تاریخ خبر:۱۴۰۴ جمعه ۶ ارديبهشت
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ۵ / ٢ / ١۴٠۴
امام جمعه کاشان : از عناصر محوری دین برگزیده خداوند ولایت علی ابن ابی طالب ع و امامان معصوم است
امام جمعه کاشان : نکته ای که بسیار مهم است و در ایه ٩٨ سوره انعام آمده است، این است که قران می فرماید، ایمان دو قسم است، ایمان مستقر و ثابت و ایمان مستودع، که می رود. ایت الله جوادی آملی می فرماید، فشار مرگ، موقعی که انسان قبض روح شود، مانند فشار یک بیماری نیست که قابل تحمل باشد، اگر قابل تحمل بود، روح از بدن جدا نمی شد، این که روح از بدن جدا می شود، یعنی فشار مرگ آنقدر دردناک است و غیر قابل تحمل است که انسان تسلیم می شود و روح جدا می شود. در این فشار، اگر ایمان کسی مستقر نباشد، ایمانش، ضعیف باشد، در شب ا
متن کامل خطبه اول نماز جمعه : مورخ : ۵ / ٢ / ١۴٠۴
امام جمعه کاشان : از عناصر محوری دین برگزیده خداوند ولایت علی ابن ابی طالب ع و امامان معصوم است
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
اَلْحَمْدُ وَ الثَّناءُ لِلِّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا اَبی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد ص وَ عَلي اَهلِ بَيتِه الطَيّبين الطّاهِرين سِیَّما بَقیّة اللّهِ فی الاَرَضین وَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ إلَي يَوْمِ الدّين
در صد و پنجاه و یکمین خطبه در کاشان مُکرَّم ، خود و همه شما را به رعایت تقوای الهی سفارش می کنم. « اُوصیکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه ». مصداقاً هر هفته محضر صحیفه سجادیه می رویم و در نود و پنجمین جمله ، فراز دیگری از دعای بیستم صحیفه سجادیه دعای ( مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ ) را خدمت شما عرض می کنم « فَامْنُنْ عَلَيَّ قَبْلَ الْبَلَاءِ بِالْعَافِيَةِ ، » خدایا ، بر من منت بگذار و به من عافیت بده، قبل از این که بلا بیاید. سید علی خان کبیر ره ، در ریاض السالکین می فرماید، بلا یعنی رسیدن یک مکروه به انسان و عافیت یعنی، خدا آن مکروه را از انسان دفع کند. ان مصیبت و ان مکروه که به زندگی من و شما می رسد، می تواند، مربوط به روح « روحانی » و یا جسم « جسمانی » ما باشد. امام سجاد ع با توجه به دعاهای چند سطر قبل « اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِي إِنْ حَزِنْتُ ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِي إِنْ حُرِمْتُ ، وَ بِكَ اسْتِغَاثَتِي إِنْ كَرِثْتُ ، وَ عِنْدَكَ مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلَاحٌ ، وَ فِيما أَنْكَرْتَ تَغْيِيرٌ » ، این دعا را از خدا درخواست می کند، خدایا، توشه من پیش تو می باشد وقتی من محزون می شوم ، پناه من هستی، وقتی محروم می شوم. فریادخواه من هستی، وقتی که من غصه دار می شوم، وقتی چیزی از من فوت می شود خَلَف و جانشین آن نزد تو می باشد. وقتی چیزی فاسد می شود، صلاح آن بدست تو می باشد، وقتی چیزی را نمی پسندی، تغییر آن نزد تو می باشد. حالا که این صفات و خصوصیات را داری، پس بر من بگذار و قبل از این که بلا بیاید عافیت را بر من عطا بفرما. برادران و خواهران، اگر کسی این اعتقاد را بخدا داشته باشد که خدا این توانایی را دارد، ، دیگر اقا و خانمِ معتقد به دعای بیستم صحیفه ، افسرده نمی شود و همیشه با نشاط و سر زندگی، مسیر را طی می کند.
