متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١۴ / ١٠ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : ایرانِ همدل "مصداق « وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى » می باشد / یکی از حکمت های آفرینش تدریجی ، خاضع شدن در برابر قدرت خداوند است
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
اَلْحَمْدُ وَ الثَّناءُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا اَبی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد ص وَ علي اَهلِ بَيتِه الطيّبين الطاهِرين سِیَّما بَقیّة اللّهِ فی الارضین وَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ إلَي يَوْمِ الدّين
در صد و سی و پنجمین خطبه در کاشان مُکرَّم ، خود و شما را به رعایت بیشتر تقوای الهی سفارش می کنم . « اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه » . برادران و خواهران ، واجبات را انجام بدهیم و محرمات الهی را ترک کنیم . مصداقاً محضر صحیفه سجادیه می رویم و در هفتاد و نهمین جمله ، فراز دیگری از دعای بیستم صحیفه سجادیه دعای ( مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ ) را خدمت شما عرض می کنم : « وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى ، » خدایا ، من را بکار بگیر ، در کاری که به ان راضی تر هستی ، مرحوم سید علی خان کبیر در شرح این عبارت می فرماید ، آن کاری که خدا راضی تر است ، یعنی ، بعضی از کارها واجب است و بعضی از کا ها واجب تر است . من بین انجام کارهای واجب و واجب تر ، کارهای واجب تر را انجام بدهم ، خدا به این راضی تر است که ان را انجام دهم . بعضی از بزرگان مثال هایی را ذکر کرده اند ، که چند مثال را ذکر می کنم .
مثال اول : « جَاءَ رَجُلٌ إِلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِذَا حَضَرَتْ جَنَازَةٌ وَ حَضَرَ مَجْلِسُ عَالِمٍ أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ أَنْ أَشْهَدَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ إِنْ كَانَ لِلْجَنَازَةِ مَنْ يَتْبَعُهُا وَ يَدْفِنُهَا فَإِنَّ حُضُورَ مَجْلِسِ عَالِمٍ أَفْضَلُ مِنْ حُضُورِ أَلْفِ جِنَازَةٍ ، .... أَيْنَ تَقَعُ هَذِهِ اَلْمَشَاهِدُ مِنْ مَشْهَدِ عَالِمٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اَللَّهَ يُطَاعُ بِالْعِلْمِ وَ يُعْبَدُ بِالْعِلْمِ وَ خَيْرُ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ مَعَ اَلْعِلْمِ وَ شَرُّ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ مَعَ اَلْجَهْلِ ... » یک نفر از پیامبر ص سوال کرد ، یا رسول الله ، جنازه ای حاضر شده است و من دعوت شده ام به تشییع جنازه مومن ، هر قدم در تشییع جنازه مومن ، ثواب صد هزار حسنه دارد . از ان طرف ، عالمی ، مجلس سخنرانی دارد « فرض کنید مجلس سخنرانی عالم برجسته ای مانند ایت الله مصباح یزدی ره » وظیفه شرعی من ، کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟ خدا ، کدام یک را بیشتر می پسندد ؟ پیامبر ص فرمودند ، اگر کسانی هستند که جنازه مومن را همراهی و تشییع کنند و او را دفن کنند ، اگر به مجلس علم بروید ، از این که در هزار تشییع جنازه شرکت کنید ، برای تو افضل تر است . مگر نمی دانید خدا با علم اطاعت می شود ، خدا با علم بندگی می شود ، دنیا و اخرت بهترین را می خواهید با علم بدست می اید . و شرّ دنیا و آخرت همراه جهل است .
مثال دوم : بحث ایران همدل الان هست . شخص می تواند بگوید ، من زندگی خودم را اداره می کنم ، کار خودم را مشغول هستم ، اما در فضای مجازی کلیپی پخش می شود و او می بیند « در سفیر ولایت این کلیپ را گذاشته ایم » شخصی آش ساده ای را توزیع می کنند ، و بچه های کوچک کاسه و قابلمه برای گرفتن آش در دست دارند ، در بین این جمعیت ، بچه تقریباً سه ساله ای نمی تواند ، در ان جمعیت خود را به ان شخص.، برای گرفتن اش برساند ، این وضعیت را وقتی شما می بینید ، هر خواهر و برادری ، طبق وظیفه شرعی می گوید ، من حاضرم از هزینه های خانواده خودم ، کم کنم و به جبهه مقاومت ، لبنان و عزیزانی که مقام معظم رهبری فراخوان نمودند ، کمک کنم . این می شود مصداقی از « وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى » .
حجت الاسلام حسینی افزود : بحث اصلی و محوری و مستمر ما در خطبه ها ، قران بود ، که به ایه صد و هفدهم سوره بقره رسیدیم ، « بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ » خدا ، آسمان ها و زمین را ابداع کرده است ، بدون پیشنیه قبلی ، اگر بخواهد حکمی صادر کند ، وقتی به ان بگوید ، موجود باش ، مو جود می شود . از تفاسیر بزرگان مانند المیزان و تسنیم نکاتی را محضر شما عرض می کنم .
نکات ایه :
نکته اول : « بَدِيعُ » به چه معنا می باشد ؟ می فرمایند ، ، بَدِيع ، یا به معنای نو است یا نو آور . « بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ » خداوند ، بدون روش و نمونه سابق ، آسمان ها و زمین را ابداع کرده است . برهانی برای ایه قبل « آیه صد و شانزده » وجود دارد ، هفته قبل گفتیم ، خداوند فرزند ندارد . این یک برهان است .
آیه « بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ » هم یک برهان و استدلال است ، و توضیح آن این است ، اگر ، خدا بخواهد اتخاذ ولد و فرزند کند ، چه بچه خودش باشد که متولد او باشد و چه ، فرزند خوانده ای را بگیرد و بگوید او فرزند من است « عُزَیر اِبن اللّه » است . برای رفع نیاز مادی و معنوی ، ان کار را انجام داده است ، همانطور که فرزند حقیقی محال است ، فرزند اتخاذی هم برای خدا محال است . پدر ، از عناصر و مواد اولیه ، تشکیل دهنده فرزند است . امام سجاد ع می فرماید ، یادت باشد به هر کجا رسیدی ، اصل تو ، پدرت می باشد . پس ، ایه می فرماید ، خدایی که ، « بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ » است و همه چیز را بدون نقشه و ماده قبلی افریده است ، چطور ، خداوند ، خودش ، بخواهد ماده اولیه بشود ، برای فرزند . این یک برهان است برای نفی فرزند داشتن خدا .
نکته دوم : قران در ادامه می فرماید ، « وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا » ، وقتی خدا بخواهد حکمی را صادر کند ، « فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ». معنای « قَضَىٰ » چیست ؟ حکم قطعی که اضطراب و سرگردانی را از بین می برد ، قَضَىٰ ، می گویند ، فرض کنید ، بین دو همسایه ، بین دو صاحب زمین کشاورزی ، در تعیین مرز زمین کشاورزی ، اختلاف و دعوایی شده است ، مدّعی و منکری وجود دارد ، روشن نیست حق با کیست ، حاکم ، حکم و قضاوت می کند و اضطراب را از بین می برد . این چهارمین دلیل است ، برای این که خدا اتخاذ وَلَد و فرزند نمی کند . دو دلیل را هفته قبل بیان کردیم ، اتخاذ وَلَد یعنی چه ؟ اتخاذ وَلَد نسبت به کسی متصور است که برای رسیدن به مقصود خودش ، مقدماتی را طی می کند که انها تدریجا محقق شود و فرزند درست شود ، در حاای که خدا می فرماید ، امر من بدون توقف بدست می اید « بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ » . خدایی که با « كُنْ فَيَكُونُ » . موجود را ایجاد می کند . نیاز به فرزند ندارد و اصلاً فرزند داشتن برای او محال است .
