خطبه اول
خطبه دوم
سلام عليكم و رحمت الله
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد
و الثناء لله رب العالمين و الصلوات و السلام علي خير خلقه و اشرف بريته
محمد ابن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم و علی اهل بیته الطيبين
الطاهرين سِيَّمَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي الْأَرَضِينَ وَلعْنَة الله
عَلِيِّ أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ، الی يَوْمِ الدِّينِ
دههي سوم
محرم است و اسراي آل الله مسير كوفه تا شام را طي ميكنند، با توجه، به
نيابت از اسراي آل الله دعاي سلامتي مولامون را بخوانيم
بسم الله الرحمن الرحيم
اللَّهُمَّ
کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ
قَائِداً وَ نَاصِراً وَدَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ
طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
شادي روح حضرت امام، همهي شهدا،
گذشتگان، مخصوصاً شهدا و گذشتگان منطقهي كاشان، و شهدايي كه اين ايام
سالگردشان هست به ويژه شهيد لاجوردي و شهيد اندرزگو و براي سلامتی و نصرت
رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی و همهي مراجع عظام صلواتی هدیه بفرمایید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خير مقدم عرض ميكنم به همهي برادران و خواهران، مسئولان عزيز، روحانيت معظم، جوانان و نوجوانان، اوصيكم و نفسي بتقوي الله
برادران و خواهران گرامي خودم را و شما را به تقواي الهي توصيه ميكنم
محرمات الهي را انجام ندهيم واجبات الهي را انجام بدهيم،
يكي از گناهان كبيره حسادت است
حسادت
آن طور كه حضرت امام در اربعين حديث توضيح ميدهند يعني اگر ببينيم،
برادري، خواهري نعمتي دارد از خدا بخواهيم كه خدايا اين نعمت را از او
بگير، اين ميشود حسادت،
زوال نعمتي كه دست ديگران است
علاج حسادت را امام ميفرمايد بايد توحيدمان را قوي كنيم، چه كسي اين نعمت را به او داده؟
دردعاي 22 صحيفهي سجاديه هم درصدر دعا و هم در انتهاي دعا از خداي متعال زوال حسادت را درخواست ميكنيم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَلِّصْنِي مِنَ الْحَسَدِ، خدايا من را خلاص كن از حسادت
وَ احْصُرْنِي عَنِ الذُّنُوبِ، من را حفظ كن از گناه
وَ وَرِّعْنِي عَنِ الْمَحَارِمِ، من را دور كن در ورع قرار بده از حرامها
وَ لَا تُجَرِّئْنِي عَلَى الْمَعَاصِي، خدايا من را جري نكن بر معصيت، من را بي باك نكن نسبت به گناه
وَ اجْعَلْ هَوَايَ عِنْدَكَ، هوا و تمايل من را نزد خودت قرار بده
وَ
رِضَايَ فِيمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكَ، ميل دلم را، رضايتم را در آنچه كه
از جانب تو به من ميرسد به آن قرار بده، راضي باشم به آنچه كه از تو به
من ميرسد
وَ بَارِكْ لِي فِيمَا رَزَقْتَنِي در رزقي كه به من ميرساني بركت قرار بده
در جلسهي قبل سورهي مباركه بقره آيات 14 و 15 تلاوت و توضيح داده شد كه منافقين يكي از ويژگيهاشون اين بود
وَ إِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا به مؤمنين كه ميرسند ميگويند ما ايمان داريم، قالُوا آمَنَّا
وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ به شياطين و دوستان خودشان كه ميرسند ميگويند ما با شما هستيم
بيان
شد درجلسهي قبل كه منافقين صدر اسلام دودسته بودند يك عده از ابتدا مثل
عُبي عبدالله ابن عبي از اول ايمانشان، ايمان ظاهري بود، به تعبير آيت الله
مطهري و آيت الله جوادي ولي يك عده منافق شدند درطول زمان،
نكتهي
دوم جلسهي قبل اين بود كه منافق تمايل باطنياش به سمت كفر است، 3-4 تا
قرينه بيان شد از جمله اينكه در برخورد با مؤمنان ميگويند إِذا لَقُوا
الَّذينَ، لقوا وقتي برخورد كنند تمايلي ندارند به برخورد با مؤمنان اگر
برخوردكردند
اما نسبت به شياطين تعبير اين است إِذا خَلَوْا يعني با رغبت ميروند به جلسهي خلوت شياطين خودشان، تمايل به كفردارند،
و
نكتهي بعدي كه بيان شددرجلسهي استهزاء خدا نسبت به كافر كه اللَّهُ
