درباره‌ي اين شهداي بزرگوار و درباره‌ي خود مؤتلفه‌ي اسلامي فرمودند: شما از اعرابيون اول نهضت اسلامي هستيد رهبري معظم انقلاب درباره‌ي اين شهدا فرمودند: اين شهداي چهار گانه حقيقتا در دوران ظلمات نور خدا بودند كه درخشيدند فضا، و دلها را روشن كردند، راه را براي خيلي‌ها نشان دادند، و مي‌ارزد و شايسته است و وظيفه است و تكليف است و ادب است تقديم به ارواح اين بزرگواران صلوات، ‌
پنجشنبه 27 خرداد و 6 ذی‌القعده روز بزرگداشت احمد بن موسي معروف به شاهچراغ است، و تشكيل جهاد سازندگي به فرمان امام امت در سال 1358 شمسي كه به حق بركات فراواني اين نهاد مبارك براي انقلاب اسلامي ما داشت و روز جهاني بيابان زدايي و تبريك مي‌گوييم تيم ورزشي ايران را كه موفقيت‌هايي را نصيب كشور مي‌كردند مخصوصا پيروزيشان بر تيم مقابل، آمريكايي واقعاً دست مريزاد دارد انشاءالله هميشه با نشاط و سربلند و پيروز باشند.
ازجمعه تا جمعه‌ي ديگر بايد آمادگي براي شركت در يك آزمون بزرگ به نام انتخابات رياست جمهوري و شورا داشته باشيم. به فرموده‌ي رهبري معظم انقلاب، شركت در انتخابات يك وظيفه‌ي شرعي و يك واجب عيني براي تمام واجدين شرايط است به عنوان يك وظيفه است، هركسي كه ايران را، جمهوري اسلامي را، شكوه و عظمت و عزت ملي را دوست دارد قطعاً در انتخابات شركت خواهد كرد. رهبري انقلاب فرمودند: حتي آن كساني كه نظام را قبول ندارند، براي حفظ كشور و براي اعتبار كشور در انتخابات شركت كنند و ما دو وظيفه داريم، يك وظيفه شركت در انتخابات به شكل حداكثري و يك وظيفه انتخاب فرد اصلح، يكي از راههاي شناخت كانديداها علاوه بر سوابق اجرايي افراد، ارايه طرحها در مناظره‌هاست، مناظره‌ها بستر زيبايي است كه مناظره كنندگان شخصيت خودشان را به نمايش بگذارند و به مردم عرضه كنند. و بسيار هم كار ضروري و لازم است، و ما بايد اين را بدانيم كه انتخابات يكي از سرنوشت سازترين رويدادهاي سياسي كشور است و اين را بدانيم حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي نشانه‌ي هم رشد مردم و هم نشانه‌ي مردم سالاري ديني است و اگر اين حضور حداكثري شكل پيدا كند جمهوريّت و اسلاميّت قوي‌تر وكامل تر به نمايش خواهد گذاشت، افتخار انقلاب اسلامي اين است كه مديريت كشور را از يك حكومت استبدادي از يك حكومت فردي، از يك حكومت ميراثي و وراثتي و نژادي به يك حكومت مردمي و مردم سالاري ديني تبديل كرد. نعمت بي بديل و بزرگ و سترگ و ارزشمند، ‌پس حاكم بر سرنوشت ملت ايران خود مردمند، مردمند كه انتخاب مي‌كنند، مردمند كه مي‌توانند انتخاب شايسته يا نعوذ بالله انتخاب ناشايسته داشته باشند، شوراي نگهبان، فيلتري است براي عبور شايستگان، اما شايستگي از مقوله‌ي تشكيكي است. افراد شايسته‌اند و برخي شايسته‌تر و ما بايد سعي كنيم كه شايسته تر را پيدا كنيم. البته درست است كه