تاریخ خبر:۱۴۰۴ جمعه ۱۰ آبان
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١۴٠۴/٨/٨
امام جمعه کاشان : حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها: حج مظهر شکوه دین و نشانه ابهّت اسلام برای جهانیان است
امام جمعه کاشان: امام صادق ع می فرماید، مردم سه دسته هستند: بعضی، مال را از مسیر حلال بدست می اورند، اما در راه حرام مصرف می کنند. عده ای، مال را از مسیر حرام بدست اورده اما در حلال انفاق می کنند. برای مستمندان هزینه می کند، با مالِ حرام به کربلا و حج می رود. این هم قبول نیست. عده ای مال را از مسیر حلال بدست می اورند و در راه حق و حلال مصرف می کنند.
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ١۴٠۴/٨/٨
امام جمعه کاشان : حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها: حج مظهر شکوه دین و نشانه ابهّت اسلام برای جهانیان است
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
اَلْحَمْدُ وَ الثَّناءُ لِلِّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا اَبی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد ص وَ عَلي اَهلِ بَيتِه الطَيّبين الطّاهِرين سِیَّما بَقیّةِ اللّهِ فی الاَرَضین وَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ إلَي يَوْمِ الدّين
در صد و هفتاد و هفتمین خطبه در کاشان مُکرَّم، روز نهم آبان ماه، نهم جمادی الاولی١۴۴٧ ، خود و شما برادران و خواهران گرامی را به رعایت تقوا الهی، سفارش می کنم « اُوصیکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه ». مصداقاً هر هفته محضر صحیفه سجادیه می رویم و در صد و بیست و یکمین جمله ، فراز دیگری از دعای بیستم صحیفه سجادیه دعای ( مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ ) را خدمت شما عرض می کنم « اللَّهُمَّ وَ أَصِبْ بیسَبِیلَ الْهِدَایةِ لِلْبِرِّ فِیمَا أُنْفِقُ مِنْهُ » خدایا، برای نیکوکاری راه هدایت را به من نشان بده تا من اموالم را در ان انفاق کنم. در عبارت قبل، امام سجاد ع از خدا خواستند که مالِ ما با برکت باشد. حالا که مال، با برکت شد، از خدا می خواهند، خدایا، همین مالِ حلال وسیع را به من کمک کن تا در راه صحیح انفاق شود. در من لا یحضر، روایتی از امام صادق ع اورده شده است، امام می فرماید، مردم سه دسته هستند: « لَو أنَّ النّاسَ أخَذوا ماأمَرَهُمُ اللّه ُ بهِ فأنفَقوهُ فيما نَهاهُم عَنهُ ما قَبِلَهُ مِنهُم ، ولو أخَذوا ما نَهاهُمُ اللّه ُ عَنهُ فأنفَقوهُ فيما أمَرَهُمُ اللّه ُ بهِ ما قَبِلَهُ مِنهُم ؛ حتّى يأخُذوهُ مِن حَقٍّ ويُنفِقوهُ في حَقٍّ »
* بعضی، مال را از مسیر حلال بدست می اورند، اما در راه حرام انفاق و مصرف می کنند. خد از انها قبول نمی کند
* عده ای، مال را از مسیر حرام بدست اورده اما در حلال انفاق می کنند. برای مستمندان هزینه می کند، با مالِ حرام به کربلا و حج می رود. این هم قبول نیست
* عده ای مال را از مسیر حلال بدست می اورند و در راه حق و حلال مصرف می کنند. و این مدّ نظر امام می باشد. اینجا مکاسب محرّمه مطرح می شود. یاد دارم، هر روز بازاریان قم، قبل از باز کردن درب مغازه، مکاسب شیخ اعظم انصاری را می خواندند و بعد درب مغازه را باز می کردند. این همان مطلبی است که امیرالمومنین علی ع می فرماید « اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ » ابتدا، احکام شرعی معامله را یاد بگیرید و بعد تجارت کنید. لذا بزرگان می فرمایند، تجارت پنج قسم است :
* بعضی اوقات حرام است. بعضی مکاسب حرام است. مانند خرید و فروش مشروبات الکلی، خوک، سگ، الات قمار ، فروش انگور به قصد شراب سازی و یا قسم دروغ خوردن برای بدست اوردن پول، مثل این که دو برادر برای ارث دعوا دارند و یکی قسم دروغ یاد می کند که مالی بدست بیاورد. یا کسی اجرت بگیرد که مقاله ای را علیه ارزش های دینی بنویسد. مطالب ضلال بنویسد. این مکاسب حرام است
* بعضی اوقات، مکاسب مکروه است. مثلاً صرّافی و یا هر کاری که ممکن است انسان را به ربا برساند. این جزء مکروهات است.