يَسْتَهْزِئُ بِهِم به اين معنا بود كه اين منافق خودش را مصلح ميداند
ميگويد انا نحن مصلحون ما اهل اصلاحيم، ولي روز قيامت كارنامهي عملش را
ميآورند ميبييند أَفْئِدَتُهُمْ هَواء وزني ندارد، سبك است هيچي در آن
نيست، اين ميشود استهزاء الهي، انتظتار داشت يك كوله باري از عمل را
بياورد اما وقتي باز ميكنندكارنامه عمل را ميبينند هيچ چي دران نيست،
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ و آخرش هم فرمود
وَ يَمُدُّهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (15) در آن عَمَه و كورباطينشان خدا آنها را رها ميكند
آيه اي كه امروز مد بحث است 16 بقره
أُولئِكَ الَّذينَ منافقين كساني هستند كه
اشْتَرَوُا مشتري شدهاند، خريدند
الضَّلالَةَ گمراهي را
بِالْهُدى به جاي هدايت
يعني چي؟
يعني
شما وقتي ميرويد مغازه فرض كنيد ميخواهيد يك خودكار بخريد 2000 تومان
ميدهيد به آقاي مغازه دار ايشان ايشان يك خودكار به شما ميدهد،
منافق سرمايهي خودش را ميدهد اما به جاي اينكه درمقابل اين سرمايهي سنگين هدايت را بخردضلالت و گمراهي را ميخرد،
فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ اين تجارت هيچ برايشان سود ندارد
وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ (16) و اينها هدايت نميشوند
3-4 نكته را سريع عرض كنم از مفسران عالي مقام
اولين نكته اين است كه برادران و خواهران بزرگوار دنيا محل تجارت است
الدُّنْيَا سُوقٌ دنيا تجارت خانه است
عين روايت است
رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ يك عده سود ميبرند
وَ خَسِرَ يك عده هم ضرر ميكنند
چه كاركنيم كه ما سود ببريم؟
قرآن كريم به ما ياد ميدهد، اگركسي با خدا معامله كند سود ميبرد
با شيطان معامله كند ضرر ميكند
درتعبير سورهي مباركه فاطر 29 ميفرمايد
تجارتشان
يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ (29) مؤمن اميد دارد به يك تجارتي كه بائر نباشد ميگويند اين زمين بائر است
بائر يعني بي ثمر
مؤمن اميد دارد تجارتش لَنْ تَبُورَ باشد بائر نباشد بلكه بر عكس سودآور باشد
اما يك عده سورهي فتح آيه 12 ميفرمايد
كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً (12) روز قيامت به ايشان ميگويند شما قومي بوديد بائر
بي ثمر، بي سود، بي فايده
در اين آيه اي كه امروز خوانديم
فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ تجارت منافق برايش سود ندارد
اين نكتهي اول،
پس دو نوع تجارت داريم
تجارت با خدا سود آور
تجارت با شيطان ضرر
نكتهي دوم سرمايهي ماچيه در اين تجارت؟ سرمايه انسان چيست برادران و خواهران گرامي؟
حضرت
آيت الله جوادي در تسنيم و آيت الله مطهري درجلد 2 آشنايي با قرآن صفحه
103 از شان استفاده ميشود اين مطالب، ما دو تا سرمايه داريم
سرمايهي ما برادران و خواهران بزرگوار
يكي سرمايهي علمي است،
يكي سرمايهي عملي
منافق هر دو سرمايه اش را ميبازد
سرمايهي علمي چيه؟
يكي هدايت فطري است، خداي متعالي همهي ما را فطرتا با فطرت توحيدي خلق كرده،
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها همه اين سرمايه را دارند، هدايت فطري،
2- خدا به ما عقل داده، درك داده،
آمد پيش امام معصوم گفت آقا عقل چيه؟
فرمود عقل چيزي است كه تو را برساند به بندگي خدا،
مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ و تو بتواني با آن عقل بهشت را كسب كني اين عقل است
پرسيد پس آني كه معاويه دارد چيه؟
فرمود آن شيطنت است، نيرنگ بازي است عقل نيست
اين دو تا سرمايه
هدايت فطري، عقل و فهم
سرمايهي ديگر علمي ما هدايت انبياء هست
124هزار پيامبر آمدند با وحي به ما مطالبي را ياد بدهند اين سرمايهي علمي است
و بعد از انبياء ائمهي هدي و بعد علماي وارث انبياء، پرچمداران هدايت كه در نماز جمعه هم حضورخوبي دارند و از همه شان ممنون هستيم
اين ميشود سرمايهي علمي
سرمايهي عملي چيست؟
عمر،80 سال-90 سال 100سال خداي متعالي به من و شما عمرداده اين سرمايه است