حجت الاسلام حسینی افزود : بحث اصلی و محوری و مستمر ما در خطبه ها ، قران است ، که به ایه صد و سی و دو سوره بقره رسیدیم ، « وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ » حضرت ابراهیم وصیت و سفارش کرد، به آن، فرزندانش را، حضرت یعقوب هم فرزندانش را سفارش نمود که، ای فرزندان من، خدا برای شما دین را برگزید، نمیرید، مگر مسلمان
نکات آیه :
نکته اول: ارزش وصیت در اسلام است « وَصَّىٰ بِهَا ». وصیت در لغت یعنی وصل کردن، انسان با وصیت، بعد از مرگ را به زمان حیات فعلی اش وصل می کند، و می گوید این کار را برای من انجام دهید، اینده را به حال وصل می کند. مرحوم طبرسی در مجمع البیان جلد اول صفحه ٢١۴، می فرماید « وَصَّىٰ بِهَا » انسان را تشویق می کند که قبل از مرگ، وصیت کنیم. این وصیت می تواند وصیت معنوی باشد یا وصیت مادی. مثلاً، از وصایای معنوی امام صادق ع که بحار جلد ٧٨ صفحه ٢٠۴، آن را ذکر کرده این است که، امام می فرماید، « من احتفر لأخیه بئراً سقط فیها» هر کس برای برادر مومنی، چاهی را حفر کند و یا مصیبتی ایجاد کند، خودش اول در آن سقوط می کند و دچار مصیبت می شود. این یک توصیه معنوی از امام صادق ع است. در رابطه با سفارش ها و وصایای مادی باید به چند نکته توجه کنیم. ، در ابتدا توجه کنیم به این که در زندگی در زمان حیات، اموال را به گونه ای تقسیم نکنیم که چیزی برای فرزندان نماند. این خلاف سنت پیامبر ص است. روایت داریم که در سفینه البحار، در ماده وصیت آمده است، فردی از انصار از بچه های کوچک یتیمی داشت و از دنیا رفت، از نظر مادی، شش برده داشت و قبل از مرگش آنها را آزاد کرد و دیگر مالی هیچ نداشت. به پیامبر ص خبر رسید، از نزدیکان سوال کرد با او چه کردید، آنها گفتند او را دفن کردیم، پیامبر ص فرمود، اگر من متوجه می شدم، نمی گذاشتم او را با اهل اسلام دفن کنید. چرا؟ زیرا فرزندان یتیم خود را رها کرده، چیزی از اموال برای آنها باقی نگذاشته، و سایرین باید کفالت آنها را بر عهده بگیرند. باز امام صادق ع می فرماید، درست است که شرع به شما اجازه داده است که یک سوم، اموال، را خودت وصیت کنی و دو سوم برای وارث بماند، اما من می گویم، افضل این است که کمتر از ثلث وصیت کنید و برای وارث بیشتر بماند. . اگر یک پنجم یا یک چهارم را وصیت کردی، این نزد من افضل است.
« مَن أوصى بِالثُّلُثِ فَقَد أضَرَّ بِالوَرَثَةِ ، و الوَصيَّةُ بِالخُمسِ و الرُّبعِ أفضَلُ مِن الوَصيَّةِ بِالثُّلُثِ ، و مَن أوصى بِالثُّلُثِ فلَم يَترُكْ، فروع کافی، جلد هفت، صفحه یازده » هر كه به يك سوم از مال خود را وصيّت كند به وارثان ضرر زده است و وصيّت كردن به يك پنجم و يك چهارم، از وصيّت كردن به يك سوم افضل است. كسى كه به يك سوم وصيّت كند، چيزى از مورد مجاز را باقى نگذاشته است. برادران و خواهران، این ها آموزه های دین ما می باشد. پس نکته اول در این آیه، ارزش وصیت بود
نکته دوم: « وَوَصَّىٰ بِهَا » بِهَا ، به کجا بر می گردد. علامه ره در المیزان جلد یک صفحه ٣٠۵ می فرماید، بر می گردد، به ان ملت، یعنی آئین، « وَوَصَّىٰ بِهَا » سفارش کرد به آئین اسلام، مرحوم طبرسی در مجمع می فرماید، این می تواند، بر گردد به کلمه ایه قبل « أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ » کلمه تسلیم، یا می تواند، برگردد به کلمه اخلاص، حضرت ابراهیم و یعقوب فرزندانشان را سفارش کردند به اسلام و یا به کلمه تسلیم، یا به کلمه اخلاص، « لا اله الا الله ». این سفارش معنوی پیامبر ص. نکته تکمیلی این جمله این است که، ایت الله جوادی می فرماید، این که حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب به اسلام دعوت کردند، در واقع به عقل سفارش کردند، اسلام دین عقل است، و این بخاطر آیه قبل است که قران می فرماید « وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ » کسی از آئین ابراهیم اعراض نمی کند و روی بر نمی گرداند، مگر این. که سفیه باشد. در مقابل سفیه، عاقل است. پس عاقل متدین است، پس دین اسلام دین عقلانیت است. فرزندان خود را به اسلام سفارش کنیم
نکته سوم : سفارش به فرزندان است. حضرت ابراهیم، پیامبر همه امت است، جزو پیامبران اولوالعزم است، امام صادق ع ذیل ایه ٣۵ سوره احقاف « فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ من الرسل » در رابطه با معنای اولوالعزم می فرماید، پیامبر اولوالعزم، پیامبری است که برای شرق و غرب مبعوث شده است، اما اینجا برای بچه ها سفارش کرده است، این نکته مهمی است، علیرغم این که نبی خدا وظیفه عمومی دارد، یک وظیفه اختصاصی هم برای فرزندان خودش دارد . لذا، این درس برای همه روحانیون، مربیان عزیز علوم تربیتی و همه معلمان است، و آن این است که یک وظیفه اجتماعی برای عموم داریم و یک وظیفه اختصاصی برای بیت خودمان داریم ، بسیاری از سخنرانی های مقام معظم رهبری را که می شنوید، ابتدا جلسه خطاب به مسئولین می فرماید، یادتان باشد که در منزل پدر وهمسر هستید. وظایف خود را فراموش نکنید. لذا من تقدیر می کنم، از بعضی از جلسات فامیلی در کاشان، یک نفر از فامیل محور می شود، هفته ای یک بار، دو هفته ای یا ماهانه، افراد فامیل، در جلسه جمع می شوند، احکام دین بیان می شود، تفسیر قران گفته می شود، شبهات پسران و دختران بیان، و جواب داده می شود. این، آن چیزی است که قران از ما می طلبد
نکته چهارم : « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ » خدا، دین را برای شما برگزید، ذیل این بخش از ایه، در بحارالانوار جلد ٢٣ صفحه ٣٧١ از امام باقر ع روایتی ذکر کرده است، امام باقر ع می فرمایند، آن دینی که خدا برای شما برگزید، یعنی ولایت علی بن ابی طالب ع. و به تفسیر ایت الله جوادی آملی، یعنی دین برگزیده که مورد استفای خداوند است، عناصر محوری دارد و یکی از عناصر محوری، ولایت امیرالمومنین علی ع، امام صادق و دوازده امام است.
نکته پنجم: « فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ » نمیرید، مگر مسلمان. علامه ره در المیزان جلد یک صفحه ٣٠۵ می فرماید، مرگ اختیاری نیست، من زمان مرگ خود را نمی دانم. به تعبیر ایت الله جوادی آملی در تسنیم، هیچ کس زمان مرگ خود را نمی داند. قران در ایه ٣۴ سوره لقمان می فرماید « وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ » هیچ کس نمی داند، کجا از دنیا می رود مگر این که خدا به او خبر دهد. مکان مرگ را نمی دانیم، زمان مرگ هم برای مجهول است، خودِ مرگ هم در اختیار ما نیست، پس چطور خدا می فرماید « فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ » نمیرید، مگر مسلمان. علامه می فرماید، این نهی « لَا تَمُوتُنَّ » به کاری بر می گردد که آن کار اختیارش دست ما هست، یعنی، بپرهیزید از این که مرگ ناگهان « شب یا روز.. » سراغ شما بیاید و شما در حالتی غیر از اسلام باشید. این به چه معنی است، یعنی دائما مسلمان باشید، با اسلام ملازم باشید، این همان مطلبی است که در دعای کمیل آمده است « أسأَلُكَ بِحَقِّكَ و قُدْسِكَ و أعظَمِ صِفاتِكَ و أسمائكَ أن تَجعَلَ أوقاتِي مِنَ الليلِ و النهارِ بِذِكرِكَ مَعمُورةً ، » خدایا من از تو می خواهم، که تمام شبانه روز من، کاری که خانم در منزل انجام می دهد، ذکر است، هشت ساعت کار شما در اداره ذکر است. بدست آوردن روزی حلال ذکر است، منتهی نیّت خالص باید کنار کار حسنه باشد ، تا عمل، عملِ صالح شود.
نکته ششم : نکته ای که بسیار مهم است و در ایه ٩٨ سوره انعام آمده است، این است که قران می فرماید، ایمان دو قسم است، ایمان مستقر و ثابت و ایمان مستودع، که می رود. ایت الله جوادی آملی می فرماید، فشار مرگ، موقعی که انسان قبض روح شود، مانند فشار یک بیماری نیست جانبازان عزیز ما، خیلی فشار تحمل می کنند ولی بالاخره تحمل می کنند، برادر و خواهری که خدایی ناکرده، بیماری صعب العلاج می گیرد، بیماری را تحمل می کند، ولی فشار مرگ مانند بیماری نیست که قابل تحمل باشد، اگر قابل تحمل بود، روح از بدن جدا نمی شد، این که روح از بدن جدا می شود، یعنی فشار مرگ آنقدر دردناک است و غیر قابل تحمل است که انسان تسلیم می شود و روح جدا می شود. در این فشار، اگر ایمان کسی مستقر نباشد، ایمانش، ضعیف باشد، در شب اول قبر، سوال های بسیار ساده ای که می پرسند،
« مَن رَبُّک : مَن نَییُّک : مَن اِمامُک » را نمی تواند جواب دهد. این از فشار قبر است. اما اگر ایمان کسی مانند شما برادران و خواهران که مداومت بر نماز جمعه و نماز جماعت دارید، بر دعاها از جمله، زیارت ال یس و دعای عدیله، مداومت دارید، ایمان در تمام وجود شما مستقر می شود و فشار مرگ هم نمی تواند، این ایمان را از شما جدا کند
خدایا : شب اول قبر همه ما را، شب اول راحتی ما قرار بده
خدایا: همه ما را با ایمان کامل و مستقر و با و با ولایت امیرالمومنین ع و دوازده امام، با دین کامل از این دنیا به سرای ابدی ببر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ، إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