حضور در مساجد ، ٢۴٧ _ سلسله مباحث شرح صحیفه سجادیه : شنبه شب ها _ مسجد شامخی _ جلسه چهارم : ٢٧ / ۵ / ١۴٠٣
امام جمعه کاشان : صحیفه سجادیه خداباوری را در دل و قلب ما زنده می کند
حجت الاسلام سید سعید حسینی در چهارمین جلسه مباحث شرح صحیفه سجادیه اظهار داشت : در جلسه قبل گفتیم ، خداوند اول و آخر است « هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ » علامه ره ذیل ایه دوم سوره حدید می فرمایند ، این که خدا اول و اخر است یعنی ، خدا بر همه چیز قدرت دارد ، ضمنا احاطه هم دارد . خدا از همه طرف ، بالا ، پائین ، راست و چپ و جلو و پشت سر بر همه احاطه دارد . همچنین گفتیم ، خدا وکیل است ، کار را بخدا بسپاریم ولی خدا دیده نمی شود « لا یُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ کسانی که با قران انس بیشتری دارند ، سوال می کنند ، ولی در سوره قیامت ایه ٢٣ می فرماید « وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ ، إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ » چهرههايى در روز قیامت شاداب و با طراوت است و به پروردگارشان چشم دوختهاند . علامه ره در المیزان می فرماید ، این نگاهی که در سوره قیامت امده است نگاه با چشم ظاهری نیست ، بلکه نگاه با قلب و دل است . علامه ره می فرمایند ، با توجه به سوره نجم ایه ١١ « مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ » انچه دل ببیند دروغ نیست . فواد و قلب می تواند خدا را ببیند . به تعبیر امام صادق ع هر انسانی دو چشم در صورت دارد و دو چشم در دل و قلب . مهم این است که بعضی چشم سر انها بینا می باشد ولی چشم دل و قلب انها بیمار و کور است ، از شناخت ولایت امیرالمومنین علی ع کور هستند ، ذیل ایه ٧٢ سوره اسراء « وَمَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا » روایت داریم که ، منظور از کوری دنیا ، این نیست که کسی چشم سر ندارد ، یعنی برای او ثابت شده ، که خلیفه بلا فصل امیرالمومنین است و دیگران قابل مقایسه نیستند ولی سراغ کسان دیگری می روند . این ها کور هستند . نکته پایانی بحث هفته قبل « وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ » از توصیف خدا عاجز هستند ، کسانی که می خواهند خدا را توصیف کنند . ایت الله جوادی آملی در شرح نهج البلاغه ، « سَلونی قَبل ان تَفقدونی » می فرماید ، انسان ها چون محدود هستند ، خدا نامحدود است ، محدود نمی تواند بر نامحدود احاطه داشته باشد . اینجا هم کسانی که با قران انس بیشتری دارند ، شاید سوال کنند ، قران در ایه ١۵٩ و ١۶٠ سوره صافات می فرماید ، هیچ کس نمی تواند خدا را وصف کند جز مخلَصین . « سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ » خداوند از آن چه آنان مىگويند ، منزّه است « إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ». بندگان خدا می توانند خدا را توصیف کنند . علامه ره در جلد هفده المیزان صفحه ١٧۴ ، ذیل آیه ١۵٩ صافات می فرماید ، وقتی انسان مخلص شد و در اخلاص دوام داشت . انتخاب شده خدا می شوند ، خدا ، به او اوصاف خودش را یاد می دهد لذا حرف او حرف خدا می شود . و به انچه خدا لایق اوست ، خدا را توصیف می کنند .