إِنَّ
الْإِنْسانَ لَفي خُسْر، در ذيلش در مفسرين آوردند، گفت من نميفهميدم
اين معنايش را تا اينكه ديدم يك يخ فروش دارد يخ را ميفروشد و اينجور داد
ميزند
«بياييد از من يخ بخريد كه دارد سرمايه من ذوب ميشود»
آفتاب كه ميخورد به اين يخ، اصل سرمايهي من دارد ذوب ميشود، نه از سودش، از اصل سرمايه
و
آن مفسر ميگويد من اينجا فهميدم كه إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْر يعني
چي؟ يك روز كه بر عمر من ميگذرد يك روز از آن محدودهي 80 سال من كم
ميشود از اصل سرمايه دارد كم ميشود
سرمايهي عملي دوم ما نيروي كار است، قدرت بدني است
اين قدرت بدني در دعاي كميل ميخوانيم بايد در خدمت دين قرار بگيرد
قَوِّ عَلى خدمتک جَوارِحی خدايا قوي كن اعضا و جوراحم را براي خدمت به دين
پس تمام اينها ميشوند سرمايه
اين هم نكتهي دوم ذيل اين آيه
نكتهي
سوم مؤمن اين سرمايهي علمي و عملياش را با خدا معامله ميكند براي اينكه
بهشت را به دست بياوريد منتها خود مؤمنين 2 دسته هستند
يك دسته همتشان متوسط است ميگويند ما به الجنه كه برسيم كافي است
جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار به همين برسند ميگويندكافي است،
البته معاملهي پر سودي هست،
ولي افراد ديگري داريم مثل حاج قاسم سليماني
حاج حسين همداني
شهداي والامقام كاشان
شهداي تخريبي كه ديشب جلسهي سالگردشان را و يادمانشان گرفته بودند،
شهداي عزيز جوشقان استرك كه ديشب برايشان 30-40 نفر از شهدا جلسه گرفته بودند
اينها يك مطلب بالاتري را مد نظر دارند ميگويند ما از اصول كافي جلد 1 صفحهي 19 ياد گرفتيم ثمن جسم ما بهشت و الجنة است، اما
إِنَّ أَبْدَانَكُمْ لَيْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ اين جسم، بهايش جنت است كه فرمود
فَلَا تَبِيعُوهَا بِغَيْرِهَا اين جسمتان را به غير الجنه نفروشيد
ولي ما در كنار اين جسم روح هم داريم، روح قيمتش خيلي بالاتر است از الجنة،
حاج قاسم دنبال ان هست، دنبال آيهي شريفهي 55 قمر است
في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ (55) مقام عنديت خدا را ميخواهد
حضرت آسيه وقتي زير شكنجهي فرعون قرار گرفت گفت خدايا
ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ مقام عنديت تو را ميخواهم
شهدا همه شان عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون هست
عِنْدَ نزد خداي متعال
اين خيلي فرق ميكند با الجنة
يا ايهي 207 بقره
وَ
مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ بعضي از
مردم كساني هتند كه ميفروشند نفس خودشان را جان خودشان را اما در مقابل چي
ميگيرند؟ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ ميگويند رضوان الله را ما
ميخواهيم
اين همت بلندتري است
و به تعبير سورهي قيامت آيه 22 و 23
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ (22) يك عده در روز قيامت شاداب هستند، خوشحالند، چرا؟
إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ (23) به خداي خودشان نظر ميكنند، شهيد نظر ميكند به وجه الله
يك معناي وجه الله يعني امام زمان، امام حسين، در دعاي ندبه امروز خوانديد
أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ، منافق تمام اين سرمايهي علمي و عملي خودش را ضرر ميكند
فَما
رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدينَ (16) سرمايهي عمرش را كه
از دست داد، سرمايهي علمي و عمليش را كه از دست داد در ضلالت گرفتار است و
چيزي برايش نميماند تا بخواهد سرمايهي جديدي داشته باشد
لذا روز قيامت كه ميشود همين افراد به شيطان ميگويند كاش بين ما وتو بعد و فاصلهي به اندازهي مغرب تا مشرق بود
سوره زخرف آيهي 38
حَتَّى إِذا جاءَنا روز قيامت كه اين افراد منافق را ميآورند پيش خداي متعال
قالَ منافق ميگويد
يا لَيْتَ بَيْني وَ بَيْنَكَ كاش بين من، من منافق، من كافر
وَ بَيْنَكَ و تو شيطان
بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ بود به اندازه مشرق ومغرب فاصله بود، قرين من نميشد
فَبِئْسَ الْقَرين بدقريني براي من بودي
يك نمونهي روايي هم ذكر كنم ذيل همين آيه 16 بقره
در
بحار مرحوم مجلسي اعلي الله مقامه درجلد 65 صفحهي 106 كه در تسنيم جلد 2
صفحهي 310 هم آمده امام كاظم عليه السلام اين آيه 16 بقره وقتي نازل شد يك
عده آمدند پيش پيغمبر اكرم گفتند يا رسول الله سبحان الرازق، چقدر خداي
متعال رازق است و پاك و منزه است در رزق دادن،حضرت فرمود چي شده؟
گفتند
يا رسول الله يك عده از مدينه حركت كردند براي تجارت رفتند چين، همراه
اين عده يك نفر هم خادم اين تجار بود اين تجار وقتي سواركشتي شدند ديدند
اين آقا داردخدمتشان ميكند هر يك از اين 10-20 تاتاجر يك پولي به اين خادم
دادند در چين كه رسيدند اين پول را به او دادند همان جنسي كه براي خودشان
خريدند به اندازهي دستمزدش براي او هم خريدند، آمدند مدينه آن كالاش اين
خادم فروخت تجارت عجيبي شد، سود ده برابر،
خَرَجَ مَعَ قَوْمٍ يَخْدُمُهُمْ فِي الْبَحْرِ در كشتي براي خدمتشان رفت
فَرَعَوْا رعايتش كردند
لَهُ حَقَ خِدْمَتِهِ حقوقش را دادند وقتي برگشت
... فَرَبِحَ الْوَاحِدُ عَشَرَةً كالايي كه آورده بود مثلا 10 ميليون بود فروخت 10 برابر شد سودش 100 ميليون
شد يكي از پولدارهاي مدينه
يك عده ديگه آمدند بر عكس اين را گفتند
يا رسول الله
أَلَمْ تَرَ فُلَاناً، فلاني را نديدي
كَانَتْ حَسَنَةً حَالُهُ، خيلي حال و احوال خوشي داشت از نظر مالي
كَثِيرَةً
أَمْوَالُهُ مال زيادي داشت اما حرص او را گرفت كشتي را سوار شد،
سرمايهاش را گذاشت در كشتي براي تجارت رفت وسط دريا دچار طوفان شديد شد،
تمام سرمايهاش را از دست داد ولي جان خودش نجات پيداكرد الان برگشت مدينه
شد فقير فقير
وقتي اين دو دسته اين ماجرا را تعريف كردند. پيامبر اكرم
معلم است، فرمود كه ميخواهيد كسي را برايتان بگويم كه از آن دستهي اول
سودشان بيشتر است و از دستهي دوم ضررشان بيشتر است؟
أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَحْسَنَ مِنَ الْأَوَّلِ حَالًا وَ بِأَسْوَأَ مِنَ الثَّانِي حَالًا اين معلم است
گفتند قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ بفرماييد اي پيغمبر خدا
حضرت فرمود بهتر از آن حال آن اولي كه تجارتش شدده برابر كساني هستند
فَرَجُلٌ
اعْتَقَدَ صِدْقاً بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وسلم
كسي است كه با صداقت به من رسول الله ايمان بياورد
وَ صِدْقاً
بِإِعْظَامِ عَلِيٍّ أَخِي و به بزرگي برادرم علي ابن ابي طالب ايمان
بياورد شاكرخدا باشد ف مطيع من و علي ابن ابي طالب باشد
فَجَمَعَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ بِذَلِكَ خَيْرَالدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ خدا خير و بهترين دنيا و آخرت را براي او جمع ميكند
شما گفتيد تجارت آن آقا شد 10 برابر من به تو ميگويم خير دنيا و آخرت
...لَا
جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَمَّاهُ عَظِيماً فِي مَلَكُوتِ أَرْضِهِ
وَ سَمَاوَاتِهِ اين شخص معتقد به من رسول الله وعلي ابن طالب را خدا
درآسمانها و زمين عظيم ميشمارد و به رضوان ميرسد
اين مال شماست
بگويم چه كسي بدتر از آن تاجري است كه تمام سرمايهاش را دركشتي از دست داد
وَ أَمَّا أَسْوَأُ مِنَ الثَّانِي حَالًا آن كسي است كه بيعت بكند با برادرم علي ابن ابي طالب
وَ أَظْهَرَ لَهُ مُوَافَقَتَهُ اظهار بكند با علي موافق است
وَ مُوَالاةَ أَوْلِيَائِهِ ولايت او را و فرزندان او را دارد
وَ مُعَادَاةَ أَعْدَائِهِ با دشمنان علي دشمن هست اظهار ميكند
ثُمَّ نَكَثَ بعد اين بيعت را بشكند
قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ اين در دنيا و آخرت ضرركرده
يك مصداقش منافقيني هستند كه در آلباني شبانه روزي دارند عليه جمهوري اسلامي كار ميكنند
قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ
خدايا در دنيا و برزخ و آخرت ما را از محمد و آل جدا مفرما