شوراي نگهبان فيلتر است ولي گاهي از اين فيلتر بني صدرها هم عبور مي‌كردند،‌ ما نمي‌توانيم تاريخ را ناديده بگيريم بايد چشممان را باز كنيم،‌ و فرد اصلح را در اين مناظرات، در دقت بر زندگي اجرايي افراد شناسايي كنيم تا بتوانيم بهترين‌ها را برگزينيم، البته مناظره‌ي دوره سيزدهم معايبي داشت، نمي‌شود معايبش را كتمان كرد، يكي از آن معايب اين بود كه هيچكدام از كانديداها روايت صحيح و واقع نما از عملكرد نظام در مناظرات مربوط به طي چهل و دو سال عمر انقلاب ارائه ندادند، كه مخاطبان پس از شنود مناظرات احساس مثبتي از نظام و عملكرد نظام داشته باشند، البته منظور اين نيست كه فقط نكات مثبت نظام را بگويند، بلكه منظور اين است كه تصوير روشني از واقعيت‌ها داشته باشند. هم قوت‌ها و هم ضعفها را به مردم ارائه بدهند، اين مثل خود قرآن هر كجا بخواهد معايب را بگويد اول معروفات را مي‌گويد اول مثبتات را مي‌گويد، اول قابليت‌ها و لياقتها و شايستگي‌ها را مي‌گويد و بعد به معايب اشاه مي‌كند. ولي در اين مناظرات عمدتاً به سمت غايب رفتند و چيزي از مثبتات نظام در طي 42 سال اشاره نكردند، هيچ يك از كانديداها و اين ضعف بود و اين عيب بود، و اين نقص بود كه حاكم بود بر مسئله‌ي مناظرات. مقام معظم رهبري حفظه الله در 19/10/94 اشاره كرده بود، در مناظرات سعي كنيد مثبتات نظام را انكار نكنيد، قوتهاي نظام را زير پا نگذاريد، شايستگي‌ها‌ي نظام را بازگو كنيد، عملكرد نظام ناديده گرفته نشود، ما توقع نداشتيم كه در مناظرات القاء نگاه افراطي خوش بينانه انجام بدهند نه، ‌و توقع هم نداشتيم، كه سياه نمايي بدبينانه ارائه بدهند، انتظار داشتيم كه درست نمايي واقع بينانه را به مردم ارائه بدهند. متأسفانه در اين مناظرات بخاطر دلگيري از حوزه‌ي كاركرد برخي از دولتمردان در اين دوران اخير اجرايي عملكرد چهل و دو ساله‌ي نظام را زير سؤال بردند، ‌يا حداقل تصوير روشني از عملكرد نظام ارائه نداده‌اند و در مقام بازگو كردن مثبتات نظام مضايقه انجام دادند، اين يك عيب بود.
عيب دوم در مناظره اين بود كه كانديداها كساني هستند كه از مرحله‌ي احراز صلاحيّت‌هاي شوراي نگهبان عبور كردند بايد نماد فضائل ملّت و عصاره آرمانهاي ولايت و شهادت و جهاد باشند، تابلو خودشان نباشند، ‌تابلو نظامي باشند كه از ولايت ريشه گرفته، امام در رأس نظام است، ‌رهبري انقلاب در رأس اين نظام است، ‌شهدا مايه‌هاي اوليه‌ي اين نظامند، جانبازان عزيز و جهاد و ايثار و ايثارگري، چقدر از مناظرات ما تابلو اينجوري ديديم، يا حداقل نزديكي و قرابت اين ارزش‌ها ديده باشيم، ‌مناظرات انتخابايتي بايد مدرسه اخلاقي سياسي، اخلاق سياسي باشد، ‌بايد ارتباط دهنده‌ي بصيرت و سواد و بينش اجتماعي باشد و جلوه دهنده‌ي چهره‌ي واقع نظام الهي باشد، و نااميد كننده دشمنان قسم خورده‌ي اين انقلاب عزيز ما باشد.
مناظرات انتخاباتي بايد آيينه‌ي تمام نماي ظرفيت بالفعل كانديداداها و مطالبات واقعي و صحيح مردم باشد، و اگر كانديداها به جاي معرفي ظرفيت وجودي خويش كه مدعي لياقت مندي تصدي گري چهار ساله‌ي بزرگترين جايگاه اجرايي ايران اسلامي هستند به پرخاشگري به ديگران يا محاکمه‌ي غائبانه‌ي كارگزاران بپردازند، قطعا نمي‌توانند بستر مشاركت حداكثري مردم را فراهم كنند. ‌بايد مردم را اميدوار كرد. يك كلمه ازكلمات رهبري در نا اميدي مردم نيست، مي‌فرمايند: ما هيچ مشكل غير قابل حل در كشور نداريم، ضعف مديريت داريم، يا سوء مديريت داريم، يا بي مديريتي داريم، بايد كانديداها واقعيت‌ها را به مردم بگويند. الان سوال مي‌كنند كي بيايد مي‌تواند مشكل معيشت مردم را حل كند؟ همين ديروز از ما سؤال مي‌كردند، گفتم هركه با عرضه باشد مي‌تواند حل كند، والله كشور داريم ثروتمند، متمكن، قدرتمند، در هر زمينه‌اي سرآمد، در نفتش، درگازش، در معادنش، در كشاورزيش، اگر به درستي انديشيده بشود نه دورترين نقطه‌ي روستاي كاشان كه مي‌رويم مردم بزرگوار مي‌گويند ما در خانه‌ي خود دام داريم براي علوفه‌اش گيريم، استاندار محترم اين استان بگويد ما بزرگترين دامداري اصفهان را كه داشتيم فقط برای 24 ساعت غذای دام داشت، ‌غذا نمي‌ آمد چرا؟ در بندر به جاي اینكه عرضه بشود به دامداران، به شكل غير رسمي يكجا فروخته مي‌شد به ديگران و سودش گرفته مي‌شد و اين برگردانده مي‌شد، معايب را بايد گفت، ولي مثبتات را بايد بگوئیم ما مردمي داريم با انگيزه، مردمي داريم دانشمند، مردمي داريم، صبور، دانشمندان هسته‌اي ازكجا به وجود آمدند؟ از بيرون كشور صادر شدند درون كشور؟ دانشمندان فضا و هوا از كجا به وجود آمدند،‌ در بيرون تربيت شدند از دامن ديگران تحويل ما شدند يا نه از همين دل مردم؟ از بين همين مردم، ما مردمي داريم كه پيامبر(ص) درحق اين مردم به ثناخواني در آمده، لوكان العلم لثريا . . . خداي منان به ثناخواني در آمده وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ مردم بي نظير، مردم مقاوم، مردم صبور، مردم بردبار، مردم همراه، مردم با بصيرت، مردمي كه بين كارگزاران نظام با اصل نظام فرق مي‌گذارند و هرگز يك كارگزار متخلف نظام را به پاي اصل نظام نمي‌آورند، ‌توقع اين بود كه در مناظرات بستر افزايش مشاركت را و اميد را و آرامش را ما در مناظرات ببنيم در هر حال مناظرات تمام شد و در بين اين مناظرات قطعا و قطعا افراد يكنواخت نبودند و سوابق افراد هم دقيقا در دست شماست، يك هفته فرصت خودآزمايي است كه ما به انتخاب اصلح بپردازيم و اينكه بگوييم كه حالا قبلا رأي داديم چه شد؟ الان هم چه مي‌شود؟
والله نغمه‌ي شيطاني است و آب را در آسياب دشمن ريختن است و چرخ آسياب دشمن را به حركت در آوردن است، كاري كنيم كه دشمن شاد نباشيم، ‌كاري كنيم كه دوست شاد باشيم، شركت شما، خوشحالي شهدايتان را فراهم مي‌كند، شركت شما، رضايت خاطر امامتان را فراهم مي‌كند
نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏ در قيامت سرو كار ما با امام امت ماست، ‌سرو كار ما با رهبري معظم انقلاب ماست، سرو كار ما با شهداء گرانقدر ماست، آنها به ما مي‌گويند ما وظيفه‌مان را تا پاي جان و خون انجام داديم، شما تا پاي گذاشتن انگشت روي يك برگ رأي دريغ ورزيديد.
نكته‌ي پاياني مسئله تبليغات در يك فرصت پاياني ممنوع مي‌شود، 24 ساعت ممنوع، آن زماني كه فرصت تبليغات وجود ندارد براي رسانه‌هاي ما و جوانان ما و نيروهاي جهادگر فكري ما فضاي مجازي كه در دست دشمن است، بمباران تبليغات صورت مي‌گيرد، و اين بمباران تبليغات در روزها و لحظه‌ها و ساعت‌ها و حتي دقيقه‌هاي آخر مي‌تواند تا حد زيادي تفكر منفي به وجود بياورد، سعي كنيم تا آن فرصتهاي پاياني هرگز گوش به صداي بيگانه و دشمن ندهيم، انشاءالله.