وی گفت : در ادامه بحث هفته قبل ، این را اضافه کنم ، که ما باید چکار کنیم که مخلص شویم ؟ وی در همین رابطه گفت : روایت داریم : حذیفه از پیامبر گرامی اسلام ص پرسید : اخلاص چیست ؟ حضرت فرمود : من از جبرئیل پرسیدم اخلاص چیست ؟ او گفت : حق تعالی فرمود : اخلاص یکی از اسرار من است که آنرا در قلب بنده ای که دوستش دارم می گذارم . « اَلأِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارى اَسْتَوْدِعُهُ قَلْبَ مَنْ اَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبادى » خداوند مى فرمايد : اخلاص ، رازى از رازهاى من است كه آن را در دل هريك از بندگانم كه دوست داشته باشم ، بـه وديعت مى گذارم . اگر محبوب خدا شویم خداوند اخلاص می دهد . چکار کنیم . که محبوب خدا شویم ، خدا ما را دوست داشته باشد ؟ یک راهکار در ایه ٣١ ال عمران امده است. یا رسول الله به مردم بگو ، اگر خدا را دوست دارید از منِ رسول الله اطاعت کنید تا محبوب خدا می شوید . « قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ » . برای رسیدن به اخلاص باید محبوب خدا شویم و اگر بخواهیم خدا ما را دوست داشته باشد باید از پیامبر ص پیروی کنیم .
امام جمعه کاشان در ادامه بحث صحیفه سجادیه گفت : امشب این عبارت « ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً » را شرح می دهیم . خداوند با قدرت خودش ، این مخلوقات را از اسمان ها و زمین ، در ابتدای کار خلق کرد و آفریده ها را ساخت و اختراع کرد با اختیار خودش ، ساختن و اختراعی بی مثال . یکی از بهترین شرح ها بر صحیفه سجادیه ، ریاض الساکین از مرحوم سید علی خان کبیر است .
سید علی خان در ریاض السالکین جلد یک صفحه ٣٢ می فرماید ، یعنی خدای متعال ، اسمان ها و زمین و هر چه را می بینید ، خلق کرد ، بدون این که مثالی برای ان باشد ، اینطور نبوده که یک نمونه ای بوده و خدا از روی ان ساخته و خلق کرده است . اما صنایع بشری اینگونه است که :
الف : یک شخصی صورت مصنوعی را مشاهده می کند و از روی ان نمونه جدید را می سازند ، اما ساخت خداوند اینگونه نیست . ساخت خداوند نمونه قبلی نداشته است . سید علی خان می فرماید ، شاید سوال کنند ، نفر اول چگونه ساخته است ؟ او نمونه و مثالی نداشته است ؟ بعضی از روی ساخته ای ، نمونه جدید ، را می سازد ، نفر اول چگونه ساخته است ؟
ب : سید علی خان می فرماید ، به ذهن انسان های ذکی و باهوش ، که برای اولین بار چیزی را اختراع می کنند ، مطلبی می رسد و الهام می شود . کسانی که برق ، تلفن ، و... را اختراع کرده اند ، به ذهن این انسان های باهوش ، صورت های مطالب فیض داده می شود ، که به دیگران این صورت نرسیده بود که بگوئیم ، این از ان شخص گرفته است . سید علی خان می فرماید ، خلقت خداوند نه مانند دسته اول است نه مانند دسته دوم .
الف : مانند دسته اول نیست ، چون خدا از ابتدا خلق می کند . آسمانی نبوده است ، برای اولین بار خدا می خواهد خلق کند ، اصلا معنی ندارد که ، بگوئیم ، خدا ، از روی یک خورشید ، ماه و یا ستاره و... خورشید و ماه را خلق کرده است . قبل از خدا چیزی نبوده است . هیچ موجودی ، مسبوق به خدا نیست که بگوئیم ، خداوند ، از روی او ، موجودی را خلق کرده است .
ب : خلقت خدا مانند دسته دوم « که به ذهن کسی مطلبی الهام شود » هم نیست . این هم برای خدا معنا ندارد ، چرا ؟ می فرماید ، درست است ، آن کسی که طبق الهام چیزی را می سازد و به ظاهر به او مخترع می گوئیم ، اما او در حقیقت مخترع نیست ، بلکه مبتدع و مخترع کسی است که افاضه کرده ، به ذهن او الهام کرده است . خدا منزه است از این که کسی بخواهد به او الهام کند . پس ، هیچ کدام از این دو روش برای خدا نیست . نه موجودی به خدا الهام کرده و نه خدا مخلوقات خود را کپی برداری کرده است « ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً »
وی گفت : برای روشن شدن بیشتر این مطلب مثالی را از مسائل نظامی عرض می کنم . وقتی جنگ علیه ما شروع شد ، اسلحه های سپاه در جنگ از نوع سلاح های سبک « کلاش ، ام ایک ، ژسه ، برنو » بود . امام دستور فرمودند ، محاصره آبادان باید شکسته شود ، بعد از این حکم ، مسئولین قرارگاه جنگ در جلسه گفتند که با این اسلحه ها نمی توانیم محاصره ابادان را بشکنیم ، باید اسلحه ای داشته باشیم که منحنی شلیک شود ، مانند خمپاره ، یک قبضه خمپاره ٨٢ از ارتش قرض گرفتند و به مقر سپاه اوردند . هیچ کس بلد نبود خمپاره را شلیک کند. در بین بچه های سپاه ، شخصی بنام اقای تقی پور بود که در ارتش خدمت کرده بود ، ایشان گفت ، من این سلاح را می شناسم . سلاح را در منطقه عملیاتی ابادان مستقر کردند ، و از پشت خاکریز به اقای تقی پور گفتند شلیک کن ، در شلیک اول ، گلوله خمپاره ۶٠٠ متر عقب تر از نقطه مد نظر بود ، با بی سیم به او گفتند ، بُرد گلوله را کم کن ، نیم ساعت طول کشید تا گلوله دوم را شلیک کند ، بعد از شلیک گلوله دوم ، دویست متر جلوتر از نقطه مد نظر اصابت نمود ، دوباره مختصات را دادند و گلوله سوم ، دقیقا در محل اجتماعات عراقی ها اصابت نمود . از اقای تقی پور علت تاخیر نیم ساعت را سوال کردند ، او گفت ، به تنظیمات سلاح اگاهی نداشتم ، لذا سلاح خمپاره را ششصد متر عقب بردم ، این وضعیت یگان نظامی سپاه بود .
وی افزود : صدام از شوروی سابق سلاح دریافت کرد ، تا جنگ شهرها را شروع کند . موشک باران شهرها شروع شد و صدام مطمئن بود ایران موشک ندارد که پاسخ بدهد ، صدها شهید در این موشک باران ها دادیم ، مردم هم شعار می دادند ، موشک جواب موشک ، امام ره هم موافقت خود را با این شعار اعلام کردند ، و قرار می شود ، ایران تلافی کند ، ارتش اعلام نمود سه سال فرصت می خواهیم تا زیر ساخت ها و خرید و آموزش این کار را اماده کنیم ، اقای رفیقدوست ، وزیر وقت سپاه مامور می شود با لیبی و سوریه رایزنی کند . معمر قذافی با توجه به خصوصیات شخصیتی مانند این که دوست داشت « رئیس کشورهای عربی » شود ، حاضر شد شانزده موشک به ما بفروشد . سوریه هم آموزش پرتاب موشک را قبول نمود . شهید طهرانی مقدم و دوستان او در سوریه اموزش دیدند ، لیبی هم موشک ها را تحویل داد ، اما تکنسین های لیبی خودشان ، یکی از پالایشگاه های نفت و همچنین بانک رافدین عراق را که ایران مشخص کرده بود ، هدف قرار دادند . دنیا متوجه شد ایران موشک دارد . امریکا و شوروی با هم متحد بودند ، وقتی که مشخص شد موشک ها را لیبی داده و لیبی با شوروی ارتباط دارد ، امریکا حاضر شد به شوروی امتیاز بدهد ، تا لیبی را قانع کند که دیگر موشک شلیک نکند ، معمر قذافی در سالروز تاسیس حزب بعث به صدام گفت ، این هدیه را به تو می دهم که دیگر از ایران ، موشکی شلیک به سمت عراق نخواهد شد . لذا تکنسین ها همراه با قطعات اصلی موشک به لیبی برگشتند . وقتی صدام مطمئن شد ، موشک باران خود را با شدت شروع کرد . به طهرانی مقدم گفتند ، هر چه تلاش دارد انجام دهد و موشکی را شلیک کند . طهرانی مقدم بعد از تحقیق متوجه شد ٣٢ قطعه مهم موشک را تکنسین های لیبیایی با خود برده اند . طهرانی مقدم با همکاری جهاد دانشگاهی و سایر موسسات ، عیب ها را برطرف و موشک اماده شلیک شد . اما موشک به حالت شلیک نیامد ، ضمنا نتوانستند موشک را بحالت افقی تنظیم کنند و داخل آشیانه ببرند ، تا عیب را برطرف کنند ، « ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً » . خلقت خدا نه کپی برداری است و نه با الهام دیگری بخدا . موشکی که جمهوری اسلامی ، صاحب شد ، ابتدائش ، کپی برداری بود . بچه ها به زیارت عاشورا و دعای توسل ، متوسل کردند که چگونه موشک را به آشیانه ببرند ؟ به ذهن انها الهام شد . پیچی در کنار موشک بود ، ان را تنظیم کردند و موشک بحالت افقی در امد و انرا به آشیانه بردند ، هفده روز روی ان کار کردند تا توانستند شلیک کنند ، بعد از شلیک ، تمام دنیا خصوصا ، لیبی متعجب شدند .
امام جمعه کاشان گفت : تمام خاطرات بالا برای این بود که ، بدانیم ، جمهوری اسلامی از ان وضعیت به نقطه ای رسیده است که موشک ایرانی ، اسرائیل و پایگاه آمریکا را هدف قرار داده است ، اصل توانایی تولید و شلیک موشک بخاطر کپی برداری ، ارتقاء و در مسیر هم ، الهام بوده است ، اما قدرت خدا اینگونه نیست . قران ، صحیفه سجادیه و نهج البلاغه می خواهد ، به ما تفهیم کند که هیچ گاه فراموش نکنیم « لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ » هیچ نیرو و توانى نیست جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ . قران در ایه ۶٣ سوره واقعه می فرماید « ءَاَنتُم تَزرَعونَهُ اَم نَحنُ الزّارعونَ » فکر می کنید ، زارع شما هستید ؟ شما فقط دانه را در خاک می گذارید . پدر و مادر در تولد فرزند هم همینطور است . قدرت خداست که انسان را خلق می کند . قدرت خدا را در همه پدیده ها ببینیم . برنامه راز بقا که در سیما پخش می شود ، جالب است ، شگفتی های دریا و حیوانات را که نشان می دهد ، عالیست ، اما یک نقص دارد و ان اینکه ، اتصال بخدا را کم دارد . چه کسی این مجمو عه ها را آفریده است ، این چه قدرتی است « اِنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ » . این قدرت خداوند را ما باید پیوسته در ذهن خود داشته باشیم . اگر در دل و قلب کسی ، خدا بزرگ جلوه کند ، از هیچ قدرتی نمی ترسد . امام ره ، وقتی دستگیر شد ، در مسیر قم به تهران ، خودرو به سمت شانه خاکی منحرف شد ، امام ره ی فرماید ، احتمال دادم ، تصمیم دارند ، من را از بین ببرند ، متوجه قلب خودم شدم ، متوجه شدم اصلا نترسیده ام . یکی از نزدیک ترین بمباران دشمن در زمان دفاع مقدس ، نزدیک جماران بود ، آنقدر محکم و شدید بود که درب اتاق امام ره باز و بسته شد ، پزشک حضرت امام ره می گوید ، انزمان ، مونیتور به قلب امام ره وصل بود ، ضربان قلب امام ره را دیدم ، هیچ تغییری نکرد . چرا ؟ زیرا ، امام قدرت خدا را باور دارد . صحیفه سجادیه می خواهد خداباوری را در دل و قلب ما زنده کند .