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
وَ
الْعَصْرِ (1)إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ (2) إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا
وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا
بِالصَّبْرِ (3)
خطبهي دوم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد
و الثناء لله رب العالمين و الصلواتو السلام علي خيرخلقه و اشرف بريّته
محمد ابن عبدالله صلی الله علیه وآله و سلم، اللهم صل علي، علي
اميرالمؤمنين علي ابن ابي طالب و صل علي الصديقه الطاهره فاطمه الزكيه سيده
نساءالعالمين، اللهم صل علي الحسن و الحسين سيدي شباب اهل الجنّه و صل
علي علي ابن الحسين زينالعابدين و محمد بن علي الباقر و جعفر بن محمد
الصادق و موسي ابن جعفر الكاظم و عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا
الْمُرْتَضَى اللهم صلي علي محمد ابن علي الجواد، و علي ابن محمد الهادي و
الحسن ابن علي الزكي العسكري، اللهم صل علي حجت ابن الحسن المهدي القائمَ
المنتظر، بِهِمْ نتَوَلَّى
به ولایت شما 14 معصوم ايمان داريم
و من اعدائهم نتبرء و از دشمنان شما با زبان و قلب و عمل بيزاريم
اوصيكم و نفسي بتقوي الله
برادران و خواهران، جوانان عزيز، خودم را و شما را به تقواي الهي توصيه ميكنم
سفر طولاني در آينده داريم
آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ فرياد، فرياد از طولاني بودن راه و كمي زاد و توشه
در ادامهي همان دعاي 22 در فراز ديگر
وَ ارْزُقْنِي سَلَامَةَ الصَّدْرِ مِنَ الْحَسَدِ خدايا اين سينه و قلبم را از حسادت سالم كن
حَتَّى لَا أَحْسُدَ أَحَداً نسبت به هيچ كس حسادت نكنم
مِنْ خَلْقِكَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِكَ، از اين كه چيزي از فضائل به او دادي حسود نباشم
وَ حَتَّى لَا أَرَى نِعْمَةً مِنْ نِعَمِكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ اگر ببينم به يكي از برادران و خوراهران نعمتي دادي
فِي دِينٍ نعمت ديني، ببينيم فرض كنيد تقواي او درجه اش بالاست
أَوْ دُنْيَا تمكن ماالي دارد، ماشين خوب، فرض كنيد كار خوب، اشتغال خوب
أَوْ عَافِيَةٍ سلامت دارد، قدرت بدني دارد، ورزشكار است
أَوْ تَقْوَى نماز با اخلاصي ميخواند
أَوْ سَعَةٍ وسعت مالي دارد
أَوْ رَخَاءٍ آسايش دارد
اگر اينها را ديدم حسادت نكنم
إِلَّا رَجَوْتُ لِنَفْسِي أَفْضَلَ ذَلِكَ بگويم خدايا بهتر از اين را به من بده
از تو بخواهم نه اينكه زوال نعمت را براي او بخواهم
بِكَ وَ مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ.
مناسبتهاي امروز سريع ميكنم
اولين مناسبت كودتاي 28مرداد 1332 هست
تلاشم برادران و خواهران در حوادث تاريخي نگاه عبرت بين است
اولين عبرت ماجراي 28 مرداد اين است كه روشنفكران ما از روحانيت جدا شدند سيلي اش را خوردند
در
روزنامههاي آن زمان عكس آيت الله كاشاني ميكشيدند روي منبر كاريكاتور
ميكشيدند در حالي كه يك كيسه پول را يك دستي دارد به آيت الله كاشاني
ميدهد و آن دست پرچم انگلستان است
شكستند روحانيت را سيلياش را هم خوردند اين اولين درس
درس
دوم اعتماد به آمريكا پايانش همين است اين عبرت را رهبر معظم فرمود،
فرمود: مصدق يك اشتباه تاريخي انجام داد و آن تكيه برآمريكا بود وقتي
درفشار انگلستان قرارگرفت در ماجراي ملي شدن صنعت نفت به جاي اينكه به ملت
پناه ببرد، به جايي اينكه از آيت الله كاشاني و قدرت عظيم معنوي روحانيت
كمك بگيرد پناه آوردبه آمريكا، آمريكا هم همدست شد با انگليس مأمور خودش
را فرستاد و آمدند مثل آب خوردن برش داشتند، اعتماد به آمريكا نتيجهاش
همين است، آقا فرمودند مصدق اعتمادكرد به آمريكا كتكش را هم خورد اين
عبرت دوم
عبرت سوم اين است كه نيروهاي انقلابي را ترد نكنيم درماجراي
كودتاي 28 مرداد از اشتباهات مليگراها، ناجوانمردي و عناد به جمعيت
فدائيان اسلام و شخص شهيد نواب صفوي بود يك صلواتي برايشان ختم كنيد.
