امام جمعه کاشان : ایمان به غیب، اقامه نماز، انفاق، ایمان به کتب اسمانی و معاد از ویژگی های متقین می باشد

حجت الاسلام سید سعید حسینی در دومین جلسه از مباحث «درسی از قران» در جمع اعضاء دفتر نماینده ولی فقیه اظهار داشت : سوره بقره شش اسم دارد و این نام گذاری ها هم حکمتی دارد. به جهت آیات 67 تا 73 این سوره که ماجرای گاو بنی اسرائیل را توضیح می دهد به بقره معروف است و این گاو هم خاصیت احیا داشت، چون مقتول را زنده نمود. نام دو و سوم این سوره ذُروَه و سنام القران است که خود پیامبر این نام را گذاشته است، و به معنای، نقطه برجسته و ممتاز قران است. نام چهارم، فسطاط یعنی خیمه . همان طور که خیمه مجموعه یک خانواده را در بر می‌گیرد، این سوره نیز قسمت اعظمی از احکام فقهی و اسلامی را در بر گرفته است. احکام فقهی موجود در این سوره از سوره‌های دیگر بیشتر و این سوره در واقع خیمه و دربرگیرنده احکام فقهی قرآن است. نام پنجم، بخاطر ایت الکرسی در ایندسوره سیّد به معنی اقا می باشد و نام ششم، زهراء به معنای بسیار درخشنده است. پیامبر می فرماید به این سوره و سوره آل عمران «زهراوان» می‌گویند.

امام جمعه کاشان در رابطه با ثواب این سوره افزود : در روایت داریم اگر کسی این سوره را روز در منزل بخواند،. شیطان تا سه روز وارد این خانه نخواهد شد و اگر کسی سوره را شب بخواند، سه شب شیطان به ان خانه نخواهد امد. این سوره مانند حصن است  « قَرَأَها في بَيتِهِ لَيلاً لَم يَدخُلِ الشَّيطانُ بَيتَهُ ثَلاثَ لَيالٍ ، ومَن قَرَأَها نَهاراً لَم يَدخُلِ الشَّيطانُ بَيتَهُ ثَلاثَةَ أيّامٍ »

وی در رابطه با  « الف لام میم» اول سوره بقره گفت : ایت الله جوادی املی در تفسیر تسنیم جلد دو، از صفحه 65 تا صد، حدود سی و پنج صفحه بیست نظریه از بزرگان تفسیر برای چرایی و چیستی « الف لام میم » اورده اند. در تفسیر شُبّر بصورت خلاصه در باره« الف لام میم » می گوید : 1_  یک نظر این است که « الف لام میم» اسم سوره است، 2_  یا این « الف لام میم» مختصری از کلماتی است، یعنی،  « الف » نشانه چیزی است و  « میم» نشانه چیز دیگر، در حدیث هم داریم، ( الف یعنی اَنا، لام یعنی اَللّه و میم یعنی، اَعلَم ) . « اَنا اللّه اَعلَم » من خدایی هستم که می دانم، بلکه اعلم هستم. 3_ اشاره به مدت و اجل دارد. مانند این که می گویند، عدد  110، که اشاره به حضرت علی ع دارد، 69 اشاره به حضرت زینب س، 59، حضرت مهدی ع ،  این جا هم اشاره به مدت و اجل دارد 4_ نظر چهارم این است که  خدا به این کلمات قسم می خورد  5_ اسم و اسماء الهی است. در تفسیر تسنیم در حدیثی از امام صادق ع، به این ذکر شده است که،  «الـم» هُوَ حَرفٌ مِن حُروفِ اسمِ اللّه ِ الأَعظَمِ المُقَطَّعِ فِي القُرآنِ، الَّذي يُؤَلِّفُهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله وَالإِمامُ، فَإِذا دَعا بِهِ اُجيبَ؛ الف ـ لام ـ ميم»، حرفى از حروف اسم اعظم خداست كه در قرآن، پراكنده است و پيامبر صلى الله عليه و آله و امام، آنها را با هم تركيب مى كنند و هر گاه با آن دعا كنند، دعايشان اجابت مى شود. 6_  از اسرا و اسماء الله است، که پیامبر و اهل بیت به ان اگاه هستند  « قیل سِرُّاللّه.»

امام جمعه کاشان در ادامه گفت : کلیات این صفحه اوصاف متقین است. ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَارَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ. این قران، شکی در ان نیست که از طرف خدا امده و برای متقین هدایت است. متقین چه کسانی هستند؟ امام جمعه سفارش به تقوا می کند. تقوا چیست؟ وصف متقین در ادامه امده : 1_ ایمان به غیب دارند، الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ  2_  نماز را اقامه می کنند، وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ  3_ 4_ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ، و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، انفاق مى‌كنند. 5_ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ، به قران یقین و ایمان دارند، کتب اسمانی تحریف نشده قبلی را هم قبول دارند 6_ به معاد هم ایمان دارند. وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ‌. این گونه که شد  « أُولئِكَ عَلى‌ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌.» این ها بر هدایت و فلاح هستند

حجت الاسلام حسینی در رابطه با ایمان به غیب گفت : مرحوم شُبّر می گویند : ایمان به غیب یعنی، چیزهایی که از حواس پنچ گانه ما غایب است. ولی وجود دارد و ما به انها ایمان داریم، مانند خدا،  1_ یکی از مصادیق ایمان به غیب، ایمان به الله است. 2_  تمام اسمائی که در دعای جوشن کبیر خواندیم و صفاتی که امده، ایمان به غیب است 3_ نبوت، 124 هزار پیامبر را ما ندیده ایم اما باور و ایمان به انها داریم  این مصداقی از ایمان به غیب است 4_ ظهور و قیام. امام زمان ع یکی دیگر از مصادیق ایمان به غیب است و مساله رجعت  5_ معاد   6_  محاسبه الهی 7_ بهشت و جهنم. این ها در زیارت ال یس امده و جزو اعتقادات ما می باشد

وی در توضیح اقامه نماز گفت : انسان با تقوا نماز را اقامه می کند، و این به معنای خواندن نیست،
 « يقيمون الصلوة» اقامه نماز  را « با تمام ركوعها و سجودها وحفظ مواقيتها و حدودها و صيانتها « مما يفسدها أوينقصها. رکوع و سجود را درست انجام دهد، نماز را در وقت خودش بخواند، حدود نماز و مسائل آنرا رعایت کند و نماز را از انچه باعث بطلان یا نقص نماز می شود حفظ کند. این را اقامه گویند
 ‏
امام جمعه کاشان درباره  وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ بیان داشت : متقین کسانی هستند که از انچه رزق انها کردیم انفاق می کنند. این انفاق فقط پول نیست، بلکه اموال، صرف قوّت جسمانی برای خدمت به اسلام، آبرو،  انتشار علمی که اموخته ایم ، این ها از مصادیق انفاق و وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ است.  « مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْقُوَی فِی الْأَبْدَانِ وَ الْجَاهِ وَ الْعلم »

حجت الاسلام حسینی در رابطه با مباحث اخلاقی گفت : باب 79 کافی حدیث دوم در رابطه ارتباط مومنین هنگام دیدن یکدیگر  و خاصیت معانقه بین مومنین گفت: امام صادق ع می فرمایند : هر گاه دو مؤمن معانقه كنند غرق رحمت الهی می شوند و هر گاه، به خاطر خداوند، و نه براى غرضى از اغراض دنيوى، يكديگر را در آغوش كشند، به آنها گفته شود : آمرزيده شديد، عمل را از سر گيريد اعمال بد گذشته شما پاك شد، اعمال خود را دوباره آغاز كنيد. و هر گاه این دو مومن سوالی از هم می کنند، بعضی از فرشتگان به بعضی دیگر می گویند، دور شوید، کنار هم نباشید که این دو مومن سرّی را برای هم بیان می کنند. اسحاق بن عمار که راوی حدیث است، به امام فرمود، فدای شما، وقتی ملائکه دور می شوند، دیگر الفاظ دو مومن را نمی نویسند در صورتی خداوند در سوره ق ایه 18 می فرمایند، هیچ حرفی از زبان خارج نمی شود مگر این که، فرشته ان را می نویسند. امام آهی کشیدند و گریستند و اشک امام روی محاسن جاری شد  فرمودند، اسحاق، می دانی چرا خداوند به دو فرشته گفت، از مومنین جدا شوید زیرا این دو مومن را دوست دارد و می خواهد ان دو را کرامت کند، هر چند فرشتگان  الفاظ را نمی نویسند و کلام را نمی شنوند اما خداوند می داند دو مومن چه می گویند لذا خدا فرمود، عالم به سرّ و خفا من هستم. انشاء الله اهل تقوا و اوصافی که در این صفحه گفته شده باشیم

«  إنَّ المُؤمِنَينَ إذا اعتَنَقا غَمَرَتهُما الرَّحمَةُ ، فإذا التَزَما لا يُريدانِ بِذلِكَ إلاّ وَجهَ اللّه ِ ، و لا يُريدانِ غَرَضا مِن أغراضِ الدّنيا ، قيلَ لَهُما : مَغفورا لَكُما ، فَاستَأنِفا فَإِذَا أَقْبَلاَ عَلَى اَلْمُسَاءَلَةِ، قَالَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ بَعْضُهَا لِبَعْضٍ: تَنَحَّوْا عَنْهُمَا فَإِنَّ لَهُمَا سِرّاً، وَ قَدْ سَتَرَ اَللَّهُ عَلَيْهِمَا  قَالَ إِسْحَاقُ : فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَلاَ يُكْتَبُ عَلَيْهِمَا لَفْظُهُمَا، وَ قَدْ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مٰا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّٰ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ؟ قَالَ: فَتَنَفَّسَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) اَلصُّعَدَاءَ، ثُمَّ بَكَى حَتَّى أَخْضَلَتْ دُمُوعُهُ لِحْيَتَهُ؛ وَ قَالَ: «يَا إِسْحَاقُ ، إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَمَرَ اَلْمَلاَئِكَةَ اَنْ تَعْتَزِلَ عَنِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِذَا اِلْتَقَيَا إِجْلاَلاً لَهُمَا، وَ إِنَّهُ وَ إِنْ كَانَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ لاَ تَكْتُبُ لَفْظَهُمَا وَ لاَ تَعْرِفُ كَلاَمَهُمَا فَإِنَّهُ يَعْرِفُهُ وَ يَحْفَظُهُ عَلَيْهِمَا عَالِمُ اَلسِّرِّ وَ أَخْفَى  »