تاریخ خبر:۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۶ مهر
سلسله مباحث بررسی مبانی فکری شهید مطهری ره _ جلسه بیست و ششم ، حضور در مسجد ، ٢٧۴ _ ٢٣ / ٧ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : جان و نفس ما ارزشمند است ، مراقب باشید ان را ارزان به شیطان نفروشید
حجت الاسلام حسینی : باید مراقب شیطان باشیم ، تمام تلاش شیطان این است که نفس و بدن خود را ارزان بفروشیم و به جهنم برویم . هیچ کس به خودش مطمئن نباشد . مراقب گام های شیطان باشیم . شیطان ، ثانیه ثانیه عمر ما را می گیرد و ما را از بهشت دور می کند
سلسله مباحث بررسی مبانی فکری شهید مطهری ره _ جلسه بیست و ششم ، حضور در مسجد ، ٢٧۴ _ ٢٣ / ٧ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : جان و نفس ما ارزشمند است ، مراقب باشید ان را ارزان به شیطان نفروشید
حجت الاسلام سید سعید حسینی در بیست و ششمین جلسه گفتگو در رابطه با آثار شهید مطهری ره از کتاب تعلیم و تربیت ، در مسجد باب الحوائج اظهار داشت : حضرت استاد مبانی تربیت را به ما یاد دادند ، سه مبنا از مبانی تربیت را گفتیم ، خروج از خودخواهی ، عدم نسبیت اخلاق و کرامت نفس . زیر شاخه های کرامت نفس ، عزت نفس ، علوّ نفس و قوت نفس را بیان کردیم . استاد مطهری فرمودند ، هم ما و هم فرزندانمان باید توجه کنیم که خدا خصلتی به مومن داده است و ان این است که باید قوت نفس داشته باشیم ، ضعف نفس نداشته باشیم . گفتیم ، اگر کسی نفسش ضعیف باشد ، ١ _ دروغ می گوید ، امام حسین ع می فرماید « اَلصِّدْقُ عِزٌّ ، وَالْكِذْبُ عَجْزٌ » راستگویی نشانه عزت است و دروغ گویی نشانه ناتوانی است . ٢ _ غیبت می کند . علی ع در حکمت ۴۶١ نهج البلاغه می فرماید « الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ » نهایت انسان عاجز این این است که غیبت می کند . و بیان شد از آثار قوت نفس همت بلند و رعب در دل دشمن بود ، ایه ١۵١ سوره ال عمران می فرماید « سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ .. » ما در دل کفار رعب را القاء می کنیم چون بخدا مشرک هستند
امام جمعه کاشان افزود : امشب ، چهارمین زیر مجموعه کرامت نفس که نفیس بودن نفس است را توضیح می دهیم . نفس ما گران بها و ارزشمند است که اشاره می کنیم در کجاها ذکر شده است .
١ _ قران در آیه ١١١ سوره توبه می فرماید « إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ » خدا مشتری جان و اموال مومنین شد . علامه ره در المیزان « توصیه می کنم به تفاسیر قران بیشتر انس داشته باشید ، خصوصا تفسیر علامه ، کراماتی از علامه در برزخ دیده اند که مشابه ان را برای ائمه شنیده ایم . فرض کنید ، در بیان داستانی از امام سجاد ع می گویند ، مردی از بزرگان بلخ ، بیشتر سال ها خانۀ خدا را زیارت می کرد و سپس به زیارت قبر پیامبر اکرم ص می رفت. او هر بار که به مدینه مشرف می شد ، خدمت امام زین العابدین ع هم می رفت و ضمن زیارت ایشان ، هدایایی هم خدمت آن حضرت تقدیم می نمود. سپس احکام دینی خود را از امام فرا می آموخت و به دیار خود باز می گشت . روزی همسر آن مرد به شوهرش گفت سال آینده وی را به نزد امام ببرد تا او هم امام را زیارت کند ، سال بعد که حرکت کردند ، همسرش در راه بیمار شد و نزدیک مدینه از دنیا رفت . مرد بلخی ، همسرش را در همان مکان گذاشت و شتابان به مدینه آمد . وقتی خدمت امام سجاد ع رسید ، آن حضرت را از مرگ همسرش مطلع ساخت . امام دو رکعت نماز به جای آورد و سپس دعا کرد . سپس رو به مرد بلخی کرد و فرمود : به سوی همسرت بازگرد . خداوند با دست قدرت و حکمت خود ، او را زنده کرده است ، مرد بلند شد و با سرعت خود را به همسرش رساند . وقتی وارد خیمه اش شد ، همسرش را دید که با صحت و سلامت روی زمین نشسته است . مرد به همسرش گفت : خداوند چگونه تو را زنده کرد ؟ زن گفت : به خدا قسم که ملک الموت نزد من آمد و روحم را قبض کرد . ولی در بین زمین و آسمان ، اقایی با ابهت و مجللی امد و به فرشتگان دستور داد ما از خدا برای او چند سال عمر گرفتیم و من زنده شدم ، مرد بلخی دست همسرش را گرفت و او را نزد امام سجاد ع برد . وقتی که زن ، امام را دید فرمود : به خدا قسم سید و مولای من همین مرد است . این مرد همان کسی است که به برکت دعایش زنده شدم . شبیه این ماجرا برای علامه طباطبایی ره نقل شده است ، روح یکی از مومنین به عالم برزخ بر می گردد ، در انجا ملائکه وقتی روح او را می برند ، به کاخ مجللی در برزخ می رسند ، می پرسند از چه کسی است ، می گویند ، برای علامه طباطبایی می باشد ، بر علامه ره وارد می شوند ، علامه به فرشتگان می گوید ، روحش را به بدنش برگردانید
امام جمعه کاشان گفت : علامه ره در المیزان در جلد نهم صفحه ٣٩۶ ذیل ایه ١١١ سوره توبه می فرماید ، ببینید خدا چه مثالی زده است ، خودِ خداوند و خریدار خداوند است و فروشنده مومنین هستند . و جان و اموال مومنین کالا ، می باشد « مال با برکت می شود ، ساخت این مسجد یا همین سی ملیون تومانی که برای جبهه مقاومت به جهت امتثال از مقام معظم رهبری ، اهدا کردید . و ثمن معامله بهشت است . سند این معامله هم خدا می فرماید ، تورات ، انجیل و قران است . این ارزش روح و نفس مومن است ، که خدا مشتری ان است .
٢ _ جای دیگری که این بحث امده است ، حکمت ۴۵۶ نهج البلاغه است « أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا ؟ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ ، فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا » مرحوم مغنیه در معنی کلمه ، اللُماظَة ، می فرماید ، جویده شده ، ریزه های غذا ، آیا آزاده ای نیست که رها کند دنیا را برای دنیا طلبان ، هر آينه برای نفس ها و جان ها شما ، بهايى جز بهشت نيست ، پس خود را جز به آن بها مفروشيد .
٣ _ از این مهمتر حدیثی است که در بحارالانوار جلد ۴۵ صفحه ٢۵ ، در حدیثی از امام صادق ع نقل می کند « اُثامِنُ بِالنَّفْسِ النَّفیسَةِ رَبَّها وَ لَیْسَ لَها فِی الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَمَن » من ثمن قرار می دهم با این نفس بسیار پرارزش ، خدای او را ؛ در همه مخلوقات خدا موجودی پیدا نمی شود كه ارزشش برابر نفس باشد
۴ _ در تحف العقول ، از امام کاظم ع نقل می کند ، اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ، فَـلاتَبيعُـوها بِغَيْـرِها » همانا بدنهاى شما را بهايى جز بهشت نيست . پس آنـرا به غـير بهشت نفـروشـيد . امام کاظم ع می فرماید ، بدن شما ارزش پیدا کرده است ، بدنی که با ان نماز خوانده و روزه گرفته اید و سختی به ان داده اید . این بدن مومن است . بهای بدن شما بهشت است . در حکمت ۴۵۶ نهج البلاغه امام می فرماید نفس ها و جان ها شما ، بهايى جز بهشت نيست ، پس خود را جز به آن بها مفروشيد . این جا روح و نفس را گفت ، و امام صادق هم فرمود ، بهای روح ، خودِ خداست . حکمت ۴۵۶ و حدیث امام صادق ع به روح اشاره دارند ، ولی حدیث امام کاظم ع به بدن اشاره دارد . و ایه ١١١ سوره توبه هم می فرماید ، خداوند خریدار جان مومنین است ، که این ها با هم متفاوت است . بزرگان این گونه جمع کرده اند که ان مربوط به مراتب بهشت است . بزرگان در یک تقسیم بندی می فرمایند ، بهشتِ صفات داریم ، بهشت ذات و بهشت اعمال داریم ، نتیجه اعمال ما بهشت است ، یک بار کار خوبی انجام می دهیم ، نتیجه ان بهشت معمولی است ، اما یک بار ان عمل ، صفت راسخ در ما می شود ، همیشه بخشنده یا صادق هستیم ، نتیجه ان بهشت بالاتری است ، بهشت صفات بالاتر است ، و از این ها بالاتر بهشت معرفت الله است . خداشناسی شما انقدر بالاست که لایق ان بهشت می شوید ، یک معنایی شبیه ، فرمایش امام ره ذیل ایات سوره فجر « يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً ، فَادْخُلِي فِي عِبادِي ، وَ ادْخُلِي جَنَّتِي » امام ره تاکید می کنند « جَنَّتِي ، بهشت خودم ، با الجنه » فرق می کند . این می تواند وجه جمعی باشد که انجایی که امام فرمودند ، بدن در مقابل بهشت است ، منظور بهشت های پائین تر است ، و انجایی که نفس را در مقابل ربّ یا در مقابل بهشت قرار دادند ، منظور مراتب عالی بهشت است .
حجت الاسلام حسینی گفت : باید مراقب شیطان باشیم ، تمام تلاش شیطان این است که نفس و بدن خود را ارزان بفروشیم و به جهنم برویم . هیچ کس به خودش مطمئن نباشد . جُعده ، همسر امام حسن مجتبی ع است ، استاد اخلاق و راهنما از امام معصوم بالاتر هست ، ولی جُعده در مقابل وعده ازدواج با یزید و مقداری پول حاضر شد امام را مسموم کند . وقتی امام را مسموم نمود و به معاویه پیام داد که به وعده خودم عمل کرد تو هم به وعده ات عمل کن ، معاویه به او گفت ، وقتی با پسر پیامبر ص رحم نکردی ، با پسر من رحم می کنی . نمونه دیگر عمر بن سعد است . عمربن سعد در هفده سالگی مسلمان می شود ، حالات عجیبی برای او نقل کرده اند ، اما وعده حکومت ری سرنوشت او را تغییر داد . وی گفت ، شیطان گام دارد . قران می فرماید ، خُطوات « گام های » شیطان را مراقبت کنید . برای من و شما و اهل نماز جماعت ، شیطان ، ناگهانی نقشه نهایی خود را اجرا نمی کند ، از دور برنامه ریزی می کند تا ما را فریب دهد . اگر شیطان بگوید عمر تو را می خواهم ضایع کنم ، ما توی دهان او می زنیم ، اما اگر بگوید ، یک ثانیه از عمرت را به من بده ، در شب عروسی ، اهنگ حرام برای دقایقی بگذاریم ، یک شب که هزار شب نمی شود . اسراف را در نظر بگیرید ، من یک روز به مغازه برنج فروشی رفتم و گفتم ، با ترازوی دقیق می توانید حساب کنید ، یک گرم برنج چند دانه برنج می شود ، پنج دانه برنج یک گرم شد ، یک کیلو ، پنج هزار دانه می شود « اگر هر ایرانی یک دانه برنج اسراف کند ، اگر هشتاد میلیون دانه برنج را حساب کنید ، چهارده تن می شود » اگر به مغازه داری بگوئید یک دانه برنج بده ، می گوید ارزش ندارد ولی پتج هزار دانه . مرحوم نراقی ره در مثال برای شیطان می فرمایند ، شیطان همان پنج هزار دانه را یکی یکی می گیرد و در مقابل هیچ بهایی هم نمی دهد . مراقب گام های شیطان باشیم . شیطان ، ثانیه ثانیه عمر ما را می گیرد و ما را از بهشت دور می کند .