عيرت
چهارم اين است كه كساني كه انقلاب كردند كساني كه آن نهضت را به وجود
آوردند ريشه را نديدند، ريشهي فساد شخص شاه بود، محمد رضا بود معلول را
ديدند اما نه جناحهاي و نه مذهبي به فكر تشكيل حكومت اسلامي نيفتادند و
اين عبرتي بود كه امام راحل عظيم الشأن از اين ماجراي تاريخي گرفت وقتي كه
شهيد امام موسي صدر از لبنان رفت به نجف محضر امام اوضاع فلسطين را اوضاع
اسرائيل غاصب را تشريح كرد براي امام وضعيت جهان اسلام يك گزارش داد،
ميگويد من وقتي براي گزارش دادم انتظار داشتم حضرت امام يك راهكار بدهد
براي فلسطين، يك راهكار بدهد براي اسرائيل، ديدم امام يك كلمه گفت،فرمود
بگذار اول ما در ايران يك حكومت اسلامي تشكيل بدهيم، چه قدر ژرف نگر امام،
اول يك پايگاه درست كنم در ايران، اول گوش شاه را بگيرم از اين مملكت
بيرون بندازم،يك پايگاه قدرت درست كنم، بعد نوبت فلسطين و اسرائيل، اين
عمق ديد امام نسبت به بعضي از بزرگان
مناسبت دوم
فردا هست 29 مرداد روز جهاني دنياي مجازي
همهي انسانها تمايل با ارتباط دارند با ديگران، با جهان
امروز
ارتباط انقدر جهاني شده شما اينجا ميتواني يك حديث بخواني در آن طرف
عالم حديث شما را بشنوند اين از فوايد عرض شود فضاي مجازي است منتها
شيطان از همين ابزار استفاده ميكند از شبكههاي اجتماعي براي اينكه ايمان نسل انقلاب را هدف قرار بدهد
ما بايد چه كنيم،
ديروز
در محضر جناب آقاي فرماندار جلسه اي درباره فضاي مجازي شهرستان كاشان
تشكيل شد مسئولان ذيربط تشريف داشتند، برادران و خواهران سامانهاي را به
نام فدك يك سال است تقريبا رويش كار كردند 7-8 تا زيرمجموعه دارد، هم ارشاد
دارد، هم تبليغ معارف در آن است و هم يك بخشي دارد به عنوان گزارش كه
همهي افراد ميتوانند وارد شوند در سامانه فدك، گزارش منكري كه ديدند در
آنجا وارد كنند اگر مايل بودند اسم خودشان بنويسند، مايل نبودند ننويسند،
دادستان محترم، شخصاً يا كسي كه او تأييد ميكند اين گزارش را ميخواند بعد
ارجاع ميدهد اگر مربوط به اصناف باشد به اصناف، اگر مربوط به نيروي
انتظامي باشد به فتا و امثال ذالك، اين يك سامانه پيشرفته است به لطف خداي
متعال يك مختصري مقدمات ديگر دارد كه انشاءالله با دستور آقاي فرماندار
تمام ميشود و هم در ارشاد و معارف مفيد هست و هم در شناسنامه داركردن
كساني كه در فضاي مجازي فعالاند و هم در پيگيري تخلفات خود اصناف آمدند
پيش ما در هفتهي قبل، گفتند ما گله داريم، بعضيها مجوز ندارند، عليرغم
اينكه مجوز ندارند با حرام با صحنههاي حرام دارند تبليغ ميكنند خودشان
را، خوب قانون بايد حاكم باشد، و اين يكي از ابزارهاي اين مجموعه است
بايد بريم به سمت ايجاد اينترنت ملي،
بايد برويم به سمت شبكهي اجتماعي ايراني و استفاده از آن دردولت
بايد متخصصين متعهد را كانالهايشان را تبليغ كنيم
و بايد نظارت جدي داشته باشيم بر شبكه هاي اجتماعي خارجي
ببينيد
هدف اين است كه ايمان، تقويت شود كسب و كار كسي را نميخواهد جمهوري
اسلامي مسدود كند اما ايمان خانوادهها براي همهي ما اولويت اول است
مناسبت سوم روز جهاني مسجد است
صهيونيستها
در سال 1973 مسجد الاقصي را به آتش كشيدند به همين مناسبت از 30 مرداد تا
يك هفته 6 شهريور را نامش گذاشتند هفتهي بزرگداشت جهاني مسجد
برادران
و خواهران، اگر مسجد همان كاركرد زمان پيامبر عظيم الشأن را داشته باشد در
نشر معارف در حلّ معظلات، فرض كنيد يك جلسهاي در رابطه با كاهش طلاق
داشتيم ائمهي جماعت مشاورين مذهبي درمساجد
حَكَمٌ مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَمٌ مِنْ أَهْلِهَا از سمت خانم از سمت آقا اينها خيلي ميتوانند آسيبهاي اجتماعي را كم كنند
همينطوركاركردهاي نظامي مسجد اين بسيج عزيزي كه به لطف خدا و جمهوري اسلامي در هرمسجدي وجود دارد چه بركتي براي نظام دارد
بسيج خواهران، بسيج برادران
نيروي
انتظامي ما و دادستان ما دنبال مسجد ميروند كه بگويند برايشان از قانون، و
از راه كم كردن روش كم كردن آسيبهاي اجتماعي، اينها كاركردهاي مسجد ما است
يك نمونهاش را شما ديديد كه وقتي مسجد به كاركرد اصلي خودش رسيد چه
سيلي به اسرائيليها زدند در اين جنگ سه روزه آمد حمله كرد شيخ السعدي را
دستگير كرد هفتهي قبل هم عرض كردم بخشيش را، بعد 48 ساعت به او مهلت داد
جهاد اسلامي گفت شيخ ما را بايد آزاد كني، خيلي مغرور بود اسرائيل چون
مسئولان مقاومت در ايران جلسه داشتند فكر كردند ديگه نيروهايشان كاري
نميتوانند انجام بدهند ديروز جناب آقاي سردار دقيقي در اجلاس تخريب اين
مطلب را فرمودند، جهاد اسلامي 48 ساعت كه مهلت داد در اين 48 ساعت فلسطين
را زدند، اسرائيليها كه در هفتهي قبل برايتان عرض كردم، خسارتهاي مالي و
شهادتها را اما مقاومت پاسخ داد، جهاد اسلامي ام فقط پاسخ داد، بعد وقتي
موشكها فراوان شد دستشان را بردند بالا، شرطشان را جبههي مقاومت بيشتر
كرد، اول آزادي شيخ السعدي بعد بعضي از رهبران مقاومت را اضافه كردگفتند
اينها را هم بايد آزادكنيد، موشكها را بيشتر كردند، پذيرفتند،گفتند
باريكهي غزه را هم برايمان باز كنيد، بازگشايي تمام گذرگاههاي باريكهي
غزه اين هم پذيرفتند، موشكها ادامه پيداكردكاهش محاصرهي غزه اينها از
ثمراتش بود، رئيس جهاد اسلامي نامه مينويسد به رهبر معظم انقلاب حضرت آقا
در پاسخ فرمودند شما ثابت كرديد هربخش از مجموعهي مقاومت، هر بخش حتي مثل
جهاد اسلامي به تنهايي هم ميتواند بيني دشمن را به خاك بمالد، دشمن غاصب
رو به ضعف است و مقاومت فلسطين روبه قوت
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ما همچنان در كنار شما هستيم
سلام عليكم و العهود بحالها بر عهدي كه باشما بستيم هستيم /سيد علي خامنهاي
مناسبت پاياني شهادت امام سجاد عليه السلام 25 محرم در اين هفته داريم،
شهادت شهيد لاجوردي در سال 1377 اين عزيزي كه در دستگيري منافقين در سال 60 فوقالعاده مؤثر بود
و شهيد اندرزگو در سال 57
رهبرمعظم انقلاب در تبيين شرايط امام سجاد عليه السلام به حديثي از بحار جلد 46 صفحهي 143 اشاره ميكنند كه حضرت فرمود
مَا بِمَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ درتمام مكه و مدينه جدمان
ما عِشْرُونَ رَجُلًا 20 نفرنبود
كه يُحِبُّنَا! ما اهل بيت را دوست داشته باشد
و به تعبير نهج البلاغه شريف خطبه 108 آخر خطبه 108 ميفرمايد
لَبِسَ
الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً دين اسلام، لباسش را واژگونه
پوشيده بودند، فَرو به آن پوستين ميگويند اين پوستين بايد آن پشم گوسفندش
درون بدن باشد تا بدن را گرم كند، اينها بر عكس پوشيده بودند كه آن منفعت
خودش عائد پوشنده نميشد، يعني جاي ارزش و ضد ارزش جدا شده بود، در اين
شرايط امام سجاد عليهالسلام چند تا كار انجام داد كه يكيش همين صحيفهي
سجاديهي ارزشمند است قدرش را بدانيم، جناب حسن الامين و علامهي جعفر
مرتضي ميفرمايند
الامام السجاد باعث الاسلام من جديد، اسلام را دوباره امام زين العابدين بازسازي كرد
يك راهكارشان همين صحيفه بود
يك
راهكار ديگرشان هم خريدن برده بعد عملاً اسلام ناب را به اينها ياد
ميدادند و بعد اينها را آزاد ميكردند رهبر معظم ميفرمايد: 100 هزار برده
امام سجاد خريد، تعليم داد، آزد كرد، 100 هزار مُبلغ در جهان اسلام آن هم
مبلغي كه امام سجاد را ديده هيچ بردهاي را هم بيش از يكسال نگه نميداشت
اين هم يك درسي براي ما دارد، در بدترين شرايط فرهنگي، امكان اينكه انسان كار فرهنگي انجام بدهد با تأسي به امام زين العابدين هست
ذكر مصيبتي داشته باشيم در مقتل مُغرَّم صفحهي 320 اين طور آمده
ماجراي دفن شهدا توسط امام سجاد
لما اقبل السجاد با معجزه امام سجاد از زندان عبيد الله از كوفه آمدند به كربلا
وجدَ بني أسدٍ مُجتمعينَ عندَ القتلى ديدند مردم روستا بني اسد جمعند دور شهداي 72 تن
اما مُتحيّرينَ متحيرند،
لا يدرونَ ما يصنعونَ، نميدانند چه كار كنند چرا؟ به خاطر اينكه نميشناختند اين بدنها را
ولَم يهتدُوا إلى معرفتِهم، چرا نميشناختند؟ يا بقيه الله
وقَد فرّقَ القومُ اين قوم نابكار جداكرده بودند
بينَ رؤوسِهم وأبدانِهم، ديدند 72 تا بدن بدون سر در سرزمين كربلا افتاده
وربّما يَسألونَ ميپرسيدند
مَن أهلُهم اينها اهل كجا هستند
وعشيرَتُهم! اينها از كدام قبيلهاند
يك دفعه ديدند آقايي آمد
فأخبرَهم فرمود بني اسد من اينها را ميشناسم
بعد ديدند آمد به سمت يك جسد مطهري
ثمَّ مشى الإمامُ زينُ العابدين (عليهِ السّلام) ديدند امام سجاد قدم برداشت به سمت يك بدن
إلى جسدِ أبيهِ به سمت بدن حسين
واعتنقَه بغل گرفت اين اين بدن بي سر را
و بكى بُكاءً عالياً، گريهي امام سجاد ديگه صداي بلند آمد همين جا كه امام دفن است
ورفعَ قليلاً منَ التّرابِ يك كم خاكها را كنار زدند
فبانَ قبرٌ محفورٌ ديدند يك قبري آماده است چه كرد امام سجاد؟ دستها را گذاشت زير كمر امام حسين
فبسطَ كفّيهِ تحتَ ظهرِه زير آن كمر خُرد شده، دستها را گذاشت يك كمي بدن را از زمين بالا آورد
قالَ: (بسمِ اللهِ و في سبيلِ اللهِ وعلى ملّةِ رسولِ اللهِ، خدايا براي تو، براي دين جدم پيغمبر،
حالا ميخواهد بدن را دفن كند بني اسد آماده هستند كمك كنند برادران و خواهران امام فرمود
نه اينجا ديگه من كمك نميخواهم
(إنَّ معي مَن يُعينُني)، كساني هستند كه من را كمك ميكنند
ديگه
نيامده در اينجا چه كسي كمك كرد ولي از خواب ام سلمه همسر پيغمبر معلوم
ميشود ميگويد من يك شبي خواب ديدم پيغمبر را ديدم چهره غبارآلود است گفتم
يا رسولالله اين چه سر و وضعي است فرمود ام سلمه دارم از كربلا ميآيم از
دفن پسرم حسين نگاه كردند بني اسد ببينند چه ميكنه امام سجاد ديدند
وضعَ خدّهُ على مِنحرِه الشّريفِ قائِلاً اين صورت را گذاشته روي رگهاي بريده
حسين آرام جانم، حسين روح و روانم
خدايا با آن رگهاي بريده تو را ميخوانيم يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله
در ظهور مولامون تعجيل بفرما
قلب مطهرشان از اين جلسه از همهي خواهران و برادران و حق داران ما حي و ميّتاً راضي بفرما
خدايا رهبر عزيزمان نصرت و تأييد خاص بفرما
دشمنان امام زمان، آمريكا اسرائيل، وهابيت منافقين داخلي، خارجي، نابود بفرما
خدايا اين جلسه را براي دنياي ما برزخ و آخرت ما ذخيره قرار بده
ثوابي
از اين جلسه به روح مطهر امام همه شهدا، گذشتگان مومنين، مؤمنات، حق
داران، عائد و واصل بفرما ف ما را قدر دان شهدامون، قدر دان جانبازانمون،
قدردان آزادگان عزيزمان، قدردان ايثارگرانمان قرار بده،
بيماران را، جانبازان عزيز لباس عافيت بپوشان
حاجات
جمع حاضر خواهران ما برادران ما مخصوصا جوانان عزيز حاجات مادي معنوي،
اشتغال، مسكن، ازدواج فرزند سالم و صالح از همهي اينها مهمتر ايمان و
اعتقاد و عاقبت به خيري عطا بفرما
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ (1)فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ (2)إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)