تاریخ خبر:۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١١ / ٨ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : به تعبیر قران حبّ مال ، مقام و جاه انسان را به طغیان رسانده و گمراه می کند .
امام جمعه کاشان : در خطبه ۶۴ نهج البلاغه امیرالمومنین علی ع دعا می کند و می فرماید « نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَجْعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ » از خداوند سبحان می خواهیم که ما و شما را قرار بده ، از کسانی که نعمت ، انها را به طغیان نمی کشاند .
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١١ / ٨ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : به تعبیر قران حبّ مال ، مقام و جاه انسان را به طغیان رسانده و گمراه می کند .
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
اَلْحَمْدُ وَ الثَّناءُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ الصَّلوۀ وَ السّلام علي خَير خَلقه و اَشرَف بَريته مُحَمَّدٍ بن عَبدُاللّه ص وَ علي اَهلِ بَيتِه الطيّبين الطاهِرين سِیَّما بَقیّة اللّهِ فی الارضین وَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ إلَي يَوْمِ الدّين
در صد و بیست و هفتمین خطبه در کاشان مُکَّرم خود و شما خواهران و برادرانم را به رعایت بیشتر تقوای الهی سفارش می کنم . « اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه » . ای بندگان خوب خدا زاد و توشه سفر آخرت خود را بیش از گذشته فراهم کنیم . محضر صحیفه سجادیه می رویم و در هفتادو یکمین جمله ، فراز دیگری از دعای بیستم صحیفه سجادیه دعای ( مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ ) را خدمت شما عرض می کنم : « اللَّهُمَّ وَ لَا أَضِلَّنَّ وَ قَدْ أَمْكَنَتْكَ هِدَايَتِي ، وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُسْعِي . » خدایا ، من را گمراه نکن ، نپسند که من گمراه شوم ، در حالی که برای تو امکان دارد که من را هدایت کنی . در شرح این عبارت می توانیم از سوره مبارک حمد کمک بگیریم « صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ » خدایا ما را به راه نعمت داده شدگان هدایت کن ، نه راه غضب شدگان و نه راه گمراهان . در تفسیر صافی جلد یک صفحه ٧۴ علامه فیض ره می فرماید « صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » ولایت علی بن ابی طالب را به انها نعمت دادی . در نورالثقلین جلد یک صفحه بیست و چهار در روایتی اورده ، امام باقر ع می فرماید « وَ نَحنُ من نِعمت اللّه علی خلقه » ما نعمت خدا بر خلق هستیم . ما را به راه نعمت داده شدگان هدایت کن یعنی راه چهارده معصوم . اما چه چیزی باعث گمراهی می شود ، که عده ای مَغْضُوبِ علیه و ضالّ می شوند ؟ یک مصداق را عرض می کنم . قران در ایات شش و هفت سوره علق ، می فرماید « كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى » حبّ مال و مقام و جاه انسان را به طغیان می رساند و گمراه می کند . انسان وقتی خود را بی نیاز ببیند طغیان می کند . مرحوم شُبَّر می فرماید ، بی نیاز ببیند به مال و مقام . وضع مالی انسان خوب شود و مقامش بالا رود . لذا در خطبه ۶۴ نهج البلاغه امیرالمومنین علی ع دعا می کند و می فرماید « نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَجْعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ » از خداوند سبحان می خواهیم که ما و شما را قرار بده ، از کسانی که نعمت ، انها را به طغیان نمی کشاند . این توصیه به تقوا در خطبه اول بود . خدایا نپسند که ما گمراه شویم ، مال ، جاه و مقام ما را از نعمت هدایت و ولایت الهیه و چهارده معصوم گمراه نکند .
حجت الاسلام حسینی افزود : بحث اصلی و محوری و مستمر ما در خطبه ها ، قران بود ، که به ایه صد و نهم سوره بقره رسیدیم ، « وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ » بسیاری از اهل کتاب و یهودیان دوست دارند که شما مسلمانان را برگردانند و مرتد شوید . بعد از این که مومن هستید ، و تبدیل به کافر شوید . این ها به شما حسادت دارند ، بعد از این که حق برای انها اشکار شده و شبهه علمی ندارند ، می دانند حق با پیامبر ص است ، دستور موقت صادر شده است که انها را عفو کنید ، از انها درگذرید ، تا امر خداوند بیاید . خدا بر هر چیزی توانا می باشد .
نکات ایه :
نکته اول : چند هفته قبل در ایه ١٠۵ سوره بقره گفتیم « مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ » عموم اهل کتاب ، همه انها ، دوست دارند که بر شما مسلمانان خیر نازل نشود . اما ایه ١٠٩ می فرماید ، بسیاری از اهل کتاب دوست دارند که شما مرتد شوید . فرق این دو آیه چیست ؟ در آیه ١٠۵ ، می گوید ، اصلا خیر به شما نرسد ، سدّی باشد که مانع شود خیر به شما مسلمین برسد ، عموم اهل کتاب چنین خواسته ای دارند . اما آیه ١٠٩ می فرماید ، خیر به شما رسیده است ، شما تابع اسلام ، پیامبر ص و ولایت امیرالمومنین علی ع شده اید و اکثریت اهل کتاب می خواهند این خیر از شما بیرون برود . شما مرتد بشوید .
نکته دوم : آیا یهود و نصارا به این که مسیحی و یا یهودی شویم رضایت می دهند ؟ یا می خواهند ما مسلمانان برگردیم به دوران جاهلیت عرب بت پرستی ؟ مفسرین در ذیل این ایه از کلمه « كُفَّارًا » استفاده کرده اند و می فرمایند ، این کلمه نشان می دهد که اهل کتاب ، قلباً دوست دارند که ما به جاهلیت بت پرستی برگردیم ، یعنی ان که از نظر خودِ اهل کتاب هم کافر است ، وگرنه خودشان را که کافر نمی دانند ، مسیحی و یهودی که نمی گویند ما کافر هستیم . عبارت بعضی از بزرگان این است ، یهود و نصارا نمی خواستند شما از نظر اسلام مرتد شوید و مسیحی و یهودی شوید ، بلکه می خواهند به شرک جاهلی برگردید ، به دینی برگردید که از نظر اهل کتاب ، « كُفَّارًا » نامیده می شود
نکته سوم : منشاء این چیست ؟ ایا مشکل علمی دارند و نمی دانند دین پیامبر ص حق است ؟ می فرماید نه ، اینها شبهه علمی ندارند ، « مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ » دقیقاً حق برای انان روشن است که دین حق ، دین اسلام است ، به اسلام و دین پیامبر ص حسادت دارند . به تعبیر ایه ٢۶ انعام ، نه حاضر هستند خودشان دین حق را بپذیرند و نه حاضر می شوند ، دیگران دین حق و اسلام را بپذیرند و مسلمان شوند . « وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ » مردم را از اسلام باز می دارند و خودشان هم دور می شوند . هم خودشان را گمراه می کنند و هم دیگران
نکته چهارم : یک وقت حسادت در درون قلب انها می باشد و بروز نمی دهند ، تا زمانی که این حسادت صفت درونی انها باشد ، ضررش به خودِ حسود می رسد . ایمانش را ذوب میکند ، مانند یخی که در تابستان ذوب می شود ، حسادت ایمان را می خورد . اما یک وقت حسادت بروز می کند و تبدیل به توطئه و دسیسه برای مسلمانان می شود . این جا ، همان است که در سوره فلق امده است « وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ » و از شر حسود آنگاه که حسد ورزد . وقتی حسادت را تبدیل به توطئه و دسیسه می شود .
نکته پنجم : وظیفه چیست ؟ در مرحله اول ، وقتی صفت مذموم مانند حسادت در ما ایجاد شد باید ایه ٣٢ سوره نسا را در نظر بگیریم ، همان نعمتی که ان شخص دارد ما از خدا بخواهیم « وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ » شبیه شهدا عزیزمان ، وقتی به مقام رسیدند ، ما در زیارت نامه ها یاد گرفته ایم ، از جمله در بحارالانوار جلد ۴۴ صفحه ٢٩٩ امده است ، به جناب سید حسن نصرالله ، به شیخ محمد صباحی امام جمعه کازرون ، به یحیی سنوار و به جناب صفی الدین و به جناب سردار نیلفروشان ، به همه شهدا می گوئیم « یا لَیتَنا کنّا مَعَکم فَافوزَ فَوْزاً عَظیماً » یا لَیتَنا ، را می گوئیم که این مقام شامل ما هم بشود ، ما مشمول ان بشویم . نه این که زوال نعمت را برای کسی بخواهیم .
نکته ششم : در جلسه ای که انسان های حسود دسیسه می کنند ننشینیم . برادران و خواهران ، بسیاری از مضرات ایمان در اثر نشستن در جلسه ای بوجود می اید که ایات الهی و ارزش های دینی ما را مسخره می کنند . قران در ایه ١۴٠ سوره نسا می فرماید « إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُم » هرگاه شنيديد آيات خدا مورد كفر يا تمسخر قرار مىگيرد با آنان ، همنشينى نكنيد . در جلسه ننشنید . در جلسه به رهبری توهین می کنند ، ننشینید .
نکته هفتم : یک دستو در این ایه امده است « فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا » عفو یعنی گذشت ، اما صفح یعنی وقتی در حافظه هم خودمان ورق می زنیم و مرور می کنیم ، ان را به سمت فراموش ببریم . یعنی در حافظه خودمان هم فراموش کنیم . قران کریم در این ایه می فرماید ، نسبت به اهل کتابی که به شما حسادت می کنند ، دستور ، فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا می باشد . اما علامه طباطبایی ره در المیزان جلد یک صفحه ٢۵٧ می فرماید ، این ایه نسخ شده است به ایه قتال که بعدا امده است ، چون در ادامه ایه هم امده است « فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ » عفو صفح دستور امروز است تا خداوند امر خودش را صادر کند . مرحوم علامه شُبَّر در صفحه هفده تفسیرشان می فرمایند ، « يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ » چهار مصداق دارد . ١ _ پیامبر ص در روز فتح مکه همه را امان دادند ولی دستور قتل چند نفر را صادر کردند ٢ _ باید از این ها جزیه گرفت ، ذلیلانه جزیه بدهند ٣ _ قتل بنی قریظه ۴_ کوچاندن بنی نضیر
خدایا : همه ما را آشنا و عامل به معارف قران و اهل بیت قرار بده .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ، إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ..