تاریخ خبر:۱۴۰۳ سه شنبه ۱۹ تير
حضور در مساجد : ٢٢٩ _ ١٧ / ۴ / ١۴٠٣ _ حسینیه حضرت ابالفضل _ روستای ویدوج
امام جمعه کاشان : یکی از مهمترین درس های عاشورا ، درس شهادت طلبی است
حجت الاسلام حسینی : شب عاشورا وقتی امام به اصحاب فرمود ، بیعت خود را برداشتم ، زهیر جمله ای گفت ، که امام زمان ع در زیارت ناحیه مقدسه با ابهت می فرماید : سلام بر زهیر ، که در شب عاشورا ، وقتی جدّم حسین ع گفت ، بیعت خود را بر داشتم ، گفت ، اگر هزار بار هم کشته شویم و زنده شویم ، دست از تو بر نمی داریم تا خون خود را فدای تو کنیم .
حضور در مساجد : ٢٢٩ _ ١٧ / ۴ / ١۴٠٣ _ حسینیه حضرت ابالفضل _ روستای ویدوج
امام جمعه کاشان : یکی از مهمترین درس های عاشورا ، درس شهادت طلبی است
حجت الاسلام سید سعید حسینی با حضور در حسینیه حضرت ابالفضل روستای ویدوج در اجتماع سوگواران حسینی ضمن تسلیت ماه محرم اظهار داشت : یکی از درس های مهم که باید برای حفظ اسلام از عاشورا و مکتب امام حسین ع بگیریم ، درس شهادت طلبی است . تا موقعی که نیاز به دفاع از حریم اسلام شد « چه در مقابل صدام ، یا داعش و یا در اینده برای ازاد سازی قدس » جان خود را تقدیم کنیم .
وی گفت : یکی از یاران امام حسین ع بنام نافع بن هلال ، می گوید ، شب عاشورا دیدم ، امام حسین ع از خیمه بیرون امد ، نگران شدم که دشمن به ایشان حمله کند ، لذا پشت سر امام حرکت کردم ، اما در بیابان جلو رفت ، با صدای سرفه من امام متوجه حضور من شد « البته امام اراده کند چیزی برای او مخفی نیست » علت دنبال نمودن را سوال فرمود و من گفتم نگران جان شما بودم ، امام حسین ع به نافع فرمود : در این تاریکی شب ، می خواهی از بین این دو کوه بروی و جان خود را نجات بدهی . این ها با من کار دارند ، با تو کاری ندارند ، نافع می گوید ، با شنیدن این جمله ، روی پای امام افتادم و گفتم ، من زندگی بدون امام حسین ع را نمی خواهم ، وامام برای نافع دعا نمود ، بعد از ان با هم برگشتیم ، و به خیمه حضرت زینب رسیدیم ، امام وارد خیمه شدند ، صدای گفتگوی حضرت زینب س را با امام حسین ع می شنیدیم . زینب س به امام می فرمود ، من بی وفایی دیده ام ، برای پدر و برادرم امام حسن ع بی وفایی دیده ام، یاران امام حسن ع به معاویه نامه نوشتند ، و گفتند ، امام حسن ع را زنده می خواهی یا کشته ؟ یاران خود را امتحان کرده ای ؟ نافع می گوید ، بعد از شنیدن این جملات نزد حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه امدم و گفتم ، حضرت زینب س نگران است . زینب س به ما مطمئن نیست که ایا تا لحظه اخر با امام حسین ع خواهیم بود یا خیر ؟ حبیب و عوسجه ، همه ٧٢ نفر را صدا زدند ، حضرت علی اکبر و حضرت ابالفضل هم امدند ، حبیب گفت با بنی هاشم مطلبی نداریم ، برگردید . سایر اصحاب جمع شدند و با هم دور خیمه زینب س جمع شدند ، حبیب ، ندا داد ، یا بنت امیرالمومنین ع ، و به بیانات مختلف به زینب س گفتند ، ای دختر امیرالمومنین علی ع این شمشیرها از غلاف بیرون امده اند ، تا بر سینه دشمن نرود به غلاف نخواهد رفت ، برای رسیدن به امام حسین ع باید از جنازه ما عبور کنند . بعد از ان حضرت زینب س برای انها دعا نمود .
امام جمعه کاشان در رابطه با زهیر بن قین هم گفت : داستان زهیر عجیب است ، زهیر در سال ٣٣ هنوز عثمانی بود ، علوی نبود . زهیر می گفت نه امام حسین ع نه یزید ، بی طرف بود . امام در وجود او که دید که از مکه تا کربلا ، در مسیر برای او پیام می داد . زهیر سعی نمود در این مسیر با امام حسین ع هم منزل نشود ، جز در یک منزل که مجبور شد . با همسرش دلهم ، در خیمه بودند که پیک امام حسین ع امد ، به زهیر گفت ، اى زهیر بن قین ، حسین ع مرا به سوى تو فرستاده تا از تو بخواهم که به نزدش بروى ، زهیر میلی به این ملاقات نداشت ، اما زن زهیر به او گفت : سبحان الله ، آیا پسر پیامبر ، قاصدی به سوى تو میفرستد و تو پاسخ نمیدهی ؟ چرا نزدش نمیروى و سخنش را نمیشنوى و برنمیگردی ؟ اینجا بود که زهیر به دیدار آنحضرت شتافت و چیزى نگذشت که با شادمانی برگشت ، دستور داد خیمههاى او را باز کرده و اسباب سفرش را در کنار کاروان حسین ع مستقر سازند ، آنگاه به زنش گفت : تو را طلاق دادم و آزادى ، پیش خاندانت برو ، زیرا من دوست ندارم به سبب من گرفتار شوى . سپس به همراهانش گفت : هر که میخواهد ، با من همراه شود، و در غیر این صورت ، این آخرین دیدار ماست . تاریخ از دیدار امام حسین ع و زهیر مطلبی نگفته است ، اما در یکی از جنگ ها ، غنیمت زیادی نصیب زهیر شده بود و بسیار خوشحال بود ، سلمان به او گفت از غنایم خوشحالی ؟ زهیر گفت بله ، سلمان به او گفت ، روزی می اید که در کنار سید الشباب اهل الجنه ، شادی دیگری نصیبت می شود و این مطلب در ذهن زهیر بود . و این مطلب را بعد از دیدار با امام حسین ع به همسرش گفت .
حجت الاسلام حسینی گفت : شب عاشورا وقتی امام به اصحاب فرمود ، بیعت خود را برداشتم ، زهیر جمله ای گفت ، که امام زمان ع در زیارت ناحیه مقدسه با ابهت می فرماید : سلام بر زهیر ، که در شب عاشورا ، وقتی جدّم حسین ع گفت ، بیعت خود را بر داشتم ، زهیر گفت ، اگر هزار بار هم کشته شویم و زنده شویم ، دست از تو بر نمی داریم تا خون خود را فدای تو کنیم . این روحیه شهادت طلبی است .
وی گفت : در سال ۵٩ امام حسین ع در منا فرمود ، علت این که علی ابن ابی طالب ع را کنار زدند و خودشان حکومت کردند ، علت ان سه عامل بود که یکی از ان عوامل این بود که روحیه شهادت طلبی نداشتند « لا نفساً خاطرتم بها للذي خلقها » و باید به ملت ایران افرین گفت که جان ٢۵٠ هزار از بهترین جوانان خود را داد تا اسلام حفظ شود و نهال انقلاب اسلامی تبدیل به درخت تناور شود . همین شهیدانی که تصاویر انها در این حسینیه نصب است . « شهیده مرحمت حسنی و شهیدان : حسین جعفری ، حسن جعفری ، قنبر علیزاده ، قاسم ملکی ، محمود رضا جعفری ، حسین طیبی ، حسین شیخی ، عباس زینلی » و این روحیه شهادت طلبی شما به غزه و لبنان هم صادر شده است . و این روحیه می تواند کاخ ظلم و اسرائیل را نابود کند .