* گاهی اوقات مکاسب واجب است. هر موقع انسان، کاری انجام دهد، زراعت، تجارت و یا کارهای اداری باشد، برای این که مایحتاج منزل را و یا این که نظام جامعه را تامین کند، ان کسب واجب است.
* و یا اگر کاسبی برای توسعه خانواده اش، اضافه، کار کند، ان تجارت مستحب است.
* بغیر از ان چهار مورد، مباح است. ترک و فعا ان، رجحانی ندارد. اول مکاسب را یاد بگیریم و بعد در حلال مصرف کنیم.
این توصیه به تقوا در خطبه اول بود.
حجت الاسلام حسینی افزود : بحث اصلی و محوری و مستمر ما در خطبه ها ، قران است ، که به ایه صد و پنجاه و هشت سوره بقره رسیدیم ، « إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ » صفا و مروه جزو شعائر الهی هستند. کسی که حج یا عمره را بجا می اورد، اطراف این ها طواف کند و سعی را انجام دهد، باکی بر او نیست. هر کس کار خیری را انجام دهد، خدا از او تشکر می کند و خدا از کار خیر انها اگاه هست
نکات آیه :
نکته اول : بعضی از مسلمانان از سعی صفا و مروه پرهیز داشتند. چرا؟ روایتی در مجمع البیان و المیزان امده است، امام صادق می فرماید: « إنّ المسلمين كانوا يظنّون أنّ السعي بين الصفا و المروة شيء صنعه المشركون فأنزل الله عزّوجلّ: اِنَّ الصَّفا والمَروةَ مِن شَعائِرِ اللّهِ فَمَن حَجَّ....
» مسلمین معتقد بودند، سعی بین صفا و مروه، عملی است که مشرکین ابداع کرده اند، ایه نازل شد که اینطور نیست.
چرا مسلمین این اعتقاد را داشتند؟ در دُرّالمنثور امده است : بتی روی کوه صفا قرار داشت بنام اِساف، بتی هم روی کوه مروه قرار داشت بنام نائله. اهل جاهلیت، سعی شان این بود که، وقتی از صفا به مروه می رفتند و از مروه به صفا می امدند، این دو بت را مسح می کردند. لذا بعد از اسلام، برای مسلمین سخت بود که سعی بین صفا و مروه را انجام بدهند. پس ایه نازل شد « إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ.. » باکی نداشته باشید. این شبیه این است که داخل خانه خدا، بت گذاشته بودند، اما وجود بت، باعث نمی شد که مسلمانان طواف را تعطیل کنند. روی کوه صفا و مروه هم بت وجود داشت، اسلام فرمود، این مانع نیست که سعی صفا و مروه را انجام ندهید.