نکته سوم : حضرت علی ع ، می فرماید ، حتی خدا لفظ « کُن » را هم نمی خواهد . در بحار الانوار جلد چهار صفحه ٢۵۴ این روایت امده است ، اگر خدا چیزی را اراده کند ، می شود . این با صوت هم نیست که بگوید « کُن ، باش » خدا ندایی نمی دهد ، خدا که اراده کند ، ایجاد می شود . دعای هفتم ، صحیفه سجادیه که مکرر در دوران کرونا می خواندیم ، امده است « فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ .... » کارها با مشیّت و اراده تو بوجود می اید ، نیاز به قول تو ندارد ، با اراده خداوند ، موجود می شود ، با نخواستن تو یافت نمی شود .
نکته چهارم : اگر کارهای خداوند این گونه است ، پس چرا ایه ۵۴ سوره اعراف قران می فرماید « إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ... » خداوند زمین و آسمان را در شش روز آفرید . مگر امر خدا با « كُنْ فَيَكُونُ » نیست ؟ پس این شش روز چیست ؟ آیت الله جوادی آملی در تسنیم جلد شش صفحه ٣٢٨ در جواب می فرماید ، افاضه ، دادن فیض از طرف خداوند متعال دفعی است ، خداوند یک دفعه فیض را می دهد ، اما گیرنده و مخاطب یا به تعبیری ، مستفیض ، فیض را تدریجی می گیرد ، افاضه از طرف خداوند دفعی است و او تدریجی می گیرد ، فرض کنید ، فرزند شما کلاس اول می رود و معلم او پروفسور است ، معلم می تواند ، تمام علوم را به یک بار به دانش اموز بدهد ، اما ، گیرایی او تدریجی و در طول مدت سال تحصیلی است . ایت الله جوادی در ذیل ایه ۵۴ سوره اعراف ، با ذکر روایتی از امیرالمومنین علی ع می فرماید ، « وَ لَوْ شَاءَ أَنْ يَخْلُقَهَا فِي أَقَلَّ مِنْ لَمْحِ اَلْبَصَرِ لَخَلَقَ ، وَ لَكِنَّهُ جَعَلَ اَلْأَنَاةَ وَ اَلْمُدَارَاةَ مِثَالاً لِأُمَنَائِهِ وَ إِيجَاباً لِلْحُجَّةِ عَلَى خَلْقِهِ » خدا اگر می خواست ، اسمان ها و زمین را در کمتر از یک چشم به هم زدن « به جای شش روز » ایجاد کند ، می توانست ، اما ، برای این که ملائکه ای که خلقت آسمان و زمین را می بینند ، از این تدریج به عظمت خدا پی ببرند ، فرض کنید ، درختی در منزل شما هست ، « درخت انار یا پرتقال و یا... » اول شکوفه می دهد ، بعد غنچه می شود ، بعد انار کوچک ، متوسط و بعد انار بزرگ و کامل می شود . شما هر روز که درخت را می بینید ، پی می برید که قدرتی ، این میوه را از شکوفه به انار کامل تبدیل می کند . علی ع می فرماید ، یکی از حکمت های افرینش تدریجی زمین و آسمان این است که ملائکه ، قدرت خدا را ببینند و برای ما که الان می شنویم ، علمش برای ما ، یقین به قدرت خدا می آورد . بیان دیگر ایت الله جوادی املی این است که ، آفرینش های خدا می تواند دفعی باشد و در آخرت همه امور ، همین است . یک دفعه خلق می کند .
بهشتیان ، یک غذای بهشتی را اراده کنند ، سریع آید . اما در دنیا می تواند دفعی باشد و می تواند تدریجی باشد ، مثال تدریجی ، خلقت آسمان ها و زمین و یا تبدیل نطفه ، بعد از نه ماه ، که به انسان تبدیل می شود و فرزندی به دنیا می اید که وقتی شما چهره او را می بینید ، شما این ایه را می خوانید . « فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ». پس یکی از حکمت های آفرینش تدریجی ، خاضع شدن در برابر قدرت خداوند است .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ :
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