نکته دوم : انسان سعی بین صفا و مروه با حالت هروله انجام می شود« هروله یعنی حالتی بین راه رفتن معمولی و دویدن ». سرّ این چیست؟ در بحارالانوار جلد ١١٢ صفحه ١٠٨ روایت امده است. امام صادق ع می فرماید « صار السعي بين الصفا و المروة لأن إبراهيم عليه السّلام عرض له إبليس (لعنه اللّه) فأمره جبرئيل عليه السّلام فشدّ عليه فهرب منه، فجرت به السنّة يعني به الهرولة. » ابلیس ملعون خود را بر حضرت ابراهیم عرضه نمود، حضرت جبرائیل او را راند و حضرت ابراهیم بر او حمله کرد، ابلیس فرار کرد. این سنت شد که مسلمین، سعی بین صفا و مروه را بصورت حمله به شیطان و هروله کنان انجام بدهند
نکته سوم : « شَاكِرٌ عَلِيمٌ » خدا شاکر و علیم است. امام صادق ع می فرماید، خانمی بنام هاجر وقتی امتحان سنگین الهی برای او پیش امد « هفته قبل عرض کردیم، هر کس در امتحانات و مصائب صبر کند، خدا سه پاداش به او می دهد :
*صلوات از ربّ است، صلوات از ربّ دو خاصیت داشت: ١ _ ظلمت ها را از دل انسان می برد و نور می اورد و ٢ _ ارامش را نازل می کند.
*رحمت رحیمیه خدا شامل او می شود
* اهتدی، هدایت رساندن او به مطلوب، ایصال الی المطلوب » یک مصداق این، هاجر می شود. وقتی خدا او را امتحان کرد، و او را با فرزندش اسماعیل در مکه « وادی غیر ذی زرع » گذاشت، فرزندش تشنه شد، امام صادق ع فرمود: « إِنَّ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لَمَّا خَلَّفَ إِسْمَاعِيلَ بِمَكَّةَ عَطِشَ اَلصَّبِيُّ فَكَانَ فِيمَا بَيْنَ اَلصَّفَا وَ اَلْمَرْوَةِ شَجَرٌ فَخَرَجَتْ أُمُّهُ حَتَّى قَامَتْ عَلَى اَلصَّفَا فَقَالَتْ هَلْ بِالْبَوَادِي مِنْ أَنِيسٍ فَلَمْ تُجِبْهَا أَحَدٌ فَمَضَتْ حَتَّى اِنْتَهَتْ إِلَى اَلْمَرْوَةِ فَقَالَتْ هَلْ بِالْبَوَادِي مِنْ أَنِيسٍ فَلَمْ تُجَبْ ثُمَّ رَجَعَتْ إِلَى اَلصَّفَا وَ قَالَتْ ذَلِكَ حَتَّى صَنَعَتْ ذَلِكَ سَبْعاً فَأَجْرَى اَللَّهُ ذَلِكَ سُنَّةً.. » وقتی ابراهیم، فرزند و مادرش را گذاشت و رفت، بچه تشنه شد و نیاز به اب داشت، حضرت هاجر بین صفا و مروه درختی را دید، هاجر روی کوه صفا ایستاد و صدا زد، ایا در این منطقه کسی هست؟ جوابی نیامد. روی مروه، همین جمله را تکرار کرد، باز جوابی نیامد. هفت بار این عمل را تکرار نمود. امام صادق ع می فرماید، خدا برا تشکر از این زنِ صابر، این عمل را برای حجاج سنت قرار داد.
در پایان، جمله ای از حضرت زهرا س است که در خطبه فدک می فرماید: « وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدِّینِ.. » خداوند حج را برای مسلمانان قرار داد که از نظر ظاهری ترک و کوچ کردن انسان از علائق است و از نظر باطنی، اجتماع عظیم موحدان است. ایت الله مصباح یزدی ره، در شرح این عبارت، می فرماید، حج یکی از احکام اجتماعی اسلام است، مظهر شکوه دین است. « تَشْیید » یعنی ساختمانی را محکم و زیبا ساختن. پایه ها ان را مرتفع قرار دادن. حضرت زهرا س می فرماید، خداوند حج را قرار داد تا ابهّت اسلام را به جهانیان نمایان کند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ :
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ، اللَّهُ الصَّمَدُ ، لